قطع کردن
معنی کلمه قطع کردن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه قطع کردن در دانشنامه عمومی
معنی کلمه قطع کردن در ویکی واژه
stroncare
بریدن.
مسافت طی کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه قطع کردن
اکنون بدان که چون مبدء را معلوم کردی معاد را نیز معلوم باید کرد، به حکم کل شیء یرجع الی اصله. و چون شخص خواهد که به معاد خود عود کند، مثلاً مردی باشد پیر، چون منازل معاد را قطع کردن آغاز کند خود را پیش از پیری داند که کَهْل بوده است و پیش از آن جوان و پیش از آن نوخاسته و پیش از آن طفل و پیش از آن در رحم مادر جنین بوده و پیش از آن مضغه و پیش از آن علقه و پیش از آن نطفه و پیش از آن غذای پدر و مادر بوده است از حیوانی یا نباتی و پیش از آن اجزای عناصر بوده است و پیش از آن جسم مطلق و پیش از آن طبیعت مطلق بوده است. و چون سالک بدین مقامها رسید و بیابان اجسام را تمامی قطع کرد و حجاب ظلمانی را رفع کرد، هفتاد هزار حجاب که روایت کردهاند که مصطفی علیه السلام فرموده است که در میان بنده و حق هست از نور و ظلمت، تمامی حجب را مرتفع گردانید.
در سال ۲۰۰۶، نیروهای شورشی ببرهای تامیل، تأمین آب را به دهکدههای دولتی در شمال شرقی سریلانکا قطع کردند. سپس نیروهای دولتی سریلانکا حمله به سدهای مخزن آب را آغاز کردند و اقدامات ببرهای تامیل را تروریسم اعلام کردند.
وانک نام او براندی بر زفان قطع کردندی زفانش در زمان
ور نه یک ماهه راه در یک آن قطع کردن برون بود ز امکان
منازل قطع کردن ره بریدن شب وروز اندر آن وادی دویدن
خود همه نسل بنی امیّه را منقطع کردند و رستند از بلا
یکی از انتقادهای ناصحیح اما بهطور گسترده گزارش شده راجع به الجزیره، مربوط به نمایشهای ویدئویی از تروریستهای نقابداری بوده که در حال قطع کردن سر گروگانهای غربی میباشند. زمانی که این موارد در رسانههای معتبر گزارش میشود، الجزیره میکوشد تا خود را از این جریانها کنار بکشد. .
به گفته دخترش داروهای پدرش را به ناگزیر و به دلیل گرانی دارو بر اثر نوسانات قیمت ارز قطع کردند.
به همت می توانی قطع کردن آسمان ها را چرا با این چنین تیغی نهان زیر سپر باشی؟
ما مرد قطع کردن این راه نیستیم خاری به خون خویش مگر لاله گون کنیم
ذوالنون مصری گفت در بادیه عاشقی را دیدم با یک پای سر در بیابان با آهوان نهاده بود و خوش میرفت. گفتم «تا کجا؟» گفت «تا خانهٔ دوست؟» گفتم «بی آلت سفر مسافت بعید قطع کردن چون میسر شود؟» گفت «وَیْحَکَ یا ذَالنّون اَما قَرَأتَ فی کِتابِه؛ وَحَمَلْناهُمْ فی البَرِّ وَالْبَحْرِ»، ذوالنون گفت چون به کعبه رسیدم دیدم او را که طواف میکرد، چون مرا بدید خوش بخندید و مرا گفت «اَنْتَ حامِلُ الاَمْرِواَنَا مَحْموُلٌ به» ترا داعیهٔ تکلیف در کار آورده است و مرا جاذبهٔ او به این دیار:
شیخ گفت: در نهاد این جوان کاری بود. و هنوز وقت کشف آن نبود. در مشاهدهٔ بایزید آن کار به یکبار بر او افتاد. طاقت نداشت، فرو شد. زنان مصر را همین افتاد که طاقت جمال یوسف نداشتند، دستها به یکبار قطع کردند.
مکن از قطع کردن مضطرب کلک سخنگویم مده با استخوان پیوند منقار همایم را
در دهه ۱۸۹۰ رابطهٔ دی گوایتا، پالادان و انکوزس به دلیل اختلاف برسر استراتژی و دکترین انجمن خدشه دار شد. گوایتا و انکوزس به دلیل پیوستن پالادان به انجمنهای رقیب رابطه خود را با او قطع کردند.
با ادامه حملات نظامی بینالمللی علیه داعش، و کشته شدن شمار زیادی از سران این گروه و عقبنشینی آن، ابوابراهیم قرشی بیش از پیش به ابوبکر بغدادی نزدیک شد. نیروهای بینالمللی چندین بار برای کشتن او تلاش کردند اما تنها یکی از این حملهها موفق بود. یک پهپاد قرشی را زخمی کرد. او چهار ماه در بیمارستان بود و پای راستش را قطع کردند.