قشلاق
معنی کلمه قشلاق در لغت نامه دهخدا

قشلاق

معنی کلمه قشلاق در لغت نامه دهخدا

قشلاق. [ ق ِ ] ( ترکی - مغولی ، اِ ) جاهای گرم که زمستان در آن به سر برند، و آن را به عربی مشتاة خوانند. و ییلاق ضدقشلاق است. ( آنندراج از غیاث اللغات و فرهنگ وصاف ).
قشلاق. [ ق ِ] ( اِخ ) نام محلی کنار جاده طهران و قزوین در 101800 گزی طهران میان آبیک و کونده. ( یادداشت مؤلف ).
قشلاق. [ ق ِ ] ( اِخ ) نام محلی کنار راه سنندج و صلواة آباد در 3900 گزی سنندج. ( یادداشت مؤلف ).
قشلاق. [ ق ِ ] ( اِخ ) نام محلی کنار راه طهران به سمنان میان حسین آباد و حاجی آباد در 107700 گزی طهران. ( یادداشت مؤلف ).
قشلاق. [ ق ِ ] ( اِخ ) نام محلی از معبر راه آهن طهران و بندرشاه. فاصله اش تا طهران 1145 گز است. ( یادداشت مؤلف ).
قشلاق. [ ق ِ ]( اِخ ) نام محلی کنار راه مشهد به باجگیران میان امام قلی و شاخه در 202930 گزی مشهد. ( یادداشت مؤلف ).
قشلاق. [ ق ِ ] ( اِخ ) نام محلی کنار راه کرمانشاه به نوسود میان باغ خلیفه و گردنه ٔکریوه ، در 110000 گزی کرمانشاه. ( یادداشت مؤلف ).
قشلاق. [ ق ِ ] ( اِخ ) از بلوکات ناحیه تنکابن در مازندران. عده قری 34، مساحت 2 فرسخ ، مرکز گیل کلا، حد شمالی دریا، شرقی کران ، جنوبی بیرون بشم و غربی لنگا.جمعیت تقریبی آن 2187 تن می باشد.
قشلاق.[ ق ِ ] ( اِخ ) نام محلی کنار راه سقز به بانه میان سقز و تموغه در 11000 گزی سقز. ( از یادداشت مؤلف ).
قشلاق. [ ق ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کوهسارات بخش رامیان شهرستان گرگان واقع در 42000 گزی جنوب خاوری رامیان و 4000 گزی باختر شوسه گرگان به شاهرود است. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری مالاریائی است. سکنه آن 660 تن. آب آنجا از چشمه سار و محصول آن برنج ، غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایعدستی زنان ، بافتن پارچه ابریشمی و کرباس و شال است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
قشلاق. [ ق ِ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان علمدارگرگر بخش جلفا از شهرستان مرند واقع در 34 هزارگزی شمال مرند و 16 هزارگزی خط آهن جلفا به تبریز. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنه آن 1140 تن است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قشلاق. [ ق ِ ] ( اِخ )دهی از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 6 هزارگزی شمال خاوری مراغه و 8 هزارگزی شمال شوسه مراغه به میانه. موقع جغرافیایی آن دره و معتدل است. سکنه آن 643 تن می باشد. آب آن از صوفی چای و محصول آن غلات و نخود و کشمش و بادام و کرچک و زردآلوو شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

معنی کلمه قشلاق در فرهنگ معین

(قِ ) [ تر. ] (اِ. ) گرمسیر، محل گرم که در زمستان به آنجا کوچ کنند.

معنی کلمه قشلاق در فرهنگ عمید

سرزمین گرمی که مردم چادرنشین زمستان ها در آنجا به سر می برند، گرمسیر.

معنی کلمه قشلاق در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان قنقری بالا( علیا ) بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده جلگه و معتدل محصول غلات حبوبات چغندر انگورو میوه .
گرمسیر، ضد ییلاق، سرزمین گرم که مردم چادرنشین زمستان آنجابسربرند
( اسم ) محلی دارای هوای نسبتا گرم که زمستان را در آنجا گذراند گرمسیر گرمسار مقابل ییلاق : شهزاده غازان از قشلاق مرو مراجعت فرموده بود . جمع : قشلاقات .
ده مخروبه ایست از بخش سمیرم بالا شهرستان شهرضا .

