قطایف

قطایف

معنی کلمه قطایف در فرهنگ معین

(قَ یِ ) (اِ. ) ۱ - جِ قطیفه . ۲ - لوزینه ،. ۳ - نوعی حلوا.

معنی کلمه قطایف در فرهنگ عمید

= قطیفه١

معنی کلمه قطایف در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - جمع قطیفه : الف - جامه های پرزدار خوابناک ب - چادر های پیچیده ۲ - لوزینه ۳ - رشته ای که از میوه گندم سازند ۴ - نوعی حلوا .

معنی کلمه قطایف در دانشنامه عمومی

قطایف یک گونه شیرینی و دسر عربی است که بیشتر در در ماه رمضان در اردن، مصر و عراق سرو می شود. البته در ماه رمضان در شیرینی فروشی های ترکیه هم یافت می شود.
قطایف لایه ای خمیر نازک است که درون آن با خشکبار و پنیر پر شده که در روغن فراوان شناور شده و سرخ می شود و بر روی آن شربت شکر و گلاب و پودر پسته یا خلال بادام می ریزند.
تاریخچه قطایف به مصر برمی گردد، که از آن جا به دیگر کشورهای عربی و ترکیه راه یافت.
شیوه پخت آن مانند به گوش فیل ایرانی است. با این تفاوت که قتایف را پنیر بدون نمک، فندق، پسته، افشره ی نارگیل، دارچین، گردو، پودر شکر و کشمش پر می کنند. .
سپس آن را به مدت کوتاهی در روغن فراوان شناور کرده و سرخ می کنند و روی آن شربت شکر و گاهی هم عسل می ریزند.
قطایف دارای مقدار بسیار بسیار بالایی قند و چربی است و خوردن آن به کسانی که دچار اضافه وزن یا دیابت هستند، پیشنهاد نمی شود.

معنی کلمه قطایف در ویکی واژه

جِ قطیفه.
لوزینه،.
نوعی حلوا.

جملاتی از کاربرد کلمه قطایف

رمضان بیست و هفتم است امشب ای زنت روسبی قطایف کو
و از این چیزها بعضی حرام است و بعضی مکروه، اما صورت حیوان حرام است و آنچه برای سده نوروز فروشند، چون سپر و شمشیر چوبین و بوق سفالین، این در نفس خود حرام نیست، ولیکن اظهار شعار گبران است که مخالف شرع است و از این جهت نشاید، بلکه افراط کردن در آراستن بازار به سبب نوروز و قطایف بسیار کردن و تکلفهای نو ساختن برای نوروز نشاید، بلکه نوروز و سده باید که مندرس شود و کسی نام آن نبرد. تا گروهی از سلف گفته اند که روزه باید داشت تا از آن طعامها خورده نباید و شب سده چراغ فرا نباید گرفت تا اصلا آتش نبیند و محققان گفته اند، روزه داشتن این روز هم ذکر این روز بود و نشاید که نام این روز برند به هیچ وجه، بلکه با روزها، دیگر برابر باید داشت، و شب سده همچنین، چنان که از او خود نام و نشان نماند. »
نزع فرزندان بر آن باوفا چون قطایف پیش شیخ بی‌نوا
هلا که باده بیامد ز خم برون آیید پی قطایف و پالوده تن بپالایید
مکن ستایش بر وی عتاب را بمپوش مده قطایف و آن سیر در میانه مکن