قرپوس
جملاتی از کاربرد کلمه قرپوس
قرپوس ابرشت را خور شمسه زیاقوت با این فر شب و روز دهر دو رنگ فرتوت
چرخ زین شمسه ای قرپوس زین است آفتاب
کدام روز بود کز فلک بر اسب امید به خدمت تو رسم سر نهاده بر قرپوس
پس نهاد آن طفل بر قرپوس زین با نشاط آمد سوی میدان کین
از زخم بیلک تو بهیجا تهمتنان اسفندیاروار بقرپوس هشته سر
مراین رخت و این آلت کارزار ز قرپوس برگیر و آنجا گذار
زان همه سرکش پردل به مصاف نیست یکتن که به قرپوس نماند