قفقاز
معنی کلمه قفقاز در لغت نامه دهخدا

قفقاز

معنی کلمه قفقاز در لغت نامه دهخدا

قفقاز. [ ق َ ] ( اِخ ) نام ناحیه ای است بین دریای سیاه و بحر خزر که در حدود 154250 میل مربع مساحت دارد و جمعیت آن بالغ بر 14410000 تن است. فاصله آن از منتهی الیه جنوب شرقی تا منتهی الیه شمال غربی 750 میل است ، یعنی از شبه جزیره اپشرون تا دهانه رودخانه کوبان در ساحل دریای سیاه منطقه ٔقفقازیه را سلسله جبال قفقازیه فراگرفته و این سلسله جبال آن را به دو ناحیه این سوی قفقاز و آن سوی قفقاز تقسیم می کند. ناحیه قفقازیه از زمان بسیار قدیم مسکن مردمانی از نژاد قفقازی بوده که مهاجمان بعدی به این مردمان عناصر متعدد دیگری را اضافه کرده است. در قرون وسطی مسیحیت یونانی به این ناحیه نفوذ کرد و قفقاز شرقی بعدها به دین اسلام درآمد، با وجودی که در تحت نفوذ ظاهری ایران و ترکیه بود کم کم مجبور شد که با روسیه پیوند بیابد، روسیه ای که به دست آوردن هشترخان او را به دریای خزر آورده بود، این ناحیه به وسیله روسیه تا کوبان و تِرِک به سال 1774 م. اشغال شد، و سپس فتوحات روس در آنجا ادامه یافت. دربند 1706 م.، باکو 1806 م.، گرجستان 1801 م.، شیروان و قراباغ 1813 م. و ارمنیه 1828 م. اشغال شدند. قبایل کوهستانی قفقاز پس از توقیف فرمانده ِ خود شامیل در 1859 م. تابع دولت روس شدند. ناحیه ای از قفقاز که به حدود دریای سیاه بود به سال 1846 به وسیله روسها محاصره شد. قارص و اردهان و باطوم از طریق ترکیه به روسیه در 1878 واگذار گردید. ناحیه قفقاز جنوبی به واسطه منابع سرشار نفت خود درجنگ بین الملل دوم هدف پیشروی آلمانها بود و آنها تانزدیکی این منابع پیشروی کردند که بعدها قشون آلمان به سال 1943 م. از این منطقه و به طورکلی از ناحیه قفقاز رانده شدند. ( از فرهنگ جغرافیایی وبستر ). اراضی ماوراء قفقاز عبارتند از سه جمهوری آذربایجان ، گرجستان و ارمنستان شوروی و ملحقات آنها که در پانزدهم دسامبر 1922 م. مشترکاً جمهوری فدرال ماوراء قفقاز شوروی سوسیالیستی را به وجود آوردند، و در شانزدهم ژانویه 1923 کنگره ماوراء قفقاز شوروی یک قانون اساسی بدین منظور تنظیم و اتخاذ کرد ولی در سال 1936 این سه جمهوری از یکدیگر مجزا شدند و هر کدام دارای قانون اساسی جداگانه ای گردیدند که در ذیل بیان میشود:
جمهوری آذربایجان شوروی : دیر زمانی نیست که یک قسمت از عمده ترین و مهمترین اراضی ماوراء رودخانه ارس از ایران منتزع شده و به حکومت تزاری روسیه واگذار گردیده است. چندین شهر قفقاز در این جریان از دست ایران بیرون رفت و امروز آذربایجان شوروی یکی از جمهوریهای مشخص اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی میباشد. در 28 ماه مه 1918 مجلس مؤسسان تاتارها که زیر نفوذ حزب ملی آن کشور بود استقلال آذربایجان را اعلام داشت و پایتخت آن را شهر گنجه مقرر داشت که بعداً به باکو منتقل گرداندند. در 28 آوریل 1920 آذربایجان به عنوان یک جمهوری سوسیالیستی و شوروی اعلام گردید و با گرجستان و ارمنستان جمهوری فدرال ماوراء قفقاز را تشکیل دادند ولی در 1936 به عنوان یکی از جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی رسمیت یافت و یک قانون اساسی جداگانه مطابق جماهیر شوروی اتخاذ کرد. آذربایجان شامل 85700 کیلومتر مربع از اراضی بین دو دریای خزر و دریای سیاه می باشد و جمعیت تقریبی آن به چهارمیلیون بالغ میگردد که بیش از دومیلیون آنان ده نشین و بقیه شهرنشین هستند. باکو با جمعیت تقریبی یک میلیون تن از زیباترین و بزرگترین شهرهای قفقاز و یکی از مهمترین بنادر نظامی و اقتصادی دریای خزر محسوب است. آذربایجان شامل جمهوری خودمختار نخجوان و اراضی خودمختار قره باغ است.35 مردم آذربایجان ترک آذربایجانی و بقیه ارامنه و گرجی و روسی هستند. آذربایجان چون در شرق ماوراء قفقاز قرار گرفته از طرف مغرب کوه های سرسخت قفقاز آن را محفوظ داشته و کرانه های سرسبز آن را از جنوب و شرق دریای خزر احاطه کرده است. آب وهوای آذربایجان معتدل است. محصول عمده آن حبوب ، پنبه ، برنج ، شراب و محصولات حیوانی و نباتی است. محصول نفت سالیانه باکو در 1940 در حدود 25میلیون تُن بوده است. مهمترین قسمت نفت خیز آذربایجان در کرانه باختری دریای خزر در شمال و در جنوب باکو میباشد. در نزدیکی شبه جزیره آپشرون چاههای نفت بزرگی در وسط دریا حفر گردیده است. چاههای نفت باکو به وسیله لوله های ضخیم به بندر باطوم در دریای سیاه منتقل می شود و نفت خام آذربایجان در نقاط مختلف قفقاز و در سایر جمهوریهای شوروی مانند اوکراین شرقی تصفیه میگردد. و درعین حال در باکو تمام کارخانجات نفت الکتریکی شده است. صنایع دیگر آذربایجان شامل بهره برداری از معادن مس و نمک و تهیه منسوجات و ماهیگیری در خزر است. از لحاظ نظامی آذربایجان اداری اهمیت کم نظیری است. از ارتفاعات قفقاز میتواند بزرگترین خطوط دفاعی طبیعی را برای اراضی وسیع شمالی به وجود آورد.

