معنی کلمه قبل منقل در فرهنگ فارسی ( اسم ) اسباب و اثاثه ( که بر ستور بار کنند ) : آنکه اولاف خری زاول زده آنکه او بر خر قبل منقل زده . ( بهار ۲۱۸ : ۲ )