قداره
معنی کلمه قداره در لغت نامه دهخدا

قداره

معنی کلمه قداره در لغت نامه دهخدا

( قدارة ) قدارة. [ ق ُ رَ ] ( اِخ ) ابن صالح پی کن ناقه صالح علیه السلام است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
قدارة. [ ق َ رَ ] ( ع مص ) توانستن. ( منتهی الارب ). || آماده ساختن. || وقت معین کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
قداره. [ ق َدْ دا رَ ] ( اِ ) نوعی از شمشیر است که به هندی کوکتی کاکهانده خوانند. ( آنندراج ). قمه. نوعی قمه. رجوع به غداره شود.

معنی کلمه قداره در فرهنگ معین

(قَ دّ رِ ) [ معر. ] (اِ. ) جنگ افزاری شبیه شمشیر پهن و کوتاه . ، ~بستن برای کسی کنایه از: قصد جان کسی را داشتن .

معنی کلمه قداره در فرهنگ عمید

حربه ای راست، پهن، و سنگین.

معنی کلمه قداره در فرهنگ فارسی

توانستن یا آماده ساختن

معنی کلمه قداره در دانشنامه عمومی

قداره یا قدّاره یک نوع شمشیر کوتاه است که از قرن ۱۵ میلادی در ایران و به خصوص در بین اقوام و طایفه های ترک بسیار رایج شد. این سلاح کوتاه شدهٔ شمشیر ترکی قلیچ است. همانند شمشیر قلیچ، در قسمت نوک این سلاح دو لب بوده ولی قسمت میانی و قسمت نزدیک به دستهٔ این سلاح، تک لب می باشد. این سلاح در طول های مختلف ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ سانتی متری ساخته می شد.
از دیرباز شمشیرهای کوتاه از اهمیت و محبوبیت بالایی برخوردار بودند و جنگجویان همواره در جنگ ها دو شمشیر همراه داشتند که شامل یک شمشیر بلند و یک شمشیر کوتاه می شد و از شمشیرهای کوتاه به عنوان سلاح دوم استفاده می کردند و همچنین در زمان صلح نیز، این شمشیرهای کوتاه از اهمیت بالایی برخوردار بودند و وسیله اصلی مسافران، تجار، بزرگان و حتی شهروندان برای دفاع شخصی در برابر دشمنان، راهزنان و حیوانات وحشی بودند.
به طور سنتی، شمشیر کوتاهی که ترک ها استفاده می کردند، شمشیر یاتاغان نام داشت که همواره توسط ترک ها به عنوان شمشیر دوم یا شمشیر روزمره و مسافرتی استفاده می شد. در قرن ۱۵ میلادی، مهاجرت گستردهٔ ترک ها از آناتولی به ایران رخ داد که این مهاجرت به درخواست شاه اسماعیل صفوی بود و این گروه های مهاجر نقش کلیدی در قیام و شروع سلطنت صفویه در ایران داشتند. شمشیر اصلی ترک های مهاجر به ایران، شمشیر قلیچ بوده و سلاح محبوب آنان بود. این ترک های مهاجر تصمیم گفتند تا شمشیرهای دوم و کوتاه خود که یاتاغان نام داشت را با نوع جدیدی از شمشیرها که کوتاه شدهٔ شمشیرهای قلیچ بود، جایگزین کنند و این شمشیرهای کوتاه جدید را قداره نامیدند. گروه های مهاجر از قفقاز یک شمشیر کوتاه دیگر نیز با خود آوردند که خنجعلی می نامیدند و پس از مدتی با تغییرات بسیار اندکی در دسته آنان، این سلاح را قمه نامیدند، برای سلاح قداره نیز دقیقاً دسته ای مشابه قمه استفاده کردند و از این رو، قمه و قداره تبدیل به سلاح های دوقلو اما غیر همسان شدند. سلاح قمه دو لبه بوده ولی سلاح قداره فقط در قسمت نوک آن دولبه بوده و سایر قسمت های تیغهٔ آن، تک لبه می باشد ولی دسته های قمه و قداره یکسان است.
با شروع دوره صفوی، شمشیرهای کوتاه قداره و قمه ابتدا در بین جنگجویان و ایل های ترک و سپس در بین تمامی گروه ها و اقشار رایج شده و تبدیل به شمشیرهای کوتاه رسمی کشور شدند. اکثر جنگجویان و پادشاهان صفوی در کنار شمشیر اصلی، اقدام به حمل قمه یا قداره به عنوان سلاح دوم می کردند. قداره و قمه، همچنان تا پایان دوره صفوی مورد کاربرد بوده و در دوره افشاریه، زندیان و قاجاریان نیز مورد استفاده تمامی اقشار مردم و نظامیان بود.
معنی کلمه قداره در فرهنگ معین
معنی کلمه قداره در فرهنگ عمید
معنی کلمه قداره در فرهنگ فارسی
معنی کلمه قداره در دانشنامه عمومی