معنی کلمه قفقاز در فرهنگ فارسی

ناحیه ایست واقع بین بحر خزر و بحراسود و آن از جنوب به ایران و ترکیه متصل و از شمال به روسیه محدود است . سرزمینی است کوهستانی که از مغرب تا مشرق کشیده شده (از بحر اسود تا بحر خزر ) و بلندترین قله آن ۵۶۳٠ متر ارتفاع دارد . آب و هوای قفقازیه در زمستان بسیارسرد و در تابستان ملایم و معتدل است . ناحیه مذکور قرنها جزو سرزمین ایران بود و در زمان فتحعلی شاه قاجار بر اثر دو جنگ که منجر بدو معاهده گلستان و ترکمان چای شد ( ۱۲۲۸ و ۱۲۴۳ ه ق . ) خاک قفقازیه بروسیه تزاری واگذار گردید . پس از واژگون شدن حکومت تزاری و تشکیل حکومت شوروی سه جمهوری در قفقازیه بوجود آمده ازین قرار : ۱ - جمهوری آذربایجان ( شوروی ) . ۲ - جمهوری گرجستان . ۳ - جمهوری ارمنستان . مساحت قفقاز ۵٠٠٠٠٠ کیلومتر مربع و جمعیت آن بالغ بر ۱۲ میلیون تن است که مخلوطی از نژادهای ترک و تاتار چرکس لزگی گرجی ایرانی و روسی است .

