قرشت

معنی کلمه قرشت در لغت نامه دهخدا

قرشت. [ ق َ رِ ش َ ] ( اِ ) نام ششمین صورت از صور هشتگانه حروف جُمَّل. رجوع به قریسات شود.

معنی کلمه قرشت در فرهنگ معین

(قَ رَ شَ ) (اِ. ) ششمین صورت از صور هشتگانة حروف جمل . شامل : ق ر ش ت .

معنی کلمه قرشت در فرهنگ عمید

ششمین کلمۀ مصنوعی از مجموعۀ کلمات هشت گانۀ حروف الفبای عربی. = ابجد

معنی کلمه قرشت در فرهنگ فارسی

( اسم ) ششمین صورت از صور هشتگانه حروف جمل شامل : ق ر ش ت .

معنی کلمه قرشت در ویکی واژه

ششمین صورت از صور هشتگانة حروف جمل. شامل: ق ر ش ت.

جملاتی از کاربرد کلمه قرشت

مثلا چیزی خوردن محتاج است به این قدر از قرشتگان که تعداد و بیان آنها را نمی توان نمود.
قل متی فرزنت یا بیدق شطرنج الشراره و متی اقرشت یا الام من رهط الفزاره
یکی دیو بد بد کر و بدنژاد که قرشت بدی نام آن بدسوار
بزد بر سر قرشت بی‌همال به هم درشکست آن همه یال و بال