قنات

قنات

معنی کلمه قنات در لغت نامه دهخدا

قنات. [ ق َ ] ( ع اِ )چوب نیزه. رجوع به قناة شود. || کاریز. ( مهذب الاسماء ). کهریز. کاهریز. ج ، قنوات :
وای بومسلم که مر سفاح را
او برون آورد زان ویران قنات.ناصرخسرو.|| استخوان مهره پشت. ( غیاث اللغات از شرح نصاب و منتخب ).
قنات. [ ق َ ]( ترکی ، اِ ) پرده کرباس که قایم مقام دیوار باشد.
قنات. [ ق ُن ْ نا ] ( ع اِ ) ج ِ قُنَّة. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به قنة شود.
قنات. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سیاخ بخش مرکزی شهرستان شیراز، واقع در 70 هزارگزی جنوب شیراز و 22هزارگزی راه فرعی سیاخ به شیراز. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنه آن 240 تن است. آب آن از رودخانه قره آغاج و محصول آن غلات ، لبنیات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
قنات. [ ق َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان ریگان بخش فهرج شهرستان بم ، واقع در 38هزارگزی جنوب خاوری فهرج و 15 هزارگزی راه فرعی بم به خاش. سکنه آن 45 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
قنات. [ ق َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند، واقع در 65هزارگزی جنوب خوسف و سر راه مالرو عمومی بصیران. موقع جغرافیایی آن جلگه وهوای آن گرمسیری است. سکنه آن 19 تن است. آب آن ازقنات و محصول آن غلات ، لبنیات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
قناة. [ ق َ ] ( ع اِ ) نیزه. ج ، قنوات و قُتی وقَنَیات. و قَنا. || چوب دستی و یا هر چوب دستی که کج باشد یا راست. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). || کاریز یا کاریز که بر زمین باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ).
قناة. [ ق َ ] ( اِخ ) شهری است در جلعاد در قسمت منسی که نوبح آن را مفتوح ساخت و این همان قنوات جدیده است در حوران و در زمان رومی ها شهری معتبر و دارای اهمیت بوده و بعضی خرابه های عمده و خانه های قدیمه که قفل ها و پنجره های آنها از سنگ میباشد در آنجا دیده میشود. ( قاموس کتاب مقدس ).

معنی کلمه قنات در فرهنگ معین

(قَ ) [ ع . قناة ] (اِ. ) کاریز، مجرای آب زیرزمینی .

معنی کلمه قنات در فرهنگ عمید

مجرایی کم شیب که برای جاری شدن آب در زیر زمین حفر می کنند، کاریز.

معنی کلمه قنات در فرهنگ فارسی

حفرکردن مجرائی درزیرزمین جهت جاری شدن آب، کاریز
ده کوچکی است از دهستان ریگان بخش فهرج شهرستان بم واقع در ۳۸ هزار گزی جنوب خاوری فهرج و ۱۵ هزار گزی راه فرعی بم به خاش .

معنی کلمه قنات در دانشنامه عمومی

قنات (خوسف). قنات یک روستا در ایران است که در دهستان قلعه زری شهرستان خوسف واقع شده است. قنات ۲۲ نفر جمعیت دارد.

معنی کلمه قنات در دانشنامه آزاد فارسی

قَنات
قَنات
قَنات
قَنات
(یا: کاریز) شبکۀ آبرسانی زیرزمینی. قنات را ایرانیان، برای استفاده از منابع آب زیرزمینی ابداع کردند. در این روشِ فنی، آب را پس از رسیدن به سفرۀ آبِ زیرزمینی ازطریق چاه مادر، از راه مجرایی بسیار طویل، به روی زمین می رسانند. خاک حاصل از حفر این مجرا، ازطریق چاه های متعددِ مسیر مجرا، به بیرون منتقل می شود. تنظیم مسیر و شیب مجرا، باتوجه به شیب طبیعیِ زمین و محل سفره، نیاز به دانش فنی و تجربۀ بسیار دارد. شیب مجرایِ زیرزمینی، کمتر از شیب سطح زمین است. درنتیجه، در محلی که «مظهرِ» قنات نامیده می شود، دو خط شیب با هم تلاقی می کنند و آب بر سطح زمین جاری می شود.

معنی کلمه قنات در ویکی واژه

acquedotto
قناة
کاریز، مجرای آب زیرزمینی.

جملاتی از کاربرد کلمه قنات

ده ندارم که بگویم بفزود آب قنات زن ندارم که بگویم پسری داده مرا
قنات مال یتیم است و باغ، ملک صغیر تمام حاصل ظلم است، مال و جاهی نیست
در آن قنات پر آب جاری نمود نهری نهری چو شط بغداد جوئی چو رود جیحون
مزرع ابداع قنات از تو یافت جوی وجود آب حیات از تو یافت
بب‌ن‌که انهار و قنات و ج‌ری از هرب‌ری‌کند همچو پرویزن مشبک گشته خاک آن دیار
دشت و هامون ز خون سر به سر خون رود خون، چشمه خون تا قنات است
لازم به ذکر است که قبلا در این روستا قنات وجود داشته است.
آری سزد که خورده نگیرند زانکه آب شیرین و شور هر دو همی خیزد از قنات
گویا خانه آقا ابوالحسن نقدا جنسا به شما محتاج شوند. آدم به احوال پرس آنها بفرست، و بگو هر چه ضرور باشد از شما بخواهند. یک تومان تا پانزده هزار دینار به ایشان بده و قبض بگیر. رسد خرج قنات آقا ابوالحسن را خود بده و حساب نگاهدار. از دوستمحمد را زنش که از در... بر کلاه و ریش آن زن ریش دار شرف دارد خواهد داد. حرره العبد یغما
هم کرد جاری آنجا از بهر نفع مردم عمان صفت قناتی از یمن بخت میمون
رسیدیم از قضا در جو کناری قناتی‌، آبگیری‌، بیدزاری