قبح

معنی کلمه قبح در لغت نامه دهخدا

قبح. [ ق ُ / ق َ ] ( ع اِمص ) زشتی. ضد حسن. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه قبح در فرهنگ معین

(قُ ) [ ع . ] (اِمص . ) زشتی ، زشت بودن .

معنی کلمه قبح در فرهنگ عمید

زشتی.

معنی کلمه قبح در فرهنگ فارسی

زشت شدن ، زشتی، ضد حسن
( اسم ) ۱ - زشتی بدگلی بدشکلی مقابل حسن ۲ - بدی بدکاری ۳ - رسوایی یا قبح پیغمبری . گورگشاد و وسیع . یا قبح منظر . زشت رویی .

معنی کلمه قبح در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی وَیْلٌ: هلاکت - عذاب شدید -اندوه - خواری و پستی -قبح و زشتی -هر چیزی که آدمی سخت از آن حذر میکند و موجب اندوه او می شود - وای (در روایت است که "ویل" نام چاهی در جهنم است)
معنی وَیْلَنَا: وای بر ما - هلاکت برما - عذاب شدید بر ما -اندوه بر ما - خواری و پستی بر ما -قبح و زشتی بر ما (ویل :هر چیزی که آدمی سخت از آن حذر میکند و موجب اندوه او می شود )
معنی وَیْلَتَنَا: وای بر ما (از "ویل"به معنی هلاکت ،عذاب شدید ،اندوه ،خواری و پستی ،قبح و زشتی ویا هر چیزی که آدمی سخت از آن حذر میکند و موجب اندوه او می شود.اینکه در هنگام مصیبت ویل را یا ویلاه ندا میکنند و یا میگویند یا ویلتاه از این باب است که به طور کنایه برسانند ...
معنی وَیْلَتَیٰ: وای بر من (از "ویل"به معنی هلاکت ،عذاب شدید ،اندوه ،خواری و پستی ،قبح و زشتی ویا هر چیزی که آدمی سخت از آن حذر میکند و موجب اندوه او می شود.اینکه در هنگام مصیبت ویل را یا ویلاه ندا میکنند و یا میگویند یا ویلتاه از این باب است که به طور کنایه برسانند ...
معنی وَیْلَکَ: وای بر تو (از "ویل"به معنی هلاکت ،عذاب شدید ،اندوه ،خواری و پستی ،قبح و زشتی ویا هر چیزی که آدمی سخت از آن حذر میکند و موجب اندوه او می شود.اینکه در هنگام مصیبت ویل را یا ویلاه ندا میکنند و یا میگویند یا ویلتاه از این باب است که به طور کنایه برسانند ...
معنی وَیْلَکُمْ: وای بر شما (از "ویل"به معنی هلاکت ،عذاب شدید ،اندوه ،خواری و پستی ،قبح و زشتی ویا هر چیزی که آدمی سخت از آن حذر میکند و موجب اندوه او می شود.اینکه در هنگام مصیبت ویل را یا ویلاه ندا میکنند و یا میگویند یا ویلتاه از این باب است که به طور کنایه برسانند...
معنی وَیْلَتَا: وای - کلمهای است که هر کس هنگام هلاکت به زبان میآورد (از "ویل"به معنی هلاکت ،عذاب شدید ،اندوه ،خواری و پستی ،قبح و زشتی ویا هر چیزی که آدمی سخت از آن حذر میکند و موجب اندوه او می شود.اینکه در هنگام مصیبت ویل را یا ویلاه ندا میکنند و یا میگویند یا ویل...
تکرار در قرآن: ۱(بار)
ناپسندی. «قَبُحَ الشَّی‏ءُ قُبْحاً ضِدِّ حَسُنَ» قبیح: ناپسند هکذا مقبوح. ایضاً به معنی دوری از خیر آمده «قَبَّحَهُ اللهُ عَن الخَیر: نَحّاهُ». «مَقْبُوحین» ممکن است به معنی «مبعدین» باشد یعنی در دنیا پشت سرآنها لعنت قرار دادیم و آنها روز قیامت از رحمت خدا دوراند یعنی هم در دنیا و هم در آخرت معلون‏اند. راغب گوید: قبیح در اعیان آن است که چشم دیدن آن را ناپسند دارد و قبیح از احوال و اعمال آن است که نفس آن را ناپسند داند به نظر او«مَقْبُوحین» در آیه اشاره است به ناپسندی منظر و قیافه آنها از قبیل سیاهی چهره، کبودی چشم، کشیده شدن در زنجیرها. ممکن است «مَقْبُوحین» را زشت‏ها معنی کرد اعم از آنکه از حیث قیافه باشد یا حال یعنی زشت‏اند از جهت ذلت، خواری، بی‏یاری، قیافه صورت و غیره.

معنی کلمه قبح در ویکی واژه

زشتی، زشت بودن.

جملاتی از کاربرد کلمه قبح

آب‌و رنگ‌حسن جهان می‌دهد ز قبح نشان کم دمید گل‌ که به رخ شبنمش ‌کلک نشود
تمیز حق و باطل شرع و نقل است تمیز حسن و قبح از حکم عقل است
بس که یکسان است در تحقیق حسن و قبح خلق امتیازی نیست غیر از امتیاز آیینه را!
چونک قبح خویش دیدی ای حسن اندر آیینه بر آیینه مزن
در زمانه بدید تو بر تو حسن با قبح و زشت با نیکو
نباشد زاهدان را جز غرور جاه اندر دل ز مشق حق‌پرستی کس نفهمد قبح باطل را
بر کتاب اصول فقه مظفر نقدهایی وارد شده‌است، از جمله نقد سه‌گانه سید محمدباقر صدر که معتقد است است این کتاب با کتاب‌های درسی قبل و بعد از خودش ناهماهنگ است، همچنین با وجود انتقال مباحثی مثل مقدمه واجب از مباحث الفاظ به ملازمات عقلیه، ولی همچنان عمق مطلب و شکل گفتاری بحث، همان مباحث الفاظ است. ضمن اینکه مطالب کتاب در یک سطح مورد بررسی قرار نگرفته، برای مثال بخش اعتبارات ماهیت در باب مطلق و مقید و بحث حسن و قبح ذاتی بسیار گسترده مطرح شده در حالی که در برخی موارد اختصار زیادی صورت گرفته‌است.
رسم و راه او و رسم راه خصمش را بود حسن اخلاق ملک قبح صفات اهرمن
احمد بن احمد بن یوسف حسینی شهرت‌یافته به احمد بیگ حسینی (۱۸۵۴ – ۱۹۱۴) فقیه شافعی و وکیل مصری بود. هنگامی که در سال ۱۳۰۳ق، دادگاه‌های مصر بازگشایی شد، به شغل وکالت روی آورد و از اعضای برخی کمیسیون‌های قانون‌گذاری بود. حسینی به نگارش نیز پرداخت: إعلام الباحث یقبح أم الخبائث، البیان فی أصل تکوین الإنسان، دلیل المسافر و کشف الستار از آثار اوست که موضوع همگی فقهی است. کتابخانهٔ شخصی او، ۳۹۹۵ مورد شامل می‌شد که به دارالکتب المصریه رسید.
قبح چیست آئینه را پشت آمدن از همه تن با یک انگشت آمدن