قدغن
معنی کلمه قدغن در فرهنگ معین
معنی کلمه قدغن در فرهنگ عمید
* قدغن کردن: (مصدر متعدی ) ممنوع کردن.
معنی کلمه قدغن در ویکی واژه
نهی، من
جملاتی از کاربرد کلمه قدغن
ترکی اولموش قدغن ، دیوانیمیزدان دا خبر یوخ شهریارین دیلی ده وای دئیه ، دیوانیله گئتدی
برای خواندن خطبه عقد یا به شهرها و روستاهای مسیر حرکت ایل مراجعه میکنند یا مکتبدار و ملّای ایلی این وظیفه را انجام میدهد. با هم بودن پسر و دختر پس از مراسم نامزدی قدغن است و آنها حق ندارند با هم باشند.
حسن روملو در کتاب احسنالتواریخ خود هیچ گونه اشارهای در مورد علاقه شاه اسماعیل دوم به مذهب تسنن و اقدامهایی که او در این باب کرده ننمودهاست. شاید این به خاطر این بوده که او به پیروی از طایفه روملو از هواخواهان سلطنت وی بوده و قصد نداشتهاست شاه اسماعیل دوم را برگشته از مذهب تشیع معرفی کند. احمد قمی نیز در کتاب خود خلاصةالتواریخ اشارهای به سنی بودن شاه اسماعیل دوم نمیکند ولی دربارهٔ قدغن کردن لعن به شخصیتهای مورد تقدس اهل سنت چیزهایی نوشتهاست.
او دربارهٔ کنارهگیری اش از خوانندگی گفته بود: «نخواندن من ابتدا اعتراض بود به صدای قدغن زنان در ایران، صدای قدغن خوانندگان زن در سرزمینم، که حتی اجازه خواندن و فریاد درون خود را به گوشها رساندن هم نداشتند. بعد کمکم این اعتراض یک عادت شد و با من سالها ماند. حالا به نخواندن عادت دارم، ولی اگر روزی دوباره به ایران بازگشتیم، از ته دل برای همه مردم میخوانم.»
در سال ۱۹۴۰، شوروی فعالیتهای اسلامی را در استونی قدغن نمود و ساختمانهایی که نماز جماعت در آنها برگزار میشد در طول جنگ جهانی دوم (در سال ۱۹۴۴) ویران شدند. اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان در طول اشغال استونی توسط شوروی بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۹۱ لز استونی مهاجرت کردند.
کرایهکردن اتومبیل و اتوبوس با راننده برای بعضی استفادهها مجاز است، اما انجام این کار در یکشنبهها ممنوع است، همانطور که هرگونه رد و بدل کردن پول قدغن است. برای موارد معمول و کار در مزرعه استفاده از اسب رواج دارد.