قطره چکان

معنی کلمه قطره چکان در لغت نامه دهخدا

قطره چکان. [ ق َ رَ / رِ چ َ /چ ِ ] ( اِ مرکب ) لوله باریک شیشه ای است که یک انتهای آن خیلی باریکتر شده است و انتهای دیگر آن به لوله لاستیکی سربسته ای متصل میباشد. طبق قرارداد بین المللی قطر داخلی لوله خیلی باریک قطره چکان 0/6 میلیمترو قطر خارجی آن سه میلیمتر است ، و برای آنکه اندازه قطره ها متساوی باشد باید قطره چکان را قائم نگه دارند و جریان قطره ها با تأنی و قطره قطره یعنی با سقوطآزاد انجام گیرد. ( کارآموزی داروسازی جنیدی ص 18 ).

معنی کلمه قطره چکان در فرهنگ معین

( ~ . چِ ) [ ع - فا. ] (اِمر. ) وسیله ای برای ریختن مایعات به صورت قطره قطره .

معنی کلمه قطره چکان در فرهنگ عمید

آلتی شیشه ای یا پلاستیکی برای برداشتن یا ریختن مقدار خیلی کمی از یک مایع.

معنی کلمه قطره چکان در فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) آلتی است شیشه یی که انتهایی آن از یک بر آمدگی لاستیکی یا پلاستیکی یا شیئی قابل ارتجاع پوشیده شده. اگر یک سر شیشه یی آن را درون مایع و محلولی قرار دهند و با دست انتهایی لاستیکی آن را کمی فشار دهند مقداری از هوا خارج شود و بجای آن مایع بدرون شیشه صعود نماید و از آن برای گرفتن چند قطره معین از دوا و محلول استفاده کنند .

معنی کلمه قطره چکان در فرهنگستان زبان و ادب

{dropper, instillator} [علوم دارویی] لوله یا افزارۀ ساده ای که از آن برای چکاندن قطره استفاده می کنند

معنی کلمه قطره چکان در ویکی واژه

وسیله‌ای برای ریختن مایعات به صورت قطره قطره.

جملاتی از کاربرد کلمه قطره چکان

ابر لطف تو به سیلاب جهانی مشغول لب من تشنه بیک قطره چکانی قانع
آب که خود خورد ازان زمزمه قطره چکانید به کام همه
یا در دل من زعشق یک قطره چکان یا در جانم زشرع حرفی بنشان
به آن محیط عطا بس خطاست نسبت ابر که هست او گوهر افشان و ابر قطره چکان
ماند تن او به بسدین ابری وز قطره چکان چو ذره گون ارزن
سنگی و بر سر تو شکافی چو چشمه‌ای وآب حیات قطره چکان از شکاف سنگ
بر گوهر او ابر مگر عاشق گشتست کز دیده همی قطره چکاند بگهر بر
به ابر قطره چکاندن به باد قره زدن برای نزهت دیرین سرای دوران داد