قوطه

معنی کلمه قوطه در لغت نامه دهخدا

قوطه. [ ق َ طَ ] ( ع اِ ) خنور خرمای بزرگ. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). خنور بزرگ خرما. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

معنی کلمه قوطه در فرهنگ معین

(طَ یا طِ ) [ ع . قوطة ] (اِ. ) گوجه فرنگی .

معنی کلمه قوطه در ویکی واژه

قوطة
گوجه فرنگی.

جملاتی از کاربرد کلمه قوطه

قوطه‌وری در ژرفای کمینهٔ ۱ متر اندازه‌گیری‌شده از پایین وسیله، و دست کم ۱۵ سانتی‌متر اندازه‌گیری‌شده از بالای وسیله
و قیل کان ممسوحا باللعنة. اما بر معنی فاعل آنست که: یمسح الارض کلها الا مکة و مدینة و بیت المقدس، و علی هذا سمّی دجّالا لطوفه البلاد و قطعه الارضین، یقال دجل فی الارض ای ضرب فیها و طافها. و قیل من التلبیس و التمویه، یقال: دجّل اذا لبس و موّه». و قیل المسیح الذی یطبق الموضع فعیسی علیه السلام طبق الارض بالعدل و الدجال طبق الارض بالجور. ازین قولها که گفتیم اختیار آنست که بو عبیده گفت: دجال را مسیح نام کردند که ممسوح العین است، و در حق عیسی علیه السلام مسیح «مشیحا» است. بزبان عبری و لغت رومیان، پس عرب آن را معرب کردند و شین منقوطه بسین بدل کردند چنان که موسی بزبان ایشان «موشا» است چون عرب با زبان خود گردانیدند، شین را با سین کردند. «اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ» گفته‌اند که: مسیح لقب است و عیسی نام و عیسی بزبان رومیان «ایشوع» است.
یکی مرد عمروبن قوطه به نام بد استاد ه در پیش روی امام
سدره سراسیمه زغوغای نور قوطه زنان عرش بدریای نور
آب را از طریق دهانه‌های قوطه ور مستقیماً به پنستاک می‌فرستد.