قدری

معنی کلمه قدری در لغت نامه دهخدا

قدری. [ ق َ دَ ری ی ] ( ص نسبی )نسبت است به قدر. مقابل جبری. رجوع به قدریه شود.
قدری. [ ق َ ] ( اِخ ) یحیی بک. از نویسندگان و مترجمان است. وی کتاب حقوق الدول حسین فهمی عثمانی را به زبان عربی برگردانده و در بیروت به سال 1884 م. به چاپ رسیده است. اصل این کتاب به ترکی است و در آستانه به سال 1300 هَ. ق. چاپ شده است.

معنی کلمه قدری در فرهنگ معین

(قَ ) [ ع - فا. ] (ق مر. ) مقداری ، اندکی .
(قَ دَ ) [ ع . ] (ص نسب . ) منسوب به قدر (معتقد به تقدیر و سرنوشت از پیش تعیین شده ). مق جبری .

معنی کلمه قدری در فرهنگ فارسی

۱ - اندکی کمی : گفت نرد و شطرنج نیز ( دانی ) ? گفت : قدری . ۲ - بعضی برخی .
یحیی بک از نویسندگان و مترجمان است

معنی کلمه قدری در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قدری شاعر می باشد و احتمالا در شیراز متولد شده و اطلاع دقیقی از وی نیست.
داستان جرون یا جرون نامه، سروده شاعری به نام قدری است. در منابع تاریخی و ادبی عصر صفوی هیچ مطلبی درباره او در دست نیست. تاریخ تولد وی را نمی دانیم؛ اما از حوادث مندرج در داستان جرون که تا سال ۱۰۴۲ ق. را در بر می گیرد، می توان گفت که شاعر تا سال ۱۰۴۳ ق. زنده بوده و در همان حال از پیری نیز شکایت کرده است. مرا مست دیدار خود کن چنان که گردم در ایام پیری جوانتنها منبعی که از خلال آن می توان، درباره «قدری» مطالبی به دست آورد، همان جرون نامه سروده اوست که متاسفانه نویسنده در آن تنها به اشاره ای از پیری خود اکتفا کرده و اطلاع به دیگری دست نمی دهد. این که او اهل کدام دیار است، بر ما معلوم نیست و احتمالا نسبت شیرازی او که در منابع جدید ذکر شده، به دلیل تشابه اسمی اش با قدری شیرازی سابق الذکر است. سال تولد او نیز بر ما روشن نیست و آن چه که می توان گفت این است که او حداقل تا سال ۱۰۴۳ ق. در قید حیات بوده و در همان حال از پیری و ناتوانی خود صحبت کرده است.
نحوه روایت
از چگونگی روایت «قدری» از فتح قشم و هرمز چنین برمی آید که او خود در شمار جنگجویان نبوده و شاید در عرصه کارزار هم حضور نداشته است، زیرا او در ذکر مواضع جنگ و دقایق رزم چندان با دقت سخن نگفته است و از این نظر سراینده ناشناس جنگ نامه کشم بر او برتری دارد. قدری مطالب خود را از کسانی که در میدان جنگ حضور داشته اند، نقل می کند و معمولا از «پیر صاحب سخن» یاد می نماید. اما مطالب او در وصف ترکیب نیروها و مجالس مشورتی امامقلی خان، دقیق و با ذکر جزئیات است، لذا می توان گفت که مصاحب و معاشر او بوده و این را می توان از ساقی نامه های متعددی که در سراسر متن جرون نامه آمده است، نیز دانست. این که او اهل بزم بوده نه رزم را می توان از این شعر وی نیز دانست. اگر خود نیم صاحب اعتبار ولیکن سخن هایم آید به کار
عناوین مرتبط
جنگنامه کشم و جرون نامه (کتاب)
منبع
...

معنی کلمه قدری در ویکی واژه

مقداری، اندکی.
مق جب

جملاتی از کاربرد کلمه قدری

دل گفت من کیم قدری خون سوخته هر درد دل که هست مرا از بلای تست
در بناگوش خط مشکین او می گفت زلف هیچ کس قدری ندارد در زمان خویشتن
منهاج السنة النبویة کتابی نوشته ابن تیمیه در نقض کلام شیعه و قدریه است.
عده‌ای مرقعات در اختیار کمترین است. آن قدری که من می‌توانم درین جا وسیله فتوگرافی و عکس با دوربین فراهم است.
نشدش دل که دمی پهلوی ما بنشیند گل هم آخر قدری پیش گیا بنشیند
سفر را گرچنین قدری نبودی مه نو بر فلک بدری نبودی
متحیر نه در جمال توام عقل دارم به قدر خود قدری
نرسد وصال شراب او بالم کشان خمار غم مگر از قضا مددی شود که به محتشم قدری رسد
ملک خلق و فلک قدری و از شرم تو بگشاید ملک را بازو از بازو فلکرا چنبر از چنبر
گر از تک و پوی آب و نانم بودی قدری خلاص جانم
علم اگر اندک بود خوارش مدار زانکه دارد علم قدری بی‌شمار
با فلک آنشب که نشینی بخوان پیش من افکن قدری استخوان
به سال ۴۴۴ ق خوزستان - ارجان و ایذج (ایذه) دچار زلزله بسیار شدیدی شد. در این زلزله افراد زیادی به زیر آوار رفتند و ابنیه بسیاری تخریب و نابود شد. زلزله به قدری شدید بود که کوه شمالی ارجان به نام خائیز، ترک خورد و از آن ساخت‌هایی با پله‌هایی از جنس گچ بیرون آمد.