قطعی

معنی کلمه قطعی در لغت نامه دهخدا

قطعی. [ ق ُ عی ی ] ( ص نسبی )نسبت است به ابوقطعة، و آن حیی است. ( منتهی الارب ).
قطعی. [ ق ُ طَ عی ی ] ( ص نسبی ) نسبت است به قطیعة، و آن بطنی است از زبید. ( اللباب ).
قطعی. [ ق َ ] ( ص نسبی ) نسبت است به قطع. || ( اِخ ) فرقه ای از شیعه. رجوع به قَطْعیّة شود.
قطعی. [ ق ُ طَ ] ( اِخ ) حزم بن ابی حزم مهران ، مکنی به ابوبکر حزم قطعی بصری. از راویان است. وی از حسن حدیث شنید و ابن مبارک از او حدیث کند. وفات او به سال 195 هَ. ق. است. ( اللباب ).
قطعی. [ ق ِ طَ ] ( اِخ ) عبداﷲبن حسین بن محمدبن فرزدق قطعی کوفی ، که خریدوفروش قطعه های کهنه جامه می کرد و از راویان است. وی از بکربن سهل دمیاطی و حسن بن علی بن بزیغ و جز ایشان روایت کند و از او محمدبن جعفربن محمد تمیمی و قاضی ابوعبداﷲ محمدبن عبداﷲ هروی جعفی و جز ایشان روایت کنند. ( اللباب ).

معنی کلمه قطعی در فرهنگ معین

(قَ ) (ص نسب . ) حتمی ، یقینی .

معنی کلمه قطعی در فرهنگ فارسی

( صفت ) یقینی : اجرای این امر قطعی است .

معنی کلمه قطعی در ویکی واژه

definitivo
حتمی، یقینی.

جملاتی از کاربرد کلمه قطعی

چون سنایی ز خود نه منقطعی که حکایت کنی ز حال حسین
الگوریتم‌های قطعی برای یافت درخت پوشای کمینه عبارتند از: الگوریتم‌های پریم، کروسکال، بروکا.
ماندم اندر میان چو منقطعی با که گویم که نیست مستمعی
نیستی دهانش قطعی نیست سختی هست در میانه هنوز
و اگر کسی گوید: زمان ممکن است که بباشد، ما مر او را گوییم: بلی، و لیکن آنچه بودش او ممکن باشد نابودن او نیز ممکن باشد، پس دعوی او (را) بر انکار ما هیچ فضلی نیست. و اگر گوید: اندر وهم ثابت است که پیش از بودش جسم – که اکنون ها به سبب گشتن حال های او پدید آید – مدت بود، هر چند که به گشتن احوال و حرکات جسم پیموده نبود، ما مر او را گوییم: هم این است حال خطی که بر جسم بکشند از نقطه ای (تا) به نقطه ای و مر آن را خط گویند، چنین که می بینی: ، و اگر کسی گوید: پیش از این خط نیز جای خط کشیدن بوده است، راست باشد و لیکن مر آن خط را نتواند گفتن. پس اگر پیش از وجود جسم اندر وهم همی آید که درنگی بود، آن درنگ واجب آید که (مر چیزی بود، و اگر چیزی نبود که مر او را درنگی بود، واجب آید که آن درنگ کشیدگی بود و واجب آید که) آخر آن کشیدگی (نوید آمدن جسم) بود. و اگر چنین بود، واجب آید که مر آن کشیدگی را که آخرش پدید آمدن جسم بود، اولی بود که آغاز کشیدگی از او بود، از بهر آنکه چیزی که لفظ (تا) بر او اوفتد، ناچاره لفظ (از) پیش از آن بر او اوفتاده باشد، چنانکه گوییم: کشیدگی بود یا هست از فلان جای تا فلان جای، و این امتدادی باشد مکانی، یا گوییم: کشیدگی بود یا هست از فلان گاه تا فلان وقت، و این امتدادی زمانی باشد – اعنی حرکاتی باشد – و البته امتدادی ثابت نشود تا به مقطعی جز از مبدایی. و چو احوال این است، اگر پیش از وجود جسم چیزی بود که مر او را درنگی بود، اگر آن درنگ تا به هنگام وجود جسم بود، واجب آید که آن چیز محدث بود، از بهر آنکه آنچه مر مدت او را انجام باشد، مر مدت او را آغاز باشد و آنچه مر مدت او را آغاز و انجام باشد محدث باشد.
نسبیت عام در فراهم آوردن چارچوبی برای ساختن مدل‌هایی دقیق که محدودهٔ وسیعی از پدیده‌های فیزیکی را توجیه می‌کنند بسیار موفق ظاهر شده‌است. از طرف دیگر، پرسش‌های مطرح زیادی وجود دارند و به خصوص، خود نظریه به عنوان یک کل تقریباً به‌طور قطعی ناقص است.
درجه سوم اسبابی که نه قطعی باشد و نه در غالب بدان حاجت بود، بلکه از آن جمله حیلت و استقصا شناسد و نسبت وی با کسب همچون نسبت فال و افسون و داغ بود با بیماری که رسول (ص) متوکلان را وصف بدان کرد که افسون و داغ نکنند، نه بدان که کسب نکنند و از شهرها بیرون شوند و به بادیه شوند.
قطعی به غیر قطع تعلق نمی‌کند تیغم ز آفتاب به سر شهپر هماست
ز اخبار و اصولت حجت از ظن است ور قطعی چه شد حاصل ترا جز ریب تاریکی و حیرانی
بندگیّ در تو تا ابدم فرض شود گر کند خواجه ازین مقطعی آزاد مرا
اهود اولمرت نخست‌وزیر وقت، در روز ۲۹ ژوئن ۲۰۰۸ میلادی در جلسهٔ کابینهٔ اسرائیل، به طور قطعی اعلام داشت که: «الداد رگب و اهود گولدواسر، زنده نیستند. با این همه اسرائیل حاضر است برای بازپس گرفتن پیکرهای آنان بهای گزافی بپردازد».
زیرا هر آن نقار و قطعیت که بد نخست اکنون باتّحاد و تالّف مبدّلست
نام نامداری که نامش یادگار جانست، و دل را شادی جاودانست، و روح روح دوستان و آسایش غمگنان است. عنوان نامه‌ای که از دوست نشانست و مهر قدیم مضمون آنست. نامه‌ای که بیقرار را درمانست و از قطعیت امانست، نامه‌ای که هم گوی و هم چوگانست، مرکب او شوق و مهر او میدانست، گل او سوز و معرفت او بوستانست. نامه‌ای که درخت توحید را آبشخور است، و دوستی حقّ مر آن را میوه و بر است.
است در صورتی که بهترین الگوریتم قطعی معرفی شده برای این کار از مرتبهٔ زمانی
2. پیش‌بینی آینده نامشخص است - عدم قطعیت در پیش‌بینی رویدادهای آینده، محاسبه دقیق ارزش گزینه‌های واقعی را دشوار می‌سازد.