قاپی

معنی کلمه قاپی در لغت نامه دهخدا

قاپی. ( ترکی ، اِ ) دروازه. ( غیاث ) ( آنندراج ). قاپو.

معنی کلمه قاپی در فرهنگ معین

[ تر. ] (اِ. ) = قاپو. قپو: دروازه ، در بزرگ .

معنی کلمه قاپی در فرهنگ فارسی

( اسم ) دروزاه در بزرگ .
دروازه

معنی کلمه قاپی در ویکی واژه

قاپو. قپو: دروازه، در بزرگ.

جملاتی از کاربرد کلمه قاپی

مفاصل ناحیه قسمت میانی مچ پا عبارتنداز: مفصل تالوناویکولار (مفصل قاپی-ناوی)، مفصل کالکانئوکوبویید (مفصل پاشنه ای-مکعبی)، مفصل کونئوناویکولار (مفصل میخی-ناوی)، مفصل اینترکونئیفورم (مفصل بین میخی)، مفصل کونئوکوبویید (مفصل میخی-مکعبی) و مفصل کوبوییدوناویکولار (مفصل مکعبی-ناوی)
آتش‌سوزی بازار تبریز در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۸۸ خورشیدی حوالی ساعت ۱۷ و ۳۰ دقیقه به وقوع پیوست. در جریان این حادثه بخش‌هایی از راستهٔ تاریخی «ایکی قاپیلار» که مرکز فروش انواع پوشاک و لوازم آرایشی می‌باشد، دچار آتش‌سوزی شد. علت احتمالی وقوع این حادثه، واژگونی چراغ علاءالدین در یکی از مغازه‌های این راسته بوده‌است.
در ساختار مچ پا سه استخوان درشت‌نی، نازک‌نی و قاپی شرکت دارند که توسط رباط‌هایی مثل رباط دالی، رباط قاپی‌نازک‌نئی (تالوفیبولار) پیشین و پسین و غیره پشتیبانی می‌شوند.
گزارش‌هایی نیز هستند که پرواز هراسناک پرندگان شکاری بر فراز میدان اعدام و شیرجه‌شان برای قاپیدن اندام‌های معدومین در هوا
سپهید مقاپیش را کهتریم ز فرمان و امرش دمی نگذریم