معنی کلمه قشلاق در دانشنامه عمومی

قشلاق یا زمستانگاه به جاهای گرم که زمستان در آن به سر می برند گفته می شود. آن را به عربی مشتاة خوانند؛ و ییلاق ضد قشلاق است. در زبان فارسی خش یا خشی واژه دگرگون قش یا قشی شد است به معنی زمستان و لاق پسوند مکان است، قشلاق جای گرمسیرتری است که در فصل های سرد سال اقامت می گزینند. قشلاق در فارسی زمستانگاه خوانده می شود. لغت متضاد قشلاق، ییلاق است، که عشایر در کوچ سالانه خود به عنوان اقامتگاه بهاره و تابستانه انتخاب می کنند. بیشتر عشایر و ایلات به ییلاق و قشلاق می روند.
تا قبل از جنگ اول جهانی عشایر بدنه اصلی جامعه در مناطق کوهستانی ایران را تشکیل می دادند. متعاقب مرکز گرایی دوران رضا شاه به تدریج عشایر ساکن شدند. تنظیمات مربوط به حدود ییلاقها و قشلاقها، و حقوق مالکیتی عشایر نقشی مؤثر در شکل گیری ایران نوین داشته است. در دشت های پست و در مناطقی با عرض جغرافیایی پایین واقع شده اند. در این مناطق رشد گیاهان در اواخر پاییز و زمستان میسر می باشد.
قشلاق (آبیک). قشلاق ( آبیک ) ، شهری از توابع بخش مرکزی شهرستان آبیک در استان قزوین ایران است.
براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۴٬۷۹۸ نفر ( ۱۲۱۵خانوار ) بوده است. زبان مردم شهر قشلاق ترکی است.
شهر قشلاق یکی از کهن ترین شهر استان قزوین است، آثار و نشانه هایی که در این محل وجود داشته و دارد نمایانگر آنست که قشلاق تمدنی دیرینه دارد.
وجود دو کاروانسرای بزرگ در این شهر دال بر عبور کاروان ها و رواج داد و ستد در این محل بوده است. ( در سال های گذشته هر دو تخریب شده اند )
تأسیس چهار برج بلند دیدبانی در چهار طرف این شهر که در قدیم وجود داشته به خاطر ارزش سیاسی و نظامی این محل بوده است. به خصوص که این شهر مسیر جاده ابریشم قرار داشته است و تا پیش از تأسیس بزرگراه تهران - قزوین مسیر اصلی عبور کاروان ها از قشلاق می گذشته است.
قدمت تپه باستانی قشلاق که در جوار قبرستان باستانی آن قرار دارد را ۷٬۵۰۰ سال تخمین زده اند، این تپه با محوطه باستانی ازبکی ( تپه ازبکی ) و تپه زاغه در یک راستا و مابین آن ها قرار دارد.
حاج سیاح در سفرنامه خود از اقامت در کاروانسرای قشلاق یاد کرده است.
مادام کارلا سرنا ی ایتالیایی که در دوره ناصر الدین شاه قاجار از ایران بازدید کرده، توصیف زیبایی از این شهر، کدخدای آن و سه همسر وی ارائه داده است.
در سال ۱۳۹۹ روستای قشلاق که بزرگترین روستای شهرستان آبیک بود به شهر تبدیل شد و هم اکنون به عنوان شهر قشلاق شناخته می شود.
قشلاق (آلاداغ). قشلاق {{ترکی|Kışlak ) ( به ارمنی: Ղըշլաքյոյ ) یک منطقهٔ مسکونی در ترکیه است که در آلاداغ، آدانا واقع شده است.
قشلاق (آمبودره پایین). قشلاق ( به لاتین: Qışlaq ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان لریک واقع شده است.
قشلاق (اسکو). قشلاق یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان شورکات جنوبی بخش ایلخچی شهرستان اسکو واقع شده است. این روستا ۲۷۴ نفر جمعیت دارد.
شغل اغلب ساکنان این روستا گاوداری می باشد که متا سفانه با حمایت نشدن از سوی دولت های دهم و نهم رفته رفته بر مشکلات این قشر زحمت کش افزوده می شود و مردم به مهاجرت و روی اوردن به شغل های کاذب کم کم کمر به از بین رفتن روستا میبندند البته نا گفته نباشد که شغل اصلی این مردم همانند سایر روستاها کشاورزی می باشد.
این روستا از جنوب با روستای علی آباد و از شمال با روستای زین الحاجیلو از شرق با روستای مرجانلو و از غرب با روستای حسن اباد همسایه می باشد.
جمعیت این روستا در سال ۱۳۹۴ به ۳۰۰ نفر افزایش یافته هست اما مهاجرت ها همچنان ادامه دارد .
قشلاق (جبراییل). قشلاق ( ترکی آذربایجانی: Qışlaq ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آرتساخ است که در استان هادروت واقع شده است.
قشلاق (جلفا). قشلاق یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان ارسی بخش مرکزی شهرستان جلفا واقع شده است. این روستا ۶۷۴ نفر جمعیت دارد.
قشلاق (روانسر). قشلاق ( روانسر ) ، روستایی از توابع بخش شاهو شهرستان روانسر در استان کرمانشاه ایران است. این روستا پس از تجمیع با روستای منصورآقایی به شهر تبدیل و به عنوان شهر شاهو شناخته شد.
این روستا در دهستان منصورآقایی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱٬۱۶۴ نفر ( ۲۷۹خانوار ) بوده است.
قشلاق (سراب). قشلاق یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان سراب واقع شده است.
قشلاق (شکی). قشلاق ( به لاتین: Kyshlak ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان شکی واقع شده است.
قشلاق (لاچین). قشلاق ( ترکی آذربایجانی: Qışlaq ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آرتساخ است که در استان کاشاتاق واقع شده است.
قشلاق (مراغه). قشلاق یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان سراجوی غربی بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع شده است.

