لاجرعه

معنی کلمه لاجرعه در لغت نامه دهخدا

لاجرعه. [ ج ُ ع َ ] ( ع ق مرکب ) بدون آشام.
- لاجرعه نوشیدن یا لاجرعه آشامیدن و یا لاجرعه بسر کشیدن ؛ آشامیدن مایع ظرفی تاقطره آخر به یکدم. به یکباره نوشیدن هر چیز که در ظرف باشد. تمام نوشیدن مظروفی را. همه مظروف را یکباره نوشیدن. یکبارگی همه نوشیدن آنچه در پیاله باشد بی آنکه دم گرفته اندک اندک نوشند. ( غیاث ) :
جان از خمار رشک ، ظهوری بلب رسید
کو رطل بزم هجر که لاجرعه سرکشم.ظهوری.

معنی کلمه لاجرعه در فرهنگ معین

(جُ عَ یا عِ ) [ ع . ] (ق . ) یکسره و بدون تنفس نوشیدن .

معنی کلمه لاجرعه در فرهنگ عمید

حالتی که مایعی یک باره نوشیده شود، نه به جرعه.
* لاجرعه نوشیدن: به یک بار نوشیدن تمام مایعی که در ظرف باشد.

معنی کلمه لاجرعه در فرهنگ فارسی

بیک بارنوشیدن تمام مایعی که درظرف باشد
نه بجرعه . یا لاجرعه نوشیدن ( آشامیدن بسرکشیدن ) . آشامیدن مایع ظرفی تا قطره آخر بیکدم بیکبار نوشیدن هر چیز که در ظرف باشد : جان ازخمار رشک ظهوری بلب رسید کو رطل بزم هجر که لاجرعه سرکشم . ( ظهوری )
لاجرعه نوشیدن یا لاجرعه بسر کشیدن

معنی کلمه لاجرعه در ویکی واژه

یکسره و بدون تنفس نوشیدن.

جملاتی از کاربرد کلمه لاجرعه

بود دل لبریز خون از شوق تو در بر مرا خوردیش لاجرعه و جام میش انگاشتی
ساغری کز جرعه‌نوشی‌هاش رانی عیب ما گر به‌چنگ آری تواش لاجرعه‌ برسر می کشی