قروه
معنی کلمه قروه در لغت نامه دهخدا

قروه

معنی کلمه قروه در لغت نامه دهخدا

قروه. [ ق ُرْ وِ ]( اِخ ) قصبه ای از دهستان درجزین بخش رزن شهرستان همدان واقع در 12000 گزی جنوب خاوری رزن و 9000 گزی خاور شوسه رزن به همدان. موقع جغرافیایی آن جلگه و سردسیر مالاریائی است. سکنه آن 3260 تن. آب آن از قنات و محصولات آن غلات ، انگور، لبنیات ، حبوبات ، صیفی. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است. تابستان از طریق امیریه اتومبیل میتوان برد. دبستان پسرانه و دخترانه ، صندوق پست ، درمانگاه ، و حدود 60 باب دکان دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
قروه. [ ق ُرْ وَ ] ( اِخ ) بخشی از شهرستان سنندج. در خاور شهرستان واقع شده و حدود و مشخصات آن به شرح زیر است : از طرف شمال به شهرستان بیجار، ازخاور به شهرستان همدان ، از جنوب به بخش سنقر کلیائی از شهرستان کرمانشاه ، از باختر به بخش حومه شهرستان سنندج. این بخش از 5 دهستان به شرح زیر تشکیل شده ،و شرح هر یک از دهستانها در جای خود داده شده است :
1- دهستان اسفندآباد97 آبادی 31هزار تن 2- دهستان ییلاق 43 آبادی 3هزار تن 3- دهستان چهاردولی 31 آبادی 12هزار تن 4- دهستان خدابنده لو 61 آبادی 21500هزار تن 5- دهستان لک 15 آبادی 2500هزار تن بنابر صورت فوق قروه از 5 دهستان و 247 آبادی تشکیل شده. سکنه آن 80هزار تن و مرکز آن قصبه قروه میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
قروه. [ ق ُرْ وَ ] ( اِخ ) قصبه مرکز بخش قروه شهرستان سنندج در 93000 گزی خاور سنندج و 97000 گزی شمال باختر همدان کنار راه شوسه همدان به کردستان. موقع جغرافیایی آن دشت سردسیر است. سکنه آن 4000 تن. آب آن از چند رشته قنات و زه آب رودخانه و چشمه ها. محصولات عمده آن غلات ، حبوبات ، میوه جات مخصوصاً انگور و شغل ساکنین آن زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن قالیچه و جاجیم و کرباس است. در حدود 100 باب دکان به طور متفرق در آبادی وجود دارد. ادارات دولتی قصبه عبارت است از بخشداری ، آمار، دارائی ، پست ، پاسگاه ژاندارمری ، دبستان و چند قهوه خانه کنار شوسه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
قروه. [ ق ُرْ وَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر و کلیائی شهرستان کرمانشاه و 6000گزی جنوب باختر سنقر و 3000 گزی باختر شوسه سنقر به کرمانشاه. موقع جغرافیایی آن دامنه و سردسیر است سکنه آن 540 تن. آب آن از رودخانه سراب و محصولات آن غلات ، حبوبات ، توتون ، قلمستان ، و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی قالیچه ، جاجیم ، پلاس بافی است. تابستان میتوان اتومبیل برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

معنی کلمه قروه در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاه در ۶ کیلو- متری جنوب غربی سنقر و ۳ کیلومتری مغرب شوسه سنقر - کرمانشاه دامنه و سردسیر ۵۴٠ تن سکنه آب از رودخانه سراب محصول غلات حبوبات توتون شغل زراعت قالیچه و جاجیم و پلاس بافی .
دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاه و ۶٠٠٠ گزی جنوب باختر سنقر ۳٠٠٠ گزی باختر شوسه سنقر کرمانشاه و موقع جغرافیایی آن دامنه - سردسیر است .

