قایل

تا گشاید بر که از ما قایلان درد خویش چشم لطفی کز من آن بی‌درد و غافل بست و رفت

دلم راز پندار دانش بشوی بجان قایل ما عرفناک کن

ماینونگ بین چهار دسته از ابژه ها تمایز قایل میشود

قاتلی دارم فروغی کز غرور خود به خون بی‌گناهان قایل است

ز بهر ذکر همی گویم این چنین اشعار چو ذکر ماند نخواهد، چه قایل و چه مقول

گفت قایل در جهان درویش نیست ور بود درویش آن درویش نیست

حق تعالی حقایق اسرار چون کند بهر قایلان اظهار

برخی اظهار داشتند که ارگونومی انسانی با استرالوپیتکوس پرومتئوس (که به عنوان «پای کوچک» نیز شناخته می‌شود) آغاز شد، یک پیشکسوت که ابزارهای دستی را از انواع مختلف سنگ ایجاد می‌کند، و به روشنی با توجه به توانایی آنها در انجام کارهای تعیین شده، بین ابزارها تمایز قایل است. بنظر می‌رسد که پایه‌های علم ارگونومی در چارچوب فرهنگ یونان باستان بنا شده‌است.

«با توجه به سخنان و رفتار آیت‌الله جنتی می‌توان وی را یکی از دشمنان اصلی حاکمیت مردم بر مردم در ایران دانست. ایشان علاوه بر این همانند آیت‌الله مصباح یزدی هیچ حقی برای مردم در انتخاب سرنوشت خویش قایل نیست».

اولین دسته‌بندی که می‌توان میان حروف اضافه در سورانی (اربیلی و مُکریانی) و اردلانی و سایر گویش‌های کردی مرکزی قایل شد حروف اضافه اولیه و غیر اولیه هستند؛ یعنی ترکیب حروف اضافه اولیه و عنصری واژگانی یا دستوری شدگی دیگر عناصر واژگانی همچون عناصر بنیادی.

به نظر می‌رسید که فون مکنسن احترامی قابل توجه برای ارتش صربستان (و در مجموع صربها) قایل بود؛ چه اینکه وی قبل از عزیمت به جبهه صربستان در ۱۹۱۵، به سربازان خود گفته بود: «شما قرار نیست به نبرد با ایتالیاییان، روسها یا فرانسویان بروید؛ بلکه شما دارید به نبرد برابر یک دشمن جدید خطرناک، سرسخت، شجاع و تیز می‌روید: شما در حال ورود به صربستان و جبهه صربستان هستید. صربها مردمی اند که به آزادی شان عشق می‌ورزند و تا آخرین نفرشان خواهند جنگید. مراقب باشید که این دشمن کوچک بر غرور شما سایه نیندازد و دستاوردهایتان را خراب نکند.

به صد چندین که گفتم قایلم اما سه کار از من به درگاه تو هرگز نامد از بد سیرت و سانی

ز سیاست تو گشتم به گناه اگرچه قایل به طریق مجرمانم نکشی که بی‌گناهم

دیدگاه دیگری توسط برایان نورتون ایجاد شده‌است، که با راه اندازی عمل گرایی محیطی، که امروزه یکی از گرایشهای اصلی آن است، به یکی از بازیگران اصلی اخلاق محیطی تبدیل شده‌است. عمل گرایی محیطی از موضع‌گیری در اختلافات بین مدافعان اخلاق انسان دوستانه و غیر انسان دوستانه امتناع می‌ورزد. در عوض، نورتون بین انسان محوری قوی و انسان محوری ضعیف یا گسترش یافته تمایز قایل می‌شود و استدلال می‌کند که مورد اول باید تنوع ارزش‌های ابزاری انسان را از جهان طبیعی بدست آورد.

قایلان را چه زبان ها که بود چون سوسن ناظران را چه نظر ها که بود بر نرگس

هرکه ناطق نبود قایل او و آنکه قابل نبود قاتل او

وقتی کودک اجازه داشته باشد آنچه را که به او تعلق دارد پیش خود حفظ کند یا مجبور نباشد همه چیز را با دیگران تقسیم کرده یا هدیه دهد، ارزش مالکیت را به درستی در خواهد یافت و خواهد آموخت که چرا نمی‌تواند چیزی را که به او تعلق ندارد، بردارد، کودک کم‌کم می‌آموزد که بین مفاهیم «مال من» و «مال او» تمایز قایل شود. وقتی این تفکیک را درک کرد در این زمان کودک معنی واقعی مالکیت را می‌فهمد و احترام به مالکیت را نیز درک می‌کند و زمانی به معنای سخاوت داشتن می‌رسد که به حس مالکیت او احترام گذاشته شود و دیگر احساس نکند که دیگران همواره می‌خواهند با اجبار وسایل او را تصاحب کنند.

این اصل اشاره به این باور ذهنی و عملی روانشناسان دارد که تمامی افراد جامعه حق بر خورداری از خدمات روانشناختی با کیفیت برابر را دارند و از این لحاظ نباید تفاوتی بین افراد قایل شد.