معنی کلمه قداره در دانشنامه آزاد فارسی

قَدّاره
(یا: کتاره) نوعی شمشیر سنگین و گاه کوتاه، با تیغه ای پهن تر و گاه کمی خمیده. ظاهراً اصل واژه سانسکریت بوده است. در دورۀ هخامنشی، طول قداره ها حدود ۴۰ تا ۵۰ سانتی متر بوده که به دو گونۀ مادی و پارسی ساخته می شد. کتارۀ مادی (آکیناکس) کوتاه و نیام دار بود و دسته یا قبضه ای آج دار با کلاهک تیغه ای شیاردار و نوک تیز داشت و دارای کمربند ویژه ای بود و از پهلوی راست آویخته می شد. کتارۀ پارسی ابتدایی تر از کتارۀ مادی بود و با نیام خود در پیش سینه و جلو شکم قرار می گرفت. به نظر می رسد، کمی و نارسایی های کتارۀ پارسی و نداشتن وربند و نیاویختن آن از کمر و قرار گرفتن چنین کتاره ای با چنان زایده های بزرگ بر روی سینه و بالای شکم، آن را از حالت جنگ افزاری سودمند بیرون می آورد.

معنی کلمه قداره در ویکی واژه

جنگ افزاری شبیه شمشیر پهن و کوتاه.
مصارف رسمی قداره در گذشته با شمشیر کمی تفاوت داشته از شمشیر در جنگ استفاده می‌شد اما از قداره هنگام نگهبانی و شبگردی استفاده می‌شد.
قداره بستن برای کسی کنایه از: قصد جان کسی را داشتن.

