قلاج. [ ق ُل ْ لا ] ( ترکی ، اِ ) به زور کشیدن کمان. ( آنندراج ). ناظم الاطباء به تخفیف لام ضبط کرده و معنی کند: کشش کمان به زور و قوت. ( ناظم الاطباء ). || مقدار درازی هر دو دست. ( آنندراج ) : چون پنجه به قلاج زدی سوی کمانها.طغرا ( از آنندراج ).|| در تداول ، پک سخت به قلیان و جز آن زدن.
معنی کلمه قلاج در فرهنگ معین
(قَ ) (اِ. ) کلاغ ، قلاغ .
معنی کلمه قلاج در فرهنگ عمید
۱. کشش کمان به زور، به زور کشیدن زه کمان. ۲. امتداد و مقدار درازی هر دو دست. ۳. پک سخت و ممتد که به چپق بزنند و دود را حلقه وار از دهان بیرون دهند.
معنی کلمه قلاج در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - کشش کمان بزور و قوت ۲ - واحد طول معادل درازی هر دو دست باع باز ۳ - پک ممتد بچپق و مشتوک سیگار .
معنی کلمه قلاج در ویکی واژه
کلاغ، قلاغ.
جملاتی از کاربرد کلمه قلاج
اطراف منطقه را کوههای قلاجه و پیوان از شمال و شمال غرب و کوههای کتفیفگ.
ز دست عشق کی جستهست تا جهد دل من به قبض عشق بود قبضه قلاجوری
کنونه حال و منش طبع و کوفشان نساج جشان بود گز درزی ارش بود قلاج
رودخانه الوند از کوههای قلاجه و دالاهو واقع در غرب استان کرمانشاه سرچشمه میگیرد. الوند در ۳۲ کیلومتری شرق دشت ذهاب و در شمال ریجاب در مکان سراب اسکندر با این نام شروع به جریان میکند. در ادامه رود قسلان نیز بدان میپیوندد و از روستای پیران عبور میکند. الوند از میانهٔ شهرهای سرپل ذهاب و قصر شیرین میگذرد و در زندگی مردم این شهرها اهمیت بسیاری دارد.
طبع در مدح تو زه کرده کمانی که از آن کس به بازوی فصاحت نکشد یک قلاج
بجای نماز اندر آن قعر تنگ زدم بیمحابا دو قلاج بنگ