قسمت کردن

معنی کلمه قسمت کردن در لغت نامه دهخدا

قسمت کردن. [ ق ِ م َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بهره کردن. بخش کردن. تقسیم کردن. توزیع کردن :
غم هجران به سویّت تر از این قسمت کن
کین همه درد به جان من تنها نرسد.سعدی.عشق چون قسمت اسباب معیشت میکرد
لاله داغی ز میان برد که داغم دارد.قدسی. || نصیب کردن :
ما قلم در سر کشیدیم اختیار خویش را
اختیار آن است کو قسمت کند درویش را.سعدی.

معنی کلمه قسمت کردن در فرهنگ معین

( ~ . کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) بخش کردن ، تقسیم کردن .

معنی کلمه قسمت کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) بخش کردن توزیع کردن تقسیم .

معنی کلمه قسمت کردن در ویکی واژه

distribuire
بخش کردن، تقسیم کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه قسمت کردن

ابوبکر کتّانی گوید دنیا بر بلوی قسمت کردند و بهشت بر تقوی.
چون عیش و غم زمانه قسمت کردند ما را غم بیکرانه قسمت کردند
با توجه به شواهد موجود، ابزار سنگی نخستین بار ۲٫۶ میلیون سال پیش توسط انسان‌های ماهر استفاده گردید. این ابزار که به ابزارهای سنگی الدوایی موسوم هستند، از قسمت کردن سنگ‌های گرد توسط ضربه ساخته شده‌اند. ساختن این ابزار آغاز دورهٔ پارینه‌سنگی، یا عصر حجر قدیم تلقی می‌شود و پایان آن در آخر عصر یخبندان، حدود ۱۰٫۰۰۰ پیش در نظر گرفته می‌شود.
و اکنون چون سبب بشناختی، علاج دوستی شهوات به قناعت توان کرد به اندکی و صبر بر ترک شهوات تا از مال مستغنی شود و علاج امید زندگانی بدان کند که از مرگ بسیار اندیشد و اندر هم تا این خود نگردد که چگونه غافل و بی خبر مردند و حسرت بردند و مال دشمنان قسمت کردند. و بیم درویشی فرزندان را بدان علاج کند که بداند که آن که ایشان را بیافرید، روزی ایشان هم بدیشان تقدیر کرد و اگر تقدیر به درویشی کرده است، به بخیلی وی توانگر نشوند، لیکن آن مال را ضایع کنند و اگر توانگری تقدیر کرده است، از جای دیگر به دست آورند. و می بیند که بسیار توانگرند که از پدر هیچ میراث نیافتند و بسیار کسان میراث یافتند و همه ضایع کردند. و بداند که اگر فرزند مطیع حق تعالی بود خود وی را کفایت کند، و اگر نه درویشی مصلحت دین و دنیای وی باشد تا مال اندر فساد به کار نبرد.
ایزدی‌ها در کردستان عراق، کردستان ترکیه، کردستان سوریه و قسمت کردنشین ارمنستان و اطراف تفلیس زندگی می‌کنند. البته شماری نیز به آلمان و برخی کشورهای دیگر مهاجرت کرده‌اند. آماری رسمی دربارهٔ آنان در دست نیست، اما شمار آنان در مجموع این کشورها تا پانصدهزار نفر برآورد می‌شود که حدود دویست‌هزار نفر در عراق زندگی می‌کنند؛ ولی بنا به گفته تحسین سعید بیک، امیر ایزدیان جهان، آنان در عراق بین ۶۰۰٬۰۰۰ تا ۷۰۰٬۰۰۰ نفر و در دنیا نیز حدود ۱٬۵۰۰٬۰۰۰ نفر هستند.
قسمت کردند ماه و خور بی کم و بیش بر خود الم شهنشه عدل اندیش
رسول فرمود: چگویید اگر یکی هم از شما حکم کند و ما جمله بر حکم وی برویم؟ گفتند آن کیست؟ گفت: سعد معاذ پس ایشان بنزدیک سعد شدند و گفتند با ما فضل کن تا همه آزاد کرد تو باشیم. سعد گفت من رضای اللَّه جویم و از ملامت خلق باک ندارم. پس رسول فرمود یا سعد! میان ما و میان ایشان حکم کن، و با وی عهد بستند که حکم وی را راضی باشند، سعد گفت حکم من کشتن مردان است، و اسیر گرفتن کودکان و زنان، و قسمت کردن مال ایشان. رسول فرمود: لقد حکمت بحکم اللَّه من فوق سبعة ارقعة.
عدل قسامست و قسمت کردنیست این عجب که جبر نی و ظلم نیست
زجود خویش بر عالم همی قسمت‌ کنی روزی به قسمت کردن روزی تو پنداری قسم داری
رابطه عمیق و تنگاتنگ ریاضیات و اوریگامی انکار ناپذیر است، اما به عنوان مثال به حل مسئله سکه قسمت کردن زاویه در اینجا اشاره می‌کنیم، که سال‌ها ذهن‌ها را درگیر کرده بود و بالاخره بیست سال پیش با روش اوریگامی حل شد.
وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ یضع الصدقات مواضعها. علماء دین در قسمت این سهام مختلف‌اند، قومی گفتند: از صحابه و تابعین که اگر این هشت صنف بدست نیایند چندان که بدست آیند اگر همه یک صنف بود بایشان دهند رواست و از آن صنف اگر همه یک تن بدست آید صدقه خویش بوی دهی رواست و هو مذهب ابی حنیفه رحمة اللَّه علیه. امّا جماعتی چون عمر عبد العزیز و عکرمه و زهری و شافعی و بیشترین اصحاب حدیث بر ظاهر آیت برفتند مگر سهم مؤلّفه که امروز ساقط است باجماع بر هفت صنف که باقی‌اند قسمت کردند بسویّت و از هر صنفی کم از سه کس روا نباشد که بایشان دهند، و یبدأ باهله ثمّ باهل بلده و یردّ حصة من لم یوجد علی من وجد منهم. و اختلفوا فی نقل الصدقات عن بلد المال الی موضع آخر مع وجود المستحقین فیه، فکرهه اکثر اهل العلم لما
خرمنی باشد بر باد و چو قسمت کردند خرمن آن قحبه زنان را بودو باد مرا
«شخصی به سرور اولیا عرض کرد که وصف دنیا را بفرما فرمود: چه وصف کنم از خانه ای که اگر کسی در آن صحیح و تندرست باشد ایمن نیست و اگر بیمار باشد پشیمانی است محتاجان در آن محزون، و اغنیا مبتلا و مفتون، حلالش در پی حساب و حرامش در پی عقاب، مانند ماری است که ظاهر آن نرم و باطنش زهر است» در بعضی از مواعظ آن حضرت است که «دست از دنیا بردار که دوستی دنیا آدمی را کور و لال و کر می کند و آدمی را ذلیل و بی مقدار می سازد پس عمر خود را دریاب و گذشته را تدارک کن و بیش از این فردا و پس فردا مگو، که کسانی که پیش از تو هلاک شدند به این نحو به هلاکت رسیدند، عمر خود را به آرزو گذرانیدند و هر روز تأخیر افکندند تا ناگاه بی خبر، امر خدا در رسید و هنگام رحیل آمد و ایشان بر بستر غفلت خوابیده و پس ایشان را از کاخها و ایوانها به ظلمتکده گور درآوردند و در استخلاص بر روی ایشان بستند و اهل و اولادشان پا از ایشان کشیدند و به قسمت کردن اموالشان پرداختند».