معنی کلمه قپان در لغت نامه دهخدا
قپان. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس. 6000 گزی خاوری گنبد قابوس سر راه فرعی گنبد قابوس به مراد تپه. محلی است کوهپایه معتدل و سکنه آن 460 تن ترکمنی است. آب آن از رودخانه گرگان و محصول آنجا غلات ، حبوبات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان ، بافتن پارچه های ابریشمی است. نهر پالی از دو محل بالا و پائین تشکیل شده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).