قسطنطنیه

قسطنطنیه

معنی کلمه قسطنطنیه در لغت نامه دهخدا

قسطنطنیه. [ ق ُ طَ طَ نی ی َ ]( اِخ ) استانبول. رجوع به استانبول و قسطنطین شود.

معنی کلمه قسطنطنیه در فرهنگ فارسی

استانبول

معنی کلمه قسطنطنیه در دانشنامه عمومی

قُسْطَنْطَنِیّه یا قُسْطَنْطِینِیّه ( عربی شدهٔ Κωνσταντινούπολις، «کنستانتینوپولیس» به معنای شهر کنستانتین ) ، نام پیشین شهر کنونی استانبول است که به افتخار قیصر روم، کنستانتین یکم، نام گذاری شد و سال ها پایتخت امپراتوری روم شرقی بود. پس از سرنگونی رومی ها و فتح قسطنطنیه به دست مسلمانان عثمانی، این شهر، اسلامبول ( به معنی شهر اسلام ) خوانده شد که با گذشت زمان به استانبول، تغییر نام، پیدا کرد.
بنیان گذار این شهر کنستانتین یکم ( ۲۷۴–۳۳۷ میلادی ) ، نخستین امپراتور روم است که مسیحیت را پذیرفت و آن را دین رسمی کشور روم اعلام کرد و کلیسا را با حکومت پیوند داد. وی پس از این که بر دشمنانش پیروز شد، در سال ۳۳۰ پایتخت خود را به دهکده بیزانتیوم ( قسطنطنیه ) که در حاشیه تنگه بسفر قرار دارد انتقال داد و آن را گسترش داد؛ ساختمان های زیادی در آن ساخت و آن را پایتخت اصلی خود اعلام کرد.
مسلمان ها در زمان امویان و اوایل عباسیان تقریباً هر سال و غالباً سالی دو بار، یعنی در بهار و پاییز به عملیات جنگی دست می زدند و از گردنه های جبال توروس گذشته، وارد بلاد روم می شدند و منظور اصلی آن ها رسیدن به قسطنطنیّه بود و بالاخره هم توانستند سه دفعه قسطنطنیه را در زمان بنی امیه محاصره کنند، ولی در هر سه محاصره به سختی شکست خوردند… اولین محاصرهٔ مشهور در سال ۳۲ هجری زمان خلافت عثمان به وقوع پیوست و معاویه که بعدها به خلافت رسید آسیای صغیر را مورد تاخت و تاز قرار داده متوجه قسطنطنیه شد و خواست آن جا را اول با هجوم و یورش و سپس به وسیلهٔ محاصره تصرف کند ولی چون خبر قتل عثمان در اثنای محاصره رسید از محاصره دست برداشت و حوادثی پیش آمد که به تأسیس خلافت اموی منتهی گردید. محاصرهٔ دوم در سال ۴۹ زمان خلافت همین معاویه روی داد و او پسر و جانشین خود یزید را به جنگ کنستانتین چهارم فرستاد، ولی در نتیجهٔ بی لیاقتی سرداران لشکر اسلام شکست بزرگی نصیب محاصره کنندگان گردید و در این اثناء معاویه هم مرد و یزید به خلافت رسید و به پایتخت برگشت. سومین محاصرهٔ قسطنطنیه که مهم ترین آن ها می باشد محاصرهٔ مهمی است که در زمان خلافت سلیمان بن عبدالملک اموی واقع شد و چند سال به طول انجامید. سلیمان برادر خود مسلمه را در سال ۹۶ به جنگ لئوی ایزوری لئوی سوم ( امپراتور بیزانس ) گسیل داشت. از این پیکار باز هم به شکست مسلمان ها تمام شد… و در این نبردها بود که عبدالله معروف به بطال ( یعنی قهرمان ) شهرت عظیمی یافت و بعدها ترک ها او را قهرمان ملی خود و جنگجوی شکست ناپذیر اسلام شمردند.

