قراب. [ ق ِ ] ( ع مص ) مقاربة. ( منتهی الارب )( ناظم الاطباء ). || گام نزدیک گذاشتن. || پای برداشتن جهت گائیدن. ( منتهی الارب ). || ( اِ ) نیام شمشیر. غلاف که شمشیر با نیام در وی باشد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) : چون کسی نیست مرد معرکه ام تیغ آن به که در قراب کنم.حیاتی گیلانی ( از آنندراج ).در ترکی نیز به این معنی آمده. ( آنندراج ). || به معنی ظرفی از شیشه ، ظاهراً قرابه. ( یادداشت های قزوینی ج 6 ). || ج ِ قَربان. ( منتهی الارب ). رجوع به قَربان شود. قراب. [ ق َ ] ( ع اِ ) نزدیک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). گویند: افعل ذلک بقراب ؛ ای بقرب. ( منتهی الارب )؛ یعنی بزودی بکن این را. ( ناظم الاطباء ). - قراب الشی ؛ هرچه قریب مرتبه آن باشد. ( منتهی الارب ). هرچه نزدیک و قریب بمرتبه آن چیز باشد. ( ناظم الاطباء ). گویند: لو ان لی قراب هذا ذهباً؛ ای مایقارب ملاه.لو جاء بقراب الارض ؛ ای بما یقاربها. ( ناظم الاطباء ). قراب. [ ق ِ ] ( اِخ ) ابن مالک بن عوف نصری امیرالامراء مشرکان حُنَین بود و هم درآن جنگ مسلمان شد. ( تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 242 ). قراب. [ ق ُ ] ( اِخ ) کوهی است به یمن. ( منتهی الارب ) ( معجم البلدان ). قراب. [ ق َرْ را ] ( اِخ ) لقب ابوعلی محمدبن محمد هروی مقری است. ( منتهی الارب ). قراب. [ ق َرْ را ] ( اِخ ) لقب گروهی از محدثان است. ( منتهی الارب ).
( اسم ) غلاف شمشیر نیام جمع : قربان . لقب گروهی از محدثان است
معنی کلمه قراب در ویکی واژه
پای برداشتن جهت جما ظرف شیشهای، قرابه. غلاف شمشیر، نیام.
جملاتی از کاربرد کلمه قراب
طایفه اله دو به علت هم وابستگی طایفه ناروییها به حوالی قریه خواجه احمد و دهنو کوچ کرده و در کنار ناروییها سکونت کردند که این قرابت باعث تغییر گویش این طایفه از سیستانی به بلوچی شد.
حلق بداندیش را وقت طناب است از آنک گردن قرابه را هست نکو ریسمان
بردار سر ز خواب ازان پیشتر که صبح تیغ جگر شکاف کشد از قراب شب
اگر نه صیقل ارکان سیاست تو شدی قراب خنجر ارکان نیامدی قارون
آذربایجانیها بسیار به سایر ایرانیان قرابت دارند و گرچه زبانشان ترکی است، ولی دیانای ساکنان بومی منطقه تفاوت چندانی با با دیگر نقاط ایران ندارند. بر مبنای یک مقاله منتشر شده در سال ۲۰۱۳، که مقایسهای است در مورد ساختار ژنتیکی ۳۵۲ ایرانی، با وجود اینکه تنوع ژنتیکی کل ایرانیان بسیار بالا است، اما آذریهای ایرانی نسبتاً قرابت ژنتیکی نزدیکتری با مردم گرجستان در مقایسه با قشقاییهای ترکزبان و ایرانیان دارند. این مقاله اشاره میکند که بر خلاف آنچه که تصور میشود، آذریهای ساکن جمهوری آذربایجان، گروه کاملاً مجزایی با آذریهای ایران تشکیل میدهند، و بین ایرانیان و اهالی ترکیه قرار میگیرند.
خسرو توران کز ایران بر رقاب سرکشان کم شود سر گر بتوران برکشد تیغ از قراب
صاحبا ابن یمین در عرصه میدان فضل تیغ نطق اندر دعا گوئی کشیده از قراب
مرا مستی که از ساقی بود بگذار تا باشد سر قرابها بسته در میخانه بگشاده
۶. قرابت معنایی و تناسب مفهومی: ۸–۹ تست
از دید شیعیان متاخر، اگرچه پیامبر موفق به انتصاب علی در وصیت نامه پایانی اش نشده، بارها در طول زندگی اش این کار را انجام داده است. از دید اهل سنت اگر پیامبر قصد انتصاب علی را داشت، کسی نمیتوانست مانع شود. بنا به دیدگاه میانهای که شیعیانِ اولیهٔ زیدی و مکتب معتزلهٔ اهل سنت با تغییرات اندکی از آن طرفداری میکنند، علی با وجودیکه افضلِ صحابه پیامبر برای حکومت بهشمار میرود هرگز آشکارا و با نصّ صریح به این مقام نصب نشده است. بر اساس این دیدگاه، علی ظاهراً هیچگاه ادعای خود برای جانشینی پیامبر را بر این اصل استوار نکرده است که توسط محمد به جانشینی نصب شده است بلکه محاسن و قرابت خود با پیامبر را دلیل ادعایش میدانسته است.
در خور بودم اگر دهان بندی مانند قرابه در دهان بندم
می صافی که از قرابه چون در جام ریزندش صفای جام رنگینش کند روشن روان جم
این مست به بادهای دگر میگردد قرابه تهی گشت و بسر میگردد
مطابق با نمودار بالا، میزان اختلاف ژنتیکی میان مردمان دانمارک و انگلستان در حدود ۰٫۰۰۲۱ میباشد که نشان از شباهت این دو ملت دارد (در نمودار با عدد ۲۱ نمایش داده شده/ کلیهٔ ارقام نمودار در عدد ده هزار ضرب گردیده) و این میزان قرابت نزدیکتر از میزان قرابت هشت نسل متوالی یا قرابت یک شخص با پدر پدربزرگ پدر بزرگ پدر بزرگ اوست! همچنین میزان خویشاوندی میان بومیان استرالیایی با مردمان بنتو در آفریقا ۰٫۳۲۷۲ (در نمودار ۳۲۷۲) است که نشاندهندهٔ بیشترین اختلاف تباری در گروههای مورد مطالعه است.
مست درون سینهها بر سر آبگینهها نیک سبک تو برگذر هان که قرابه نشکنی