قیح
معنی کلمه قیح در فرهنگ معین
معنی کلمه قیح در فرهنگ عمید
معنی کلمه قیح در فرهنگ فارسی
معنی کلمه قیح در ویکی واژه
ریم (چرک)
بی آمیزش.
خون ریم، چرک، پلشت.
جملاتی از کاربرد کلمه قیح
وَ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ ما لا یَفْعَلُونَ وصفهم بالکذب فی القول و الخلف فی الوعد، و الهائم الذّاهب علی وجهه ، و قیل هو المخالف للقصد. قال ابن عباس: «یهیمون» ای فی کلّ لغو یخوضون، یمدحون قوما بباطل، یشتمون قوما بباطل. و فی الخبر: «لان یمتلی جوف احدکم قیحا خیر له من ان یمتلئ شعرا».
من بترسانم وقیح یاوه را آنک ترسد من چه ترسانم ورا
چون امیرش دید گفتش ای وقیح گویمت چیزی منه نامم شحیح
هله ای زهره زیر چادر رو رو نداری وقیحه بانویی
عاشق مست از کجا شرم و شکست از کجا شنگ و وقیح بودیی گر گرو الستیی