معنی کلمه قسطنطنیه در دانشنامه آزاد فارسی

قُسطَنطَنیه (Constantinople)
بخشی از دیوارهای دور شهر
بخشی از دیوارهای دور شهر
شهری باستانی که یونانیان در حدود ۶۶۰پ م با نام بیزانتیوم بنیاد نهادند و قسطنطین اول (کنستانتین کبیر) در۳۳۰م آن را تجدیدبنا کرد و پایتخت بیزانس یا امپراتوری روم شرقی قرار داد. قسطنطنیه (استانبول کنونی) دژ تسخیرناپذیر امپراتوری بیزانس، بود، تا آن که درپی تقریباً دو ماه محاصره، در ۲۹ مه ۱۴۵۳م، به تصرف ترک ها درآمد. نام آن را به اسلامبول (شهر اسلام) تغییر دادند و از آن پس پایتخت امپراتوری عثمانی قرار گرفت. باروهای احداث شده به دست امپراتوران روم و روم شرقی بیش از هزار سال شهر را دربرابر هر گونه تهاجمی حفظ می کردند. از استحکامات اولیۀ شهر، پیش از آن که قسطنطین برای حفاظت از پایتختش اقدام به ایجاد استحکاماتی کند، اطلاعی دردست نیست؛ این استحکامات به شکل قوسی خارجی از پلِ آتاتورک تا بیمارستان استانبولِ امروز امتداد داشت، ولی اثری از آن ها باقی نمانده است. امپراتور تئودوسیوس دوم (سلطنت ۴۰۸ـ۴۵۰م) باروی جدیدی به طول شش کیلومتر در فاصلۀ۱.۳کیلومتری غرب استحکامات قسطنطین ساخت. این باروهای جدید، که وی در طول دوران حکومتش بر کیفیت و ابعادشان افزود، پایگاه دفاعی قسطنطنیه بودند. این استحکامات از دو باروی داخلی و خارجی و نیز خندقی عمیق در جلو تشکیل شده بود. باروها شیب دار بودند تا امکان هدایت آتش توپخانه از هر دو وجود داشته باشد. باروی داخلی با ۹۶ برج تقویت شده بود و هشت دروازۀ اصلی و چندین درِ مخفی داشت. در امتداد ساحل نیز باروهایی احداث شده بود که کاملاً شهر را محصور می کردند. در حدود ۵۱۰م بارویی به نام «باروی بزرگ» ساخته شد که از سمت غرب ۶۵ کیلومتر امتداد داشت، اما چون دفاع از آن بعد از ۴۵ کیلومتر غیرممکن بود در قرن ۷م به حال خود رها شد. نیز← استانبول

معنی کلمه قسطنطنیه در ویکی واژه

~ * کنستانین‌پول، پایتخت روم شرقی، نام باستان شهر استانبول در بخش اروپایی کشور ترکیه. تمدنی با اقوام مختلف آسیایی و اروپایی.

