معنی کلمه قطب نما در لغت نامه دهخدا
تاریخچه قطب نما: به طوری که کریمرز استاد زبان فارسی و ترکی دانشگاه لیدن در مقاله ای به نام جغرافیا و بازرگانی در سلسله مقالاتی به نام میراث اسلام زیر نظر سر تامس ارنولد نوشته است ، میگوید:
هنگامی که واسکو دو گاما پس از سیاحت به دور آبهای آفریقا در سال 1498 م. به سواحل شرقی آفریقا رسید در آنجا ملاح عربی راه هند را به او نشان داد. طبق آثار و منابع پرتقالی این عرب صاحب یک نقشه دریائی بسیار خوب و آلات دریائی قابل ملاحظه ای بوده است. این ملاح احمدبن مجید نام داشت. و بنابه گفته سر برتن چنین به نظر می رسد که افتخار ساختن قطب نما نیز نصیب ابن مجید گشته ، گرچه به عقیده مستر برتن مخترع قطب نما ابن مجید بوده است ولی خود ابن مجید، در یکی از آثار خود مخترع قطب نمارا حضرت داود ( داود پادشاه ) میشمارد. قطب نما را به انگلیسی کامپس و به فرانسه بوسل و به عربی بوصلة میگویند، مشابهت اسمی میان نام آن به فرانسه و عربی نویسندگان دائرةالمعارف بریتانیکا را بر آن داشته که قطب نما را از مخترعات اروپائیان بینگارند، چه بوسل لغتی است ایتالیائی به معنی جعبه کوچک. در دیکسیونر جغرافیائی دزبری ذیل کلمه بوسل به نقل از ترجمه تاریخ ابوالفدا مینویسد که قطب نما در پایان قرن دوازدهم م. در مشرق زمین مورد استفاده بوده است ، و نظریات راجع به اینکه اروپائیان آن را اختراع کرده اند مردود می داند. در اهمیت این ابزار می نگارد ابزاری است که تمام اکتشافات جغرافیائی به وسیله آن انجام شده است ، وقبل از آن دریانوردان از وسائل خیلی ابتدائی استفاده می کرده اند به طوری که دریانوردی اروپائی در کتاب تاریخ علوم عمومی نوشته است با سه کلاغ در حوالی سواحل شمالی اروپا انجام می یافته ، به این ترتیب که آنها را پرواز داده و از امتداد مسیر آنها رو به خشکی کشتی را رهبری می نموده اند. مخترع واقعی قطب نما چینی ها بوده اند و نام مخترع آن وانگ چن تو است ، و آن عبارت بود از قاشق مغناطیسی که روی صفحه ای از برنج صیقلی قرار داشت.