معنی کلمه قریب در لغت نامه دهخدا
- قریب المنال ؛ دسترس. سهل الوصول.
|| ( اصطلاح عروض ) بحر قریب ، از بحور مستحدث است و اجزاء آن از اصل مفاعیلن مفاعیلن فاع لاتن دو بار مفاعیل ُ مفاعیل ُ فاع لاتن آید، و زحاف این بحر هفت است : قبض و کف و قصر و حذف و خَرْم وخرب و سلخ ، و اجزاء منشعبه آن از اصل مفاعیلن چهاراست :
مفاعیل ُ، مفعول ُ، مفاعلن ، مفعولن
مکفوف ، اخرب ، مقبوض ، اخرم.
و از اصل فاع لاتن سه است :
فاع لان ، فاعلن ، فاع
مقصور، محذوف ، مسلوخ.
ابیات مستعمل آن : بیت مکفوف مقصور:
فغان زآن سر زلفین تابدار
فروهشته ز یاقوت آبدار
مفاعیل ُ مفاعیل ُ فاع لان
مفاعیل ُ مفاعیل ُ فاع لان.
مکفوف مقصور محذوف :
غریبی به بلا مبتلا شده ست
چه باشد کی [= که ] مرا او را رها کنی ؟
مفاعیل ُ مفاعیل ُ فاع لان
مفاعیل ُ مفاعیل ُ فاع لن.
بیت اخرب مکفوف صحیح ْ ضرب و عروض ( انوری گفته است ):
تا ملک جهان را مدار باشد
فرمان ده او شهریار باشد
مفعول ُ مفاعیل ُ فاع لاتن
مفعول ُ مفاعیل ُ فاع لاتن.
و رودکی گفته است :
می آرد شرف مردمی پدید
و آزاده نژاد از درم خرید
مفعول ُمفاعیل ُ فاع لان
مفعول ُ مفاعیل ُ فاع لان.
و ثقیل ترین آنها اخرب مکفوف محذوف است :
با بنده بتا خیره بد شدی
کس ره ننمودت کی [= که ] خود شدی
مفعول ُ مفاعیل ُ فاعلن
مفعول ُ مفاعیل ُ فاعلن.
بیت مقبوض :
من از فراق آن صنم به فغانم
همیشه با دلی حزینم ز غم.
مفاعلن مفاعلن فعلاتن
مفاعلن مفاعلن فاعلن.
بیت اخرم اخرب :
بازآمد یارم به شادکامی
کی باشم شاد ار کنون نباشم ؟
مفعولن مفعول ُ فاعلاتن
مفعولن مفعول ُ فاعلاتن.
بیت مسلوخ :
دارنده ما خدای است
روزی ده ما بجای است
مفعول ُ مفاعلن فاع
مفعول ُ مفاعلن فاع.
( از المعجم فی معاییر اشعار العجم چ مدرس رضوی صص 123 - 126 ).