جملاتی از کاربرد کلمه قسطنطنیه

الخروب (به عربی: الخروب) شهری در استان قسطنطنیه واقع در کشور الجزایر است که در سال ۱۹۹۸ میلادی ۶۵٫۳۴۴ نفر جمعیت داشته و جمعیت آن در سال ۲۰۰۵ میلادی به ۱۰۳٫۹۹۵ نفر رسیده‌است.
بدو گفت رو آتشی برفروز همه شهر قسطنطنیه بسوز
و زیر دریای روم است چنان که دریا ایشان را مشرقی باشد. و چون اندلس از دست راست روند سوی شمال همچنان لب لب دریا به روم پیوندد. و از اندلس به غزو به روم بسیار روند. اگر خواهند به کشتی و دریا به قسطنطنیه توان شدن و لیکن خلیج های بسیار بود هریک دویست وسیصد فرسنگ عرض که نتوان گذشتن الا به کشتی. و مکرر از مردم ثقه شنیدم که دور این دریا چهار هزار فرسنگ است.
عشق اثر دارد غیبی است مقدس از عللو منزه از طلب عاشق، نصیب از که طلبد چون او که ملاک عاشق است برآید عاشق را مراد در برآمدن مراد معشوق بود از وی، و مراد معشوق هلاک وی، عاشق بیچاره از دوستی وی دشمن خود شده است لا اِلهالَّا اللّه در قسطنطنیه درویشی صادق بر ترسا بچۀ عاشق شد چون بیچاره از دور دروی نظر کردی بیهوش شدی و در خروش شدی روزی ناگاه آن ماه را بر سر بازاری دید که زناری میخرید بنزدیک او آمد و گفت از این زنار دو بردار که قدم اول در محبت موافقت است و موافقت ترک مخالفت است:
و مت الانصاری رحمه اللّه ابو منصور قدم هراة مع احنف بن قیس فی زمان عثمان بن عفان رضی اللّه عنه، و هو من اولاد ابی ایوب خالد بن زیاد الانصاری الخزرجی البخاری الازدی، صاحب رحل رسول اللّه و نزل رسول اللّه و نزل رسول اللّه فی بیته بالمدینة مهاجراً علیه حین قدمه و هومن اعداد اصحاب الصفة کرم اللّه وجوههم مات بالروم غازیا فدمن الی جدار القسطنطنیه رحمت اللّه.
آیین تشریفات در دربار (Ἔκθεσις τῆς βασιλείου τάξεως) نام متعارف لاتین برای یک کتاب به زبان یونانی میانه از پروتکل تشریفاتی در دربار امپراتوری بیزانس در قسطنطنیه است. این اثر توسط امپراتور کنستانتین هفتم (حکومت ۹۵۹–۹۱۳) نوشته شده یا حداقل در حدود ۹۵۹–۹۵۶ نوشته شده‌است.
نادر از پی رفت و خنگ باره گیری کرد زین ناگه از قسطنطنیه جیشی آمد سهمگین
آلکسیوس پنجم سرانجام در نوامبر ۱۲۰۴ به‌دست صلیبیون اسیر شد. آنها او را به جرم قتل آلکسیوس چهارم به مرگ محکوم کرده، به بالای یکی از ستون‌های قسطنطنیه بردند و با پرت کردنش به پایین او را کشتند.
و آن شهر باجگاهست، میان بلاد شام و روم و دیار بکر و مصر و عراق، و از اینهمه بلاد تجار و بازرگانان آنجا روند. چهار دروازه دارد: باب الیهود، باب الله، باب الجنان، باب انطاکیه، و سنگ بازار آنجا رطل ظاهری چهار صد و هشتاد درم باشد، و از آنجا چون سوی جنوب روند، بیست فرسنگ، حماة باشد، و بعد از آن حمص، و تا دمشق پنجاه فرسنگ باشد از حلب. و از حلب تا انطاکیه دوازده فرسنگ باشد و به شهر طرابلس همین مقدار و گویند تا قسطنطنیه دویست فرسنگ باشد.
به قسطنطنیه بتابید ماه بلرزید از آن برج‌های سیاه
در ۷۱۷ لئوی ایسوریایی علیه تئودوسیوس سوم شورید و خود با عنوان لئوی سوم بر تخت امپراتوری نشست. به‌دنبال این تغییر قدرت آناستاسیوس نیز در ۷۱۸ علیه لئو سر به شورش برداشت و با حمایت بلغارها توانست تا قسطنطنیه پیش رود. اما این شورش در نهایت با شکست مواجه شد و آناستاسیوس که دستگیر شده بود به فرمان لئوی سوم اعدام گردید.
گذشتم به بلغار و آن کوهسار گرفتم به قسطنطنیه گذار
لیک از یک حملهٔ شاهنشه دشمن گداز تا به قسطنطنیه یک ره عنان نگرفت باز