معنی کلمه قشلاق در ویکی واژه

گرمسیر، محل گرم که در زمستان به آنجا کوچ کنند.
واژه قشلاق پسوندِ مکانیِ ( لاخ ) با واژگانِ ( لای، لایه ) در زبان پارسی از یک بُن و ریشه است، و جالب است که بدانید واژه ( لاخ ) در زبان پارسی با واژه ( Lage لاگِ ) به چمِ ( جا، مکان، موقعیت، وضعیت، لایه ) در زبان آلمانی از یک بُن و ریشه است و همچنین با واژگانِ ( loc، local، location ) و ( to lay ) در زبان انگلیسی ، همبسته و مرتبط است. اکنون معما ساده شده است؛ چراکه به آسانی می توانید با یک جستجوی ساده ( Lage etymology ) واژگانِ همبسته با آن را در زبانهای گوناگون مانندِ ( هیتی، تخاریA، تخاری B، زبانهایِ اسلاویک و. . . ) پیدا کنید. برای نمونه در زبان لاتویایی ( luga ) به چمِ ( گِل و لای، لجن، ته مانده ) یا در زبانِ هندواروپایی و باستانیِ هیتی ها که بیشترین اشتراک را با زبان پارسی دارد، واژه ( la - a - ki ) را داریم.

جملاتی از کاربرد کلمه قشلاق

اروج‌قشلاق حاج‌عمران روستایی است که در استان اردبیل، شهرستان پارس‌آباد، بخش مرکزی، دهستان قشلاق شمالی قرار دارد.
من نه میش شقاقیم که برند گه به ییلاق و گه به قشلاقم
این روستا در دهستان قشلاقات افشار قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۰۹ نفر (۴۴خانوار) بوده‌است.
مراتع آخوند قشلاق در شمال و غرب روستا واقع شده اند و بیش از ۱۳۷ هکتار را می پوشاند. شوره زار بودن مناطق غربی و شمالی روستا موجب گردیده است که مراتع آن بیشتر برای چرای دام ها مناسب باشد . بر اساس شاهدات عینی و اظهارات اهالی روستا در زمین های شوره زار و نمکی درختچه هایی به نام 《 یورقون 》 رشد می کنند که در قدیم مانع فرسایش خاک و تولید ریزگرد می شدند.
این روستا در دهستان قشلاقات افشار قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۳ نفر (۷خانوار) بوده‌است.
اسبهار سفلی یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان قشلاق بخش آبش‌احمد شهرستان کلیبر واقع شده‌است.
ملوک خاضع نامش ز روم تا قنوج گرفته مملکت از مصر تا به منقشلاق
چهارم بایرلی که: در بادیه باشغر یورت و مقام داشته، معنی نام او صحرانشین است و اولاد او تا عهد ایلخان در همان حدود ییلاق و قشلاق مینموده اند و اکنون از اعقاب ایشان جمعی فراوان داخل خیل ترکمان است و حکم استرآباد را بنده فرمان.
جاده منتهی به روستای آخوند قشلاق به دلیل جنگلی بودن پرپیچ و خطرناک بوده و این روستا به دلیل اینکه چسبیده به دریاچه ارومیه است تا حدودی یک شبه جزیره محسوب میشود.
ابراهیم‌آباد جدید روستایی است که در استان اردبیل، شهرستان پارس‌آباد، بخش مرکزی، دهستان قشلاق شمالی قرار دارد.
این روستا در دهستان قشلاقات افشار قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۵ نفر (۷خانوار) بوده‌است.
این روستا از شمال غربی به روستای قره‌گونی، از جنوب به روستای مکیدی، از غرب به روستاهای کلشلو، ینگی قشلاق، از شرق آغویه و هجراندوست، از جنوب شرقی به روستای علی‌آباد و از شمال شرقی به روستای ناپشته محدود می‌شود.
این روستا در دهستان قشلاقات افشار قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۲ نفر (۹خانوار) بوده‌است.