معنی کلمه قفقاز در دانشنامه عمومی

قفقاز منطقه کوهستانی، بین دریای سیاه و دریای کاسپین است. این منطقه تقریباً مساحت ۱۷۰۰۰۰ مایل مربع ( ۴۴۰۰۰۰ کیلومتر مربع ) را پوشش می دهد. کشورهای گرجستان، آذربایجان و ارمنستان و بخشهای از روسیه جز منطقه قفقاز هستند، و بخشی از خط تقسیم سنتی بین اروپا و آسیا را تشکیل می دهند. قفقاز توسط رشته کوه های قفقاز به دو نیم تقسیم شده است. ناحیه شمال قفقاز بزرگ سیسکوکازیا و ناحیه جنوب ماوراء قفقاز نامیده می شود. این مناطق از دوران باستان محل سکونت و تمدن بشری بوده است. این مناطق در قرن ۱۸ تا ۱۹ توسط روسیه فتح شد. سرزمین قفقاز در دوران باستان بخشی از قلمرو دولت های شاهنشاهی هخامنشی، امپراطوری مقدونی، امپراتوری سلوکی، شاهنشاهی اشکانی و ساسانی بود
قفقاز جنوبی شامل کشورهای جمهوری آذربایجان، ارمنستان، وگرجستان می شود. اما قفقاز شمالی جزئی از روسیه است و شامل جمهوری های خودگردان داغستان، چچن، اینگوشتیا، اوستیای شمالی - آلانیا، کاباردینو - بالکاریا، کاراچای - چرکسیا، سرزمین کراسنودار، آدیغیه و سرزمین استاوروپول می شود.
همچنین در تاریخ باستانی طبیعی پلینی بزرگ ( ۷۷–۷۹ میلادی ) نام قفقاز از نام سکایی kroy - khasis کروی - خاسیس به معنی یخ درخشان، سفید یا برف گرفته شده است. در شکل یونانی Kaukasos خوانده می شود.
در دوران آشوربانی پال، امپراتوری امپراتوری آشور قفقاز را به خاک خود ضمیمه کرد. پیش از تشکیل حکومت ماد، حکومت هایی همچون اورارتو و کلخیس در قفقاز شکل گرفته بود که قدمت برخی از آن ها به بیش از ۴٬۰۰۰ سال نیز می رسد، اما در نتیجهٔ جنگ های فرسایشی بین این دولت ها از قدرت آن ها کاسته شد و بعدها دولت هخامنشی آن را تصرف نمود و به خاک خود ضمیمه نمود. بخش هایی از قفقاز در دوره هایی تحت تسلط حکومت ایران قرار داشت. در سال ۵۱۴ پیش از میلاد داریوش بزرگ به سکاها در ناحیهٔ شمال قفقاز و دریای سیاه حمله می کند. در اوایل قرن نوزدهم میلادی جنگ های ایران و روس بر سر تسلط بر مناطق جنوبی و شرقی قفقاز درگرفت. در پایان دورهٔ اول جنگ روسیه با انعقاد عهدنامهٔ گلستان بیشتر مناطق قفقاز و در پایان دورهٔ دوم جنگ با عهدنامهٔ ترکمن چای تقریباً تمامی این منطقه را به تصرف خود درآورد. با فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ سه جمهوری گرجستان، ارمنستان و آذربایجان در این منطقه اعلام استقلال کردند.
از شاعران بزرگ پارسی گوی قفقاز می توان به خاقانی، نظامی، مجی، بدر، مهستی، هندوشاه نخجوانی و پسرش محمد بن هندوشاه اشاره کرد.
قفقاز (استان آمور). قفقاز ( به لاتین: Kavkaz ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در استان آمور واقع شده است.
معنی کلمه قفقاز در فرهنگ فارسی
معنی کلمه قفقاز در دانشنامه عمومی
معنی کلمه قفقاز در دانشنامه اسلامی
معنی کلمه قفقاز در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه قفقاز