معنی کلمه قروه در دانشنامه عمومی

قُروِه شهری در غرب ایران و در استان کردستان است. این شهر، مرکز شهرستان قروه است. این شهرستان در دشت وسیعی در غرب شهر همدان قرار دارد و با بخش شمال غربی استان همدان هم مرز است، که این دشت از شمال به شهرستان بیجار و از جنوب به شهرستان سنقر در استان کرمانشاه و از در غرب با شهرستان دهگلان هم مرز است. این شهرستان در دامنهٔ رشته کوه زاگرس و در بلندای ۱۸۵۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است و از شهرهای سردسیر ایران و کردستان به شمار می آید. رشد و توسعهٔ قروه در مسیر جادهٔ ( سنندج به تهران ) انجام پذیرفته است.
این شهرستان دارای جاذبه های تاریخی بسیاری است و این عامل موجب شده مسافران و گردشگران از اقصی نقاط ایران به این شهر مسافرت کنند و از مراکز تجاری و اماکن تاریخی و فرهنگی این شهرستان دیدن کنند.
قروه در منطقه ای کوهستانی واقع شده و اغلب کوه های پیرامون آن در بیش تر ماه های سال پوشیده از برف اند. از مهم ترین کوه های این شهر می توان به بدر، پریشان، پنجه علی ( پنجه ) ، حاج آقا، قره یارکه، قلوز و کولاره اشاره کرد. رود شور مهم ترین رود قروه بوده و آب این رود به همراه سایر رودهای منطقه به قزل اوزن می ریزد. از سایر رودهای قروه می توان اوزون، تلخه رود، را نام برد.
مورد اطمینان ترین ریشه یابی نام شهر قروه، برگرفته از گل وا بوده که به محلی گفته می شد که گل در آن زیاد بوده و با اندکی بارندگی گل به وجود می آید. قروه معرب کلمهٔ فارسی میانه ( گوربِگ ) بوده و مرکب از ( گروگور ) یعنی دشت و صحرایی هموار و از این جهت است که ( گور ) با ( بگ ) به معنی خدا که بر روی هم گوربک یعنی دشت خدا است. در اسفند آباد شهرستان قروه کنونی کلمهٔ اسفند در لغتنامهٔ دهخدا چنین تعبیر می شود اسفند. ( اِ ) در اوستا سپنته صفت است ( در تأنیث سپنتا ) یعنی پاک یا مقدس است. در بسیاری از کلمات بسیط و مرکب فارسی بجا مانده مانند: اسفند یا سپند گیاهی که در لاتینی روتا نام دارد و دانهٔ آن بخوری است معروف. حنظلهٔ بادغیسی گوید:
یارم سپند اگرچه بر آتش همی فکند
از بهر چشم تا نرسد مر ورا گزند
اورا سپند و آتش ناید همی بکار
با روی همچو آتش و با خال چون سپند.
محدودهٔ کنونی شهرستان قروه از قرن نهم به بعد به قلمرو علی شکر معروف بوده است. علی شکر از امرای جهانشاه میرزا قراقوینلو بوده است بلوک اسفند آباد شهرستان قروه کنونی در دورهٔ حکومت قراقویونلوها به همدان تعلق داشته است. قلمرو علی شکر در زمان کنون پسر بلافصل اردلان که حاکم کردستان در سال های ۶۰۶ تا ۶۲۶ ه‍. ق بوده است به کردستان الحاق شده است در سال ۹۰۱ ه‍. ق قلمرو علی شکرشاه به انضمام مهربان و جوانمرد کنونی به سرخاب بیک پسر مأمون بیک واگذار می شود. در دورهٔ قاجاریه در دارالحکومه اسفند آباد که در قدیم قلمرو علی شکر نامیده می شود و یکی از بلوکات هجده گانهٔ سنندج به شمار می رود در قریهٔ قصلان بود. در عهد امان الله خان بزرگ قصلان قلعه و عمارات و حمام و مسجد باغ و بیشه زیادی داشته است.
قروه (ابهر). روستای قِروه Qerva ( که قبلاً قِربه تلفظ می شده ) یکی از روستاهای استان زنجان ایران است. این روستا در شهرستان ابهر ( بخش مرکزی، دهستان حومه ) و در کیلومتر ۱۵ جاده ترانزیتی «ابهر ـ تاکستان» واقع شده است.
روستای قدیمی قِروه از جمله روستاهای قدیمی با پیشینه ای به قدمت سه هزار ساله است، هنوز آثار و بقایای خانه هایی که در روی صخره ها واقع شده نمایان است، این مطلب را می توان وجود آثار تاریخی، واجد ارزش از جمله امامزاده عبدالخیر بن موسی بن جعفر، مسجد جامع قروه و همچنین نوع معماری خاص روستا ( معماری صخره ای ) و پل ورودی روستا که منقش به نشان فروهر می باشد و دره مروارید ( مونجوقلو دره ) و آبشار و آسیاب سنگی/آبی که همگی دال بر وجود پیشینه تاریخی و قدمت زیاد منطقه در دوران خاص تاریخی است.
• مسجد جامع قروه
• پل قدیمی بر روی رودخانه ابهر رود
• نگارخانه میرشهاب الدین
• چند آسیاب آبی
• امامزاده عبدالخیر ( که مربوط به دوره صفویه می باشد )
معنی کلمه قروه در فرهنگ فارسی
معنی کلمه قروه در دانشنامه عمومی
معنی کلمه قروه در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه قروه

