قبله کردن

معنی کلمه قبله کردن در فرهنگ معین

( ~ . دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . )پیشِ رو داشتن .

معنی کلمه قبله کردن در ویکی واژه

پیشِ رو داشتن.

جملاتی از کاربرد کلمه قبله کردن

با روی تو رو به قبله کردن نتوان کاین قبلهٔ قالبست و آن قبلهٔ جان
اما آنچه دو جایگه باز آورد فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ... آن لطیفه نیکوست، یعنی که بنده را در روی فرا قبله کردن دو حالست: یکی آنست که آسان آسان باختیار و تمکن خویش روی دل و تن هر دو فرا کعبه تواند کرد، اگر دور باشد و اگر نزدیک. دیگر حال آنست که قبله بر وی مشتبه شود یا مسافر باشد که نماز نافله کند بر راحله، یا در حال روش، یا نماز خوف برابر دشمن در حال مسایفه، بنده درین حال روی دل در کعبه آرد هر چند بظاهر از آن برمیگردد. رب العالمین دو جایگه باز گفت فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ تا هر جای بر یک معنی دلالت کند و مروان را حثّ بود و اللَّه اعلم.
چون ندارم آنچه با قارون فروشد در زمین در دلم آنست کانرا قبله کردن زرد هشت