قدیمی

قدیمی

معنی کلمه قدیمی در لغت نامه دهخدا

قدیمی. [ ق َ ] ( ص نسبی ) دیرینه وکهنه. ( ناظم الاطباء ). || سال دیده. پیر.

معنی کلمه قدیمی در فرهنگ معین

( ~ . ) [ ع . ] (ص نسب . )۱ - دیرینه ، کهنه . ۲ - سال دیده ، پیر.

معنی کلمه قدیمی در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - دیرینه کهن ۲ - سالدیده پیر . توضیح کلمه قدیمی ... و امثال آن اگر با یائ مصدری و بمعنی مصدری استعمال شود صحیح است مانند قدیمی بودن کتاب دلیل اهمیت آنست اما اگر با یائ الحاق و بمعنی وصف مطلق بکار رود مثل کتاب قدیمی - بمعنی کتاب کهنه - غلط است و بجای آن قدیم باید نوشته شود دوست قدیم کتاب قدیم .

معنی کلمه قدیمی در دانشنامه عمومی

قدیمی (فیلم). قدیمی فیلمی کوتاه از توماس اچ. اینس، اوون مور، اتل گراندین و لوسیل یانگ، محصول ۱۹۱۱ می باشد. براساس یکی از روزنامه های هم دوره آن، داستان فیلم دربارهٔ درگیری یک کشیش پیر است که از او خواسته می شود بازنشسته شود و در طرف دیگر، یک کشیش جوان که نمی تواند کار خود را به درستی انجام دهد.

معنی کلمه قدیمی در ویکی واژه

منسوب به قدیم؛ ویژگی آنکه یا آنچه از گذشته بوده است. سالخوده، کهن‌سال، مُسن، سال دیده، پیر، دیرینه، کهنه.

جملاتی از کاربرد کلمه قدیمی

آیت لایتهدوا از حق شنو قایل اول قدیمی هم مشو
بخت جوان تو که عبد بقاست هست درین ملک قدیمی شعار
به جان پیر قدیمی که در نهاد من است که باد خاک قدم‌هاش این جوانی من
الغرض ای مشفق قدیمی بنده شحنهٔ راد بزرگوار محمد
ماییم که در دیر خرابات مقیمیم دیرینه دیریم و ز رندان قدیمیم
عمرها دولت وصلت به دعا خواسته‌ام ما غلامان قدیمیم و به جان دولت‌خواه
چون قدیم آید حدث گردد عبث پس کجا داند قدیمی را حدث
مکن بی‌داد با یار قدیمی که گر تندی نگارا هم رحیمی
تا نیست درکریمی یزدان مخالفت تا هست در قدیمی گیهان خلاف‌ها
یار را با من دلخسته قدیمی عهدی ست آه اگر یار فراموش کند عهد قدیم