قریر. [ ق َ ] ( ع ص ) رجل قریرالعین ؛ مرد خنک چشم. ( منتهی الارب ) : ادب رابه من بود بازو قوی به من بود چشم کتابت قریر.ناصرخسرو.بر سر لشکر کفار به هنگام نبرد چشم تقدیر به شمشیرعلی بود قریر.ناصرخسرو.اقرار کن بدو و بیاموز علم او تا پشت دین قوی کنی و چشم دل قریر.ناصرخسرو.|| ( مص ) بانگ کردن مار. ( آنندراج ). قریر. [ ق ُ رَ ] ( اِخ ) شهری است بین نصیبین و رقه. ( از معجم البلدان ).
معنی کلمه قریر در فرهنگ معین
(قَ رِ ) [ ع . ] (ص . )۱ - روشن . ۲ - خنک ، سرد.
معنی کلمه قریر در فرهنگ عمید
آن که چشمش به شادی روشن شود.
معنی کلمه قریر در فرهنگ فارسی
( صفت ) خنک سرد . یا چشم ( مردم مردمک عین ) قریر . چشم خنک کرده : بر روی ملک دیده ای بصیر است و در دیده دولت مردمی قریر . شهری است بین نصیبین و رقه
معنی کلمه قریر در ویکی واژه
روشن. خنک، سرد.
جملاتی از کاربرد کلمه قریر
مراسم چای / قهوه: در منطقه مغرب، یک میهمان ممکن است انتظار داشته باشد که میز پر از میانوعدههای شبیه نان، از جمله ماسمن، باقریر و سایر نانهای پر شده باشد. اینها را با عسل، گلاب یا روغن زیتون سرو میکنند. همچنین کوکیها و کیکهای مختلفی وجود دارد که همراه با بشقاب با انواع مختلف آجیل همراه است. قهوه عربی و چای نعنا غالباً همراه آن در یک قوری سنتی مغربی سرو میشود.
ایا ز جود تو بنیاد خلق کرده قرار ایا ز کف تو دیدار جود گشته قریر
دارم دل گرم و دم تقریر ندارم دریاب که می سوزم و تدبیر ندارم
چشم همه به صورت این شه قریر باد ملک همه به دولت او برقرار باد
دل خواجه به بقای تو همی باد قوی چشم لشکر به لقای تو همی باد قریر
عرض حال خویش را تقریر کرد پای شاه از شکوه در زنجیر کرد
اگر دهم بوی شکوه بیرون ز رنگ تقریر میچکد خون مپرس ازیأس حال مجنون دماغگفتن خراش دارد
بر بساط امیر عز الدین قصه ئی راست میکنم تقریر
(الف) مسئلهٔ توصیفی که به مفهوم آگاهی مربوط است (ب) مسئلهٔ کارکردی یعنی اینکه چرا آگاهی وجود دارد و چه نقشی در سایر حالات ذهنی یا رفتارهای ما ایفا میکند، (ج) مسئلهٔ تبیینی آگاهی: آگاهی چه جایگاهی در طبیعت دارد؟ آیا آگاهی یک ویژگی بنیادین است که مستقل از هر چیز دیگر و در عرض سایر امور طبیعی وجود دارد یا وابسته به سایر امور ناآگاه (فیزیکی، زیستی، عصبی یا محاسباتی) است؟ در صورت دوم، یک امر ناآگاه چگونه میتواند آگاهی را به وجود آورد؟ گزینهٔ اول دوگانهانگاری است که بیشتر فیلسوفان از آن اجتناب میکنند، هرچند تقریر حداقلی آن (یعنی دوگانگی ویژگیها نه دوگانه انگاری جوهری) در حال حاضر طرفدارانی دارد.
چون بدینجا رسید این تقریر سخن اندر سخن فکند امیر
اندر آن تقریر بودیم ای حسود که خرت لنگست و منزل دور زود
در دهر شور صبح قیامت فتد، کند شرح غم فراق تو تقریر اگر دلم