جملاتی از کاربرد کلمه قداره

این ویژگی در بسیار از مصارف استفاده می‌شود مانند: مسائل کلی تخمین آماری و آموزش ماشین، بریا تخمین مقدارهای (احتمالی) سود از طریق متود ها/روش‌های مونت کارلو، زیرا اکثر مقدارهای (کمیت‌های) سود می‌تواند از لحاظ امید ریاضی نوشته شوند یعنی، در اینجا تابع شاخصی برای مجموعهٔ است.
نشان دهنده مقدارهایی هستند که متغیرهای تصادفی
به روشی که برای اعمال محاسبات ساده، اعداد در ارزش‌های مکانی مختلف قرار داده می‌شوند و محاسبات از قوانین معینی پیروی می‌کنند، الگوریسم یا خوارزمیک‌گری گفته می‌شود. سیستم ارزش‌های مکانی جایگزین عمدهٔ سایر سیستم‌های محاسباتی است. سیستم‌های محاسباتی قدیمی‌تر (مانند عددنویسی رومی) معمولاً از نمادهای مختلف و متعدد برای نمایش مقدارهای مختلف ریاضیاتی استفاده می‌کردند و برخی از این سیستم‌ها برای محاسبات نیازمند ابزاری مانند چرتکه بودند.
لطفی‌، امدادی‌، مدارایی‌، نیازی‌، خدمتی ای ز معنی غافل آدم شو به این مقدارها
خلیل وار بت اهل شرک را بشکست بقدر مرتبه مقدارها مقرر کرد
روی ابو سعید الخدری قال: قیل لرسول اللَّه (ص): یوم کان مقداره خمسین الف سنة فما اطول هذا الیوم! فقال (ص): «و الّذی نفسی بیده انّه لیخفّف علی المؤمن حتّی یکون اخفّ علیه من صلاة مکتوبة یصلّیها فی الدّنیا
رب العالمین گفت: فَإِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ رَبُّکُمْ ذُو رَحْمَةٍ واسِعَةٍ بتأخیر العذاب عنکم، وَ لا یُرَدُّ بَأْسُهُ ای عذابه اذا جاء الوقت، عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ الذین کذبوک بما تقول. ابن کیسان از ثعلب پرسید در معنی این آیت، گفت: جزاء تکذیب رحمت چون باشد؟ ثعلب جواب داد که: ذو رحمة واسعة، اذ لم یعاجلکم بالعقوبة. ابن کیسان گفت: قد عوجل من الامم قبل محمد. قال ثعلب: او لست تقرأ: وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ؟ فمن رحمته و شرفه و برکته و مقداره عند خالقه انه اخّر عقوبة من کذبه الی الآخرة، لأن عیونهم قد وقعت علی عینه، فلحقتهم برکاته بما اخّرت عنهم العقوبات الی الآخرة، فمنهم من اسلم ببرکته، و منهم من رفّه فی الدنیا ببرکته صلی اللَّه علیه و سلم.
ای لا ینفع یوم القیمة سبب و لا نسب الا سببه و نسبه و هو الایمان و القرآن. و قیل یوم القیامة یوم طویل مختلف الاحایین لا یتساءلون فی حین الفزع و یتساءلون فی حین الامن، و معنی یومئذ ای فی ذلک الوقت. قال الزّجاج: انّ یوم القیامة مقداره خمسون الف سنة، و فیه ازمنة و احوال، و انّما قیل یومئذ کما تقول نحن الیوم نفعل کذا و کذا، لیس ترید به یومک، انّما ترید نحن فی هذا الزّمان فیوم یقع للقطعة من الزمان، معنی آیت آنست که روز رستاخیز چون در صور دمند بوقت هیبت و سیاست و هنگام فزع، میان خلق هیچ نسب نماند که ایشان را بکار آید و هیچ با یکدیگر تفاخر در نسب نکنند چنان که در دنیا می‌کردند و هیچ از احوال یکدیگر نپرسند چنان که در دنیا می‌پرسیدند، هر کس بخود درمانده و بخود مشغول گشته.
یک نا تساوی مهم برای این موضوع نا تساوی جنسن است، که شامل مقدارهای مورد انتظار تابع‌های محدب می‌شود.
اعداد برنولی، مقدارهای خاصی از چندجمله‌ای برنولی،
دی خوب بودی در نظر، امروز از آن هم خوب تر خوبند خوبان دگر، اما نه این مقدارها
چون ایشان چنین گفتند و خویشتن را عرض دادند قتال و حرب را بلقیس گفت بدانایی و زیرکی خویش: إِنَّ الْمُلُوکَ إِذا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوها خرّبوها و استولوا علی ساکنیها و اجلوا اهلها عنها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً اهانوا اشرافها و اخذوا اموالهم و حطّوا اقدارهم لیستقیم امرهم. پادشاهان چون بقصد ولایت ستدن و بزور گرفتن در شهری روند تباهی کنند و عزیزان آنجا خوار کنند. ربّ العالمین تصدیق کرد گفت: وَ کَذلِکَ یَفْعَلُونَ ای کذلک یا محمد یفعلون، فیکون الضمیر للملوک.
مشکل اجماع مستلزم توافق بین تعدادی از فرایندها (یا عامل‌ها) برای یک مقدار داده واحد است. برخی از فرایندها (عامل‌ها) ممکن است از راه‌های دیگر با مشکل مواجه شوند یا غیرقابل اعتماد باشند، بنابراین پروتکل‌های اجماع باید دارای تحمل خطا یا انعطاف‌پذیر باشند. فرایندها باید به نحوی مقدارهای موردنظر خود را بیان کنند، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و بر روی یک مقدار اجماع واحد توافق کنند.
نه آن مقدارها چیزیست دلکش که افتد طبع دانا را به آن خوش
مقدارهای مورد انتظار می‌توانند همچنین برای محاسبهٔ واریانس به وسیلهٔ فرمول‌های محاسباتی واریانس استفاده شوند.
و قال ابو العالیة لا یُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ غیره من انس و لا جان. ای لا یؤخذ احد بذنب غیره. و قیل ان یوم القیمة یوم مقداره خمسون الف سنة و له اوقات فوقت یسئلون و وقت لا یسئلون و وقت ینطقون و یختصمون و وقت یصمتون.
إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ای فی مدة مقدارها ستّة ایّام لأن الایام تکونت بعد خلق السماوات و الارض من دوران الفلک ثم استوی علی العرش، شرح و بیان این همه در سورة الاعراف رفت. و یقال جمع السماوات لانها اجناس مختلفة کل سماء من غیر جنس الأخری و وحّد الارض لانها کلها تراب.