قاید

معنی کلمه قاید در لغت نامه دهخدا

قاید. [ ی ِ ] ( ع ص ) قائد. رجوع به قائد شود.
قاید. [ ی ِ ] ( اِخ ) خزیمةبن خازم نمشلی. وی در بغداد نزد خلفاقرب و منزلتی داشت و درب خزیمة به وی منسوب است. شاید اصل او از خراسان باشد و تا هنگام مرگ در بغداد بسر برده است. وی از محمدبن عبدالرحمان بن ابی ذئب روایت کند و یعقوب بن یوسف اصم از او روایت دارد. او در شعبان سال 203 هَ. ق. وفات یافت. ( الانساب سمعانی ).

معنی کلمه قاید در فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . قائد ] (اِفا. )پیشوا، رهبر، فرمانده ، سردار.

معنی کلمه قاید در فرهنگ فارسی

ستاره نخست از سه ستاره دب اصغر . ستاره دوم را [ عناق ] نامند و نزدیک آن ستاره [ صیدق ] و [ سها] است و سومی را [ حور ] خوانند .
جلودار، پیشوا، سردار، فرمانده سپاه، جلودار، پیشوا، سردار، فرمانده سپاه
۱ - ( اسم ) از جلو کشنده ستور مقابل سایق ( سائق ) ۲ - پیشوا راهبر پیشرو جمع : قواد قود قاده قایدین ( قائیدن ) ۳ - ( اسم ) سرهنگ سردار .
خزیمه بن خازم نمشلی وی در بغداد نزد خلفا قرب و منزلتی داشت و درب خزیمه بوی منسوب است .

معنی کلمه قاید در دانشنامه آزاد فارسی

قائِد (اخترشناسی)(Alkaid)
قائِد
(یا: قائِد بنات النعش؛ اِتا دُب اکبر) یکی از هفت ستارۀ «هفت اورنگ مِهین»، در صورت فلکی دب اکبر. نام آن برگرفته از عبارتی عربی به معنی «جلودارِ دخترانِ تابوت» مسلمانان یا عزاداران رئیس قبیله است. این نام احتمالاً به صورت فلکی قدیمی مسلمانان اشاره دارد. قائد آخرین ستارۀ انتهای دُم دُب اکبر است. بیشتر ستاره های هفت اورنگ مهین در همۀ شب های سال از بیشتر نقاط نیمکرۀ شمالی زمین دیده می شوند. این ستاره ها را می توان در حال دور زدن ظاهری قطب شمال آسمانی دید. قطب شمال آسمانی نقطه ای در آسمان است که به نظر می رسد ستاره های نیمکرۀ شمالی تقریباً بر گرد آن می گردند. از آن جا که این ستاره ها قطب شمال آسمان را دور می زنند که با ستارۀ شمالی (جُدَی) مشخص می شود، ستاره های پیراقطبی شمالی نام گرفته اند. با این همه، برای ناظرینی که در عرض های جنوبی تر از ۴۲ درجه شمالی زمین قرار دارند، چند ستارۀ انتهای دُم دب اکبر، ازجمله قائد، پیراقطبی محسوب نمی شوند و در اواخر پاییز و اوایل زمستان، در پایین افق شمالی قرار می گیرند. ستاره هایی نظیر قائد، که با چشم غیرمسلح دیده می شوند، به کهکشان راه شیری تعلق دارند و بیشتر آن ها بسیار درخشان یا به نسبت نزدیک اند. قائد با ۱۴۰ سال نوری فاصله از منظومۀ خورشیدی، نسبتاً به زمین نزدیک است. برای مقایسه، فاصلۀ دورترین ستاره هایی که به آسانی دیده می شوند به بیش از ۵هزار سال نوری می رسد. درخشش ذاتی یا کل برون داد نوری قائد برابر قدر مطلق منهای۱.۳ است. قدر مطلق ستاره های درخشان کم و حتی منفی است. چنین قدری حدوداً ۳۰۰برابر برون داد نور خورشید است. قائد در آسمان شبِ زمین، با قدر ظاهری۱.۸۶ می درخشد و یکی از ۵۰ ستارۀ درخشان از منظر زمین است. قدر ظاهری میزان درخشش ستاره از دید ناظر زمینی است. دمای سطحی قائد ۱۸هزار درجۀ سلسیوس و حدوداً سه برابر گرم تر از سطح خورشید است. این دما ستاره را به رنگ آبی ـ سفید درآورده است. قطر آن حدود ۴ تا ۷میلیون کیلومتر و تقریباً سه تا پنج برابر قطر خورشید است. اخترشناسان با توجه به ترکیب، اندازه، و سایر مشخصات، قائد را در ردۀ ستاره های رشتۀ اصلی قرار می دهند، به آن معنا که در نخستین و طولانی ترین مرحلۀ عمرش، مرحلۀ هیدروژن سوزی، قرار دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه قاید

چو رهبر نیست ای ره رو تمسک کن بشعر من چو در ره قایدی نبود عصا چشم است اعمی را
که گفت پیر جعل را که: قاید راهست؟ نه قایدست ولی هست رهزن پنهان
قاید توفیق شدش رهنمای تا حرم عزت نور خدای
گر نه دین قاید امارت تست بس خرابی که در عمارت تست
قاید ملت شهنشاه مراد تیغ او را برق و تندر خانه زاد
قایدالخلق بالهدی والعون شاه لولاک ما خلقت الکون
کرد جهدی تمام تا برخاست قایدش گشت و برد بر ره راست