معنی کلمه قفقاز در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سرزمین قفقاز در خارج از محدوده ی آسیای مرکزی قرار دارد. اسلام برای اولین بار در قرن هفتم توسط فاتحان عرب وارد آذربایجان و دیگر بخش های جنوبی قفقاز شد و سپس در جریان قرن یازدهم (به دنبال مهاجرت های سلجوقیان) در قفقاز جنوبی گسترش یافت. و به تدریج در جریان اواخر قرن هجدهم و در قرن نوزدهم تحت کنترل روسیه درآمد.
سرزمین قفقاز در خارج از محدوده ی آسیای مرکزی قرار دارد اما همانند این منطقه به تدریج در جریان اواخر قرن هجدهم و در قرن نوزدهم تحت کنترل روسیه درآمد. امور داخلی قفقاز در هنگام برقراری سلطه ی روسیه بر آن توسط اشراف محلی رتق و فتق می شد. در آن هنگام این منطقه از سازماندهی سیاسی درخور توجهی برخوردار نبود. اسلام برای اولین بار در قرن هفتم توسط فاتحان عرب وارد آذربایجان و دیگر بخش های جنوبی قفقاز شد و سپس در جریان قرن یازدهم (به دنبال مهاجرت های سلجوقیان) در قفقاز جنوبی گسترش یافت. در جریان قرون دوازدهم و سیزدهم نیز اردوی زرین اسلام را به مناطق شمالی قفقاز انتشار داد. پس از آن در طی قرون شانزدهم و هفدهم خان های کریمه و سلاطین عثمانی این دین را بیش از پیش در قفقاز شمالی و جنوبی گسترش دادند. با این وجود به هنگام برقراری سلطه ی روس ها تنها تعداد اندکی از قفقازی ها (حدود ۱/۵ میلیون نفر) مسلمان بودند. در بسیاری از بخش های این منطقه نخبگان و اشراف محلی مسلمان بودند اما مردمان عادی هنوز اعتقادات روح باور داشتند.
← اقدامات شیخ منصور
مسلمانان چین به دو گروه عمده تقسیم می شوند: هوئی ها و بومیان آسیای مرکزی. هوئی ها مسلمانانی هستند که در سراسر چین بین هان ها زندگی می کنند و از نظر زبان و ویژگی های جسمی شبیه هان ها می باشند. آن ها برخلاف هان ها نیاکان خود را نمی پرستند، گوشت خوک نمی خورند، قمار بازی نمی کنند، و از مصرف مواد مسکر خودداری می نمایند. هوئی ها اساساً خود را جدای از هان ها تلقی می کنند. گروه دوم مردمانی از آسیای مرکزی هستند که عمدتاً به زبان ترکی صحبت می کنند و هنوز جذب فرهنگ چینی نشده اند. این گروه به دنبال سرکوب شورش های یونّان، شنسی، کانسو، و سین کیانگ در اواخر قرن نوزدهم تحت سلطه ی چین قرار گرفتند.در دوران حاکمیت نظام جمهوری بر چین (۱۹۴۹-۱۹۱۱) دولت مردان این کشور تلاش های بسیاری را برای جذب کامل مسلمانان در جامعه ی خود انجام دادند. با این وجود در این دوران منطقه ی سین کیانگ تا حد قابل توجهی خودمختاری خود را حفظ کرد.
← اقدامات یانگ
به طور خلاصه می توان گفت سلطه ی روس ها و چینی ها بر آسیای مرکزی از بسیاری جهات با سلطه ی امپریالیست های اروپایی بر دیگر بخشی های جهان اسلام متفاوت بوده است. هدف روس ها و چینی ها از حمله به آسیای مرکزی توسعه ی قلمرو خود بوده است. آن ها برخلاف استعمارگران اروپایی به شهروندان خود اجازه دادند در مستعمراتشان اسکان یابند. هم اکنون در بخشی از آسیای مرکزی که تحت سلطه ی شوروی می باشد روس های بسیاری سکونت دارند. شاید هیچ منطقه ی اسلامی دیگری همچون آسیای مرکزی شوروی مدرنیزه نشده باشد. البته این بدان معنا نیست که روس ها و مسلمانان در این منطقه از حقوق برابر برخوردار هستند؛ در واقع مسلمانان این منطقه عملاً تحت استثمار حکومت شوروی قرار دارند. آن ها شدیداً از سوی حکومت و حزب کمونیست کنترل می شوند.در چین بجز گروه اندکی از مسلمانان که جذب جامعه ی این کشور شده اند بقیه دارای هویت های فرهنگی خاص خود می باشند و آرمان های جدایی طلبانه را در سر می پرورانند. هوئی ها همچنان هویت خود را حفظ کرده اند و از جذب کا مل خود در جامعه ی چین ممانعت به عمل آورده اند. مسلمانان تحت سلطه ی این کشور که در آسیای مرکزی زندگی می کنند نیز حتی کمتر از هوئی ها جذب جامعه ی چین شده اند و دارای تمایلات جدایی طلبانه ی بیشتری هستند.با این حال مسلمانان چین و شوروی همچون اقلیت های مسلمان در دیگر نقاط جهان خود را با شرایط حاکم بر محلّ زندگیشان تطبیق داده اند. به طور کلی مسلمانانی که به طور اقلیت در میان اکثریت غیرمسلمان در سراسر جهان زندگی می کنند انعطاف پذیری بسیاری از خود نشان داده اند. شاید بدین وسیله بوده است که آن ها توانسته اند زندگی جمعی خود را حفظ کنند. وجود سازمان های ملی اسلامی در هند، هویت های ملی اسلامی در شوروی، اجرای کامل آئین های مذهبی اسلامی توسط هوئی ها در چین، و وجود انجمن ها، سازمان ها و جمعیت های اسلامی در آفریقا همه حاکی از تداوم حیات زندگی اجتماعی مسلمانان در سراسر جهان دارند. رژیم شوروی در میان دیگر رژیم های غیراسلامی تلاش های بسیار گسترده تری را برای جذب مسلمانان در نظام سیاسی و اقتصادی خود انجام داده است. در این کشور سازمان های اجتماعی مسلمانان یا برچیده شده اند و یا تحت کنترل و نظارت دولت قرار داده شده اند.
منبع
...

