قیرس
معنی کلمه قیرس در فرهنگ معین
معنی کلمه قیرس در فرهنگ فارسی
معنی کلمه قیرس در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه قیرس
چه سودست این خداوندی و شاهی که روزم همچو قیرست از سیاهی
گر شاخ به یک جان نسبی دارد با ما آن کار که بس دون و حقیرست چرا کرد
از فقیرستت همه زر و حریر هین غنی را ده زکاتی ای فقیر
چشم بر دست فقیرست غنی را صائب شاه پیوسته ز درویش دعا می طلبد
گلوی حرص نگردد گشاده از نعمت که بر غنی و فقیرست رزق یکسان تنگ
این عالم چون قیرست پای همه بگرفته چون آتش عشق آید این قیر همیدرد
با قدر تو عَیّوق برابر نبود زانک قدر تو عظیم آمد و عیوق حقیرست
زکی ولیدی طوغان در روستای استرلیتاماک از بخشهای استان اوفا در باشقیرستان روسیه متولد شد. از سال ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۵ میلادی در مدرسهٔ مذهبی اسلامی قازان به اسم قاسمیه تدریس میکرد و بعد تا سال ۱۹۱۷ عضو کمیتهٔ حمایت از نمایندگان مسلمان مجلس دوما بود. در سال ۱۹۱۷ او به ملت مجلسی انتخاب شد و همراه با شریف ماناتوف شورای باشقیر را سازماندهی کرد. سال ۱۹۱۷ وی رئیس شورای باشقیر بود و استقلال باشقیرستان را اعلام کرد ولی در سال ۱۹۱۸ توسط قوای شوروی دستگیر شد.
قاسم وصال خواهد و مرگ رقیب نیز یا رب، تو عالمی که فقیرست و طامعست
گرم سیم و درم بودی مرا مونس چه کم بودی وگر یارم فقیرستی ز زر فارغ چه غم بودی
دفتر مرکزی آرکائیم (شرکت هواپیمایی) در اوفا، باشقیرستان، روسیه واقع شدهاست.
بر قیر گره گیر قدح گیر شب و روز کز هیبت تو روز بداندیش چو قیرست