قبل منقل

معنی کلمه قبل منقل در فرهنگ معین

(قُ بُ مَ قَ ) (اِمر. ) اسباب و اثاثه (که بر ستور بار کنند. )

معنی کلمه قبل منقل در فرهنگ عمید

اسباب، اثاث، و لوازم پخت وپز که بر ستور بار کنند و به جایی ببرند.

معنی کلمه قبل منقل در فرهنگ فارسی

( اسم ) اسباب و اثاثه ( که بر ستور بار کنند ) : آنکه اولاف خری زاول زده آنکه او بر خر قبل منقل زده . ( بهار ۲۱۸ : ۲ )

معنی کلمه قبل منقل در ویکی واژه

اسباب و اثاثه (که بر ستور بار کنند.)

جملاتی از کاربرد کلمه قبل منقل

یاد دیگی دیگی و اسب قبل منقل ز پس یاد آن فراش و شاطر با چماق و مشعله