قهوه چی

معنی کلمه قهوه چی در فرهنگ معین

( ~ . ) [ ع - تر. ] (اِفا. ) آن که قهوه - خانه را اداره می کند، آبدارچی .

معنی کلمه قهوه چی در فرهنگ عمید

کسی که در قهوه خانه قهوه و چای برای فروش آماده می کند.

معنی کلمه قهوه چی در فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) کسی که قهوه خانه را اداره کند : بعد از خوردن اقسام کیفیتها و مغیرات قهوه چیان پیاله های قهوه بگردش در آوردند . روستایی گرفته بار الاغ قهوه چی زر شمرده پیش چراغ .

معنی کلمه قهوه چی در ویکی واژه

آن که قهوه - خانه را اداره می‌کند، آبدارچی.

جملاتی از کاربرد کلمه قهوه چی

عصر پنجشنبه ۲۸ آبان حمید قهوه چیان، علیرضا موسوی، احمد میرطاهری، علیرضا زرگر، امیرکاظم پور و یاسر معصومی در یک کافی شاپ دستگیر شدند. حمید قهوه چیان دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی، علیرضا موسوی دانشجوی فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و بقیه از دانشجویان اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی بودند. علت بازداشت آن‌ها اعلام نشد. بنا به گزارش‌ها، عباس حکیم‌زاده، دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت و عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر و نیز هفت تن از اعضای «دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران»، در این تاریخ در تهران بازداشت شدند.
ابراهیم کریم آبادی فرزند مشهدی اسماعیل کریم‌آبادی رئیس صنف قهوه چی‌ها بود. او در سال ۱۲۹۶ در محله سرچشمه تهران به دنیا آمد و در دبیرستان دارالفنون تحصیل کرده و سپس وارد دانشگاه تهران شده و در رشته حقوق فارغ‌التحصیل شد.
مرد روستایی اندکی بعد درمی یابد که حفره گنجش مسدود شده و دیگر نمی‌تواند به آن دسترسی پیدا کند. کسی هنوز نمی‌داند که قهوه چی، زرگر، ژاندارم و کدخدا از بین رفته‌اند.