قدوه

معنی کلمه قدوه در لغت نامه دهخدا

( قدوة ) قدوة. [ ق ُ وَ ] ( ع اِ ) پیشوا. قِدَة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مرجع. مقتدا :
یکی گفتش ای قدوه راستی
بدین بر چرا نیکوئی خواستی.سعدی.|| راه مسلوک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

معنی کلمه قدوه در فرهنگ معین

(قُ وِ ) [ ع . قدوة ] (ص . ) پیشوا، مقتدا.

معنی کلمه قدوه در فرهنگ عمید

۱. سرمشق، الگو.
۲. کسی که به او اقتدا کنند، شخصی که از او پیروی کنند، پیشوا.

معنی کلمه قدوه در فرهنگ فارسی

پیشوا، آنکه باواقتداکنند، آنکه ازاوپیروی کنند
( صفت ) پیشوا مقتدا .

معنی کلمه قدوه در ویکی واژه

قدوة
پیشوا، مقتدا.

جملاتی از کاربرد کلمه قدوه

طی کن به گام صبر و توکل طریق فقر خواص ازین معامله شد قدوه خواص
کلک مشتاق از پی تاریخ سال او نگاشت شد روان از بزم دنیا قدوه ارباب علم
قدوه ز مقیم آن حرم کن سر در ره اقتدا قدم کن
به جناب بزرگ قدوهٔ دین بندگی‌های بیکران برسان
نقطهٔ و نوباوهٔ کونین اوست قدوه و اعجوبهٔ ثقلین اوست
قبله و قدوه ی ملوک و صدور غرض کائنات ناصر دین
رسول کریم و متاع امین امام الوری، قدوه العالمین
سبب نمود خدا این وجود را به جهان به نزد همت والای قدوه الاخیار
خاقانی از ادیم معالیش قدوه‌ای است آن قدوه‌ای که قبلهٔ خاقان شناسمش
آصف جمشید رتبت خواجۀ سلطان نشان صاحب اعظم محمّد قدوه و صدر انام