قیام و قعود

معنی کلمه قیام و قعود در فرهنگ معین

(مُ قُ ) [ ع . ] (اِ. ) عمل برخاستن و نشستن .

معنی کلمه قیام و قعود در ویکی واژه

عمل برخاستن و نشستن.

جملاتی از کاربرد کلمه قیام و قعود

برخاستم ز خاک و نشستم همان به خاک دیگر مجو قیام و قعود از نماز من
به تسبیح و تهلیل رب ودود قیام و قعود و رکوع و سجود
اشارت آیت آنست که هر که روی بطاعتی نهد از طاعات و عبادات حقّ، و قصد وی در آن درست باشد، خاست و نشست وی در آن، رنج و راحت وی در آن، حرکات و سکنات وی، همه حسنات بود و وی را بآن درجات ثواب بود، و بعکس این، هر که قصد معصیت کند. حرکات و سکنات و قیام و قعود وی در آن، همه معصیت باشد و وی را در آن بیم عقوبت بود.
پشت دل خم مکن که می برسد سرو را سرو را قیام و قعود
بلکه پیوسته در قیام و قعود ذکر کروبیان ثنای علیست
بیار چنگ‌ که پشت من از رکوع و سجود خمیده‌ گشته چو چنگت ز بس قیام و قعود
ز بهر تربیت شرع و مالش شرکست ترا قیام و قعود و ترا نزول و رکوب
دانم که ترا در خاطر آید که صلوة چه باشد؟ اشتقاق صلوة از صلتست و از صلیت، دانی که صلت چه باشد؟ مناجات و سخن گفتن بنده باشد با حق- تعالی- که «المُصلّی یُناجی رَبَّهُ» این باشد. «والذین هُمْ علی صَلاتِهم یُحافِظون، والذین هُمْ علی صَلاتهم دائمونَ». این، نه آن نماز باشد که از من و تو باشد از حرکات قیام و قعود و رکوع و سجود. از این نماز عبداللّه یناجی بیان می‬کند که «إِستِحلاءُ الطاعَة ثَمَرةُ الوَحْشَةِ مِن اللّه تعالی» گفت:حَلاوت یافتن طاعت ثمرۀ وحشت باشد؛ حلاوت از فرمایندۀ طاعت باید یافتن نه از طاعت.
زهی فتنه و عافیت را همیشه قیام و قعود از قعود و قیامت
ای ز حزم تو در حوالی ملک دولت و فتنه در قیام و قعود