معنی کلمه قروه در ویکی واژه

شهرها، دهکده‌های تحت این عنوان در ایران پراکنده است اما قروه کردستان و قروه درگزین همدان شهره هستند. قروه بدین صورت مفهوم گنگی دارد شاید در سیطره دوران خلفاء اصطلاح اصلی بدین صورت مکتوب شده.

جملاتی از کاربرد کلمه قروه

اسماعیل زارعی کوشا (زادهٔ ۱۳۵۷ در قروه) سیاستمدار و مدیر ارشد اجرایی ایرانی است که در دولت سیزدهم از سال ۱۴۰۰ سمت استاندار کردستان را برعهده دارد.
مقبره بابا گرگر مربوط به دوره صفوی است و در شهرستان قروه، روستای باباگر واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۴۸۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
استان کردستان از دیرباز محل اسکان بشر و تمدن بوده است که مثال آن شهرهای قدیمی همانند سقز و قروه است.
بر اساس مصوبهٔ ۴۰۰۴/۴۵۶۲۹/ل هیئت وزیران که در تقسیمات کشوری سال ۱۳۳۷ خورشیدی صورت گرفت شهر قروه از استان همدان منتزع شد و به استان کردستان ملحق گردید.
آصف‌آباد (قروه)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان قروه در استان کردستان ایران است.این روستا در هشت کیلومتری جنوب قروه واقع شده است. زبان مردم این روستا کردی است.
امامزاده عبدالخیر مربوط به دوره صفوی و در شهرستان ابهر روستای قروه واقع است. این اثر در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۴۷ با شمارهٔ ثبت ۹۷۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
کارخانجات تولید آهن کردستان(در قروه و بیجار)(در حال تکمیل)
آق‌بلاغ روستایی از توابع بخش چهاردولی شهرستان قروه در استان کردستان ایران است.
و عن عبید اللَّه بن عمیر، قال: ان اللَّه احل و حرم، فما احل فاستحلوه، و ما حرّم فاجتنبوه، و ترک بین ذلک اشیاء لم یحرمها، فذلک عفو من اللَّه. و کان ابن عباس اذا سئل عن الشی‌ء لم یجی‌ء فیه امر، یقول هو من العفو، ثمّ یقرأ: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ الایة. وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ ای ذو تجاوز حین لا یعجل بالعقوبة. قَدْ سَأَلَها ای الآیات قَوْمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ یعنی قوم عیسی حین سألوا المائدة «ثمّ کفروا بها و قالوا انّها لیست من اللَّه، و قوم صالح سألوا الناقة ثم عقروها، فقال تعالی: ثُمَّ أَصْبَحُوا بِها کافِرِینَ. فاهلکوا.
احمد دولتی سیاست‌مدار ایرانی بود، که در دوره بیست و چهارم مجلس شورای ملی به عنوان نماینده قروه از استان کردستان در مجلس شورای ملی حضور داشت.
شهرستان‌های این استان عبارتند از: سنندج، مریوان، سقز، بانه، قروه، کامیاران، بیجار، دیواندره، دهگلان و سروآباد.
تومفتخربفقروهمه نسل آدمت درسایۀ لواوبدانت افتخارنیست