( قطرة ) قطرة. [ ق ُ رَ ] ( ع ص ) اندک و هیچکاره. الشی التافِه ُ الیسیر الخسیس. ( اقرب الموارد ). قطره. [ ق َ رَ / رِ ] ( از ع ، اِ ) یکی قطر. ( منتهی الارب ). واحدة القطر،ای النقطة. ( اقرب الموارد ). پاره آب که از جائی چکد، و گره از تشبیهات آن است. ( آنندراج ) : هر نفسی بر دل آن پاکزاد چون گره قطره نبودش گشاد.طاهر وحید ( از آنندراج ).
معنی کلمه قطره در فرهنگ معین
(قَ رِ ) [ ع . قطرة ] (اِ. ) چکه ، مقدار کمی آب . ج . قطرات .
معنی کلمه قطره در فرهنگ عمید
۱. یک چکه، چک، چکه. ۲. یک دانه باران. ۳. (پزشکی ) نوعی داروی مایع که به مقدار یک چکه در چشم یا گوش ریخته می شود. * قطره قطره: چکه چکه: قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.
معنی کلمه قطره در فرهنگ فارسی
چک، چکه، یک چکه، یک دانه باران ( اسم ) ۱ - چکه : آنچه رفت غیضی بود از فیضی و قطره ای از دریایی ۲ - چکیده شده ۳ - مقدار بسیار کم جمع : قطرات . یک قطره آب . ۱ - یک چکه از آب ۲ - تیغ شمشیر ۳ - پیکان تیر ۴ - هر سلاح صیقل زده . یا قطره زرد . آفتاب خورشید .
معنی کلمه قطره در فرهنگ اسم ها
اسم: قطره (دختر) (عربی) (طبیعت) (تلفظ: ghatre) (فارسی: قطره) (انگلیسی: ghatreh) معنی: مقدار کمی از مایع که از جایی بچکد، چکه
معنی کلمه قطره در فرهنگستان زبان و ادب
{drop} [شیمی، علوم دارویی، مهندسی بسپار] [شیمی، مهندسی بسپار] گویچه ای مایع که قطری بیش از 0/2 میلی متر داشته باشد [علوم دارویی] یک شکل دارویی مایع که ازطریق چکانش از آن استفاده می کنند
معنی کلمه قطره در دانشنامه عمومی
ژیگ، چِکّه یا قطره جزء کوچکی از مایع است که در اثر سقوط آزاد، ضربه، میعان یا فشار از منبع اصلی خود دور شده یا از طریق انسجام مولکولی حاصل می گردد. قطره مایع مثل قطره آب ممکن است از طریق جاذبه زمین و رها شدن از جایگاه مادر به وجود بیاید. همچنین این قطرات از ضربه و برخورد جسم خارجی به سطح آزاد مایع نیز حاصل می شوند. یکی دیگر از شیوه های تشکیل قطره مایع، میعان است، به عنوان مثال در برخی از فصول سال با خنک شدن هوا بخار آب مخلوط شده با هوا بر روی سطوحی نظیر برگ درختان و نظایر آن میعان کرده و با پایین آمدن درجه حرارت، تشکیل قطره آب را می دهند. هر سی سی برابر با تقریبا بین ۲۰ تا ۳۰ قطره است هر سی سی نیز برابر با یک میلی لیتر است و چنانچه چگالی مادهٔ موردنظر برابر با چگالی آب باشد، هر میلی لیتر نیز برابر با یک گرم می باشد؛ یعنی به عبارت بهتر، یک سی سی آب برابر با یک میلی لیتر آب و برابر با یک گرم آب است. در هنگام سقوط چکه آب، نیروی جاذبه زمین به عنوان نیروی تحریک کننده عمل نموده و نیروهای ناشی از پیوستگی مولکولی مایع نیز به صورت نیروی مخالف مقاومت می کنند البته در موارد مختلف بسته به میزان اثر نسبی نیروها ممکن است از برخی نیروها صرف نظر شود ولی در مسایلی که سیال در یک سطح با هوا تماس دارد نیروهای کششی زمین نقش اصلی خواهند داشت. هنگامی که آب در روی کره زمین قراردارد، چه درون یک دریاچه باشد، چه درون یک فنجان، گرانش زمین آن را به سمت پایین می کشد و آن را به شکل ظرفی درمی آورد که درون آن قرار دارد؛ ولی در فضا تأثیرات گرانش طور دیگری است. اجسامی که در مدار زمین قرار دارند، همچنان تحت اثر گرانش زمین قرار دارند، ولی در حالت سقوط آزاد هستند، یعنی در حالی که به سوی زمین سرنگون می شوند، در حال حرکت مداری، حرکت پی در پی جانبی، هستند. این وضعیت در عمل باعث ایجاد حالت بی وزنی در آن ها می شود. قطرات مایعات در محیط فضا در فقدان نیروی وزن، تحت اثر نیروی کشش سطحی به شکل کروی در می آیند. کشش بین مولکول ها در سطح آب باعث می شود، آن ها مثل پوسته ای کشسان عمل کنند. هر مولکول با کششی برابر مولکول های کناریش را به طرف خود می کشد. این دسته مولکول هایی که مانند آهنرباهایی کوچک محکم به سوی هم کشیده می شوند، به صورت کوچکترین سطح ممکن در یک حجم هندسی یعنی به شکل یک کره در می آیند.
معنی کلمه قطره در ویکی واژه
goccia قطرة چکه، مقدار کمی آب. قطرات.
جملاتی از کاربرد کلمه قطره
سپس کل کل و قطره سیه آیدش بلندی ایران زآن بایدش
هر قطرهٔ سرشکم گشته محیط آهی چشمم شب فراقت چشم حباب باشد
ای ز نوال کفت، قطرهای و ذرهای آنچه ز فیض کفت، یم ستد و کان گرفت
در آن بزمی که من پیمانهٔ توحید پیمایم خمارم قطره ای در ساغر منصور نگذارد
مرا بازگشت، اول کار مشت همی گفت هر قطرهٔ خون، که کشت
بر خاک فشان قطرهای از لعل لبت تا بوم و بر زمانه جان آرد بار
به خاک راهکهگردید قطرهزن مهتاب که چونگلاب فشاندم به پیرهن مهتاب