معنی کلمه قفقاز در ویکی واژه

کشوری تحت همین عنوان در آسیای مقدم، قفقازی، هندواروپایی، سفیدپوست. احتمالا کوه مرموز و باستانی کوه قاف در همینجا قرار داشته‌است.
از این اصطلاح دو گونه تعبیر می‌شود اما در هر دو گونه تعبیر قاپ به معنی قاپیدن فارسی است. بخش دوم اصطلاح را اگر غاز تلقی نماییم پس اینجا مکانی بوده محل ییلاق شلاق غازهای وحشی که به انسان حمله می‌کرند، لذا قاپ‌غاز نامیده شده‌است. ولی اگر قاز تلقی گردد کمی مفهوم آن تغییر خواهد یافت، قاز به معنی درآوردن و لباس یا شلوار است و در کل تعابیر ویژه دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه قفقاز

ز قفقاز آمد کمر بسته تنگ که شاید که اورا بیارد بچنگ
همه مردم از دست بیداد شوم گریزند در هند و قفقاز و روم
از آن دسته از ارمنیان که توانستند از نسل‌کشی ارمنیان نجات یابند (حدود ۳۰۰ هزار نفر) به ارمنستان شرقی و سایر نواحی قفقاز و روسیه رفتند و هزاران نفر دیگر به کشورهای عربی، اروپا، آمریکا و ایران پناه آوردند.
بد گهر همچو والی کوفه بی هنر همچو قاضی قفقاز
بست با قیصر، علی‌رغم بناپارت اتحاد کرد اندر بارهٔ قفقاز وگرجستان فساد
سوی قفقاز و هند دیده گشای تا ز قفقاز و هند گیری پند
معجزات آورده در قفقاز و قسطنطین و روم نیز خواهد کرد در سقسین و هند و کاشغر
لشکر روس است سرگردان و مغلوب و زبون ساحل بحر خزر قفقاز گردد پر ز خون
تو بودی که لشگر به قفقاز راندی و زانجا بشط العرب باز راندی