قیزه. [ق َ زَ / زِ ] ( اِ ) لنگوته. ( بهار عجم ) ( آنندراج ). - قیزه کردن اسب ؛ بستن اسب بوضعی خاص و این از اهل زبان بتحقیق پیوسته و در هندوستان قازه به الف گویند. ( بهار عجم ) ( آنندراج ).
معنی کلمه قیزه در فرهنگ معین
(قَ یا ق ) [ هند. ] (اِ. ) لنکوته . ، ~ کردن اسب بستن اسب به وضع خاص .
معنی کلمه قیزه در فرهنگ فارسی
( اسم ) لنکوته . یا قیزه کردن اسب . بستن اسب به وضع خاص .
معنی کلمه قیزه در ویکی واژه
لنکوته. ؛ ~ کردن اسب بستن اسب به وضع خ
جملاتی از کاربرد کلمه قیزه
باشندگان این ولایت را اکثراً تاجیکهای فارسی زبان و پامیری زبان با اقلیت ازبکها، هزارهها و قرقیزها تشکیل میدهد.
تاریخ ادبیات قرقیزی به اوایل قرن نوردهم از اشعار مولدو نیاز تا داستانهای نوشتهشده به «قرقیزی باستان» بازمیگردد. ادبیات جنبه مهمی از فرهنگ قرقیزستان است. ادبیات قرقیزها تنها نوشتاری نیست، بلکه گفتاری هم هست و نسل به نسل منتقل میشود.
این شهر همسایه شهر مرزی اندیجان ازبکستان میباشد قرقیزها در سال ۲۰۰۲ سه هزارسالگی این شهر را جشن گرفتند.
تا تاریخ ۲۰۱۸[بروزرسانی]، تخمین زده میشد مقامات چینی صدها هزار و شاید یک میلیون اویغور و نیز دیگر مسلمانان از جمله قزاقها، قرقیزها و دیگر اقوام ترکیتبار و نیز برخی خارجیان را در آن نگه میدارند.
در مناطق غربی چین با وجود اینکه دین مانوی میان اویغورها پذیرفته شده بود و خاقانهای اویغور آن را به عنوان دین رسمی دربار شناخته بودند اما پس از شکست ایغورها از قرقیزها دین مانوی مطرود و پس از مدتی جای خود را به اسلام سپرد. هرچند شواهدی از حیات دراز مدت این آیین در آن منطقه و البته در اختفا باقیماندهاست.