قاووت

معنی کلمه قاووت در لغت نامه دهخدا

قاووت. ( ترکی ، اِ ) قاوُت. پِسْت. سویق. قاود. مخلوط آرد حبوبات بوداده با شیرینی خشک. نرمه آردنخودچی که با قند نرم مخلوط کنند و گاه نرمه آرد لیمو و نرمه تخم هیل و از این قبیل بر آن افزایند.

معنی کلمه قاووت در فرهنگ معین

(اِ. ) = قاوت : مخلوط آرد حبوبات بو داده با شیرینی خشک ، نرمة آرد نخودچی که با خاکه قند و نبات مخلوط کنند، پست ، سویق .

معنی کلمه قاووت در فرهنگ عمید

آرد نخودچی که با قهوه و شکر یا قند کوبیده مخلوط می کنند و بیشتر در سوگواری ها استفاده می شود.

معنی کلمه قاووت در فرهنگ فارسی

قاوت: کلمه ترکی، مخلوط آردنخودچی باقهوه وشکر
( اسم ) مخلوط آرد با حبوبات بو داده با شیرینی خشک نرمه آرد نخودچی که با قند مخلوط کنند پست سویق .

معنی کلمه قاووت در ویکی واژه

قاوت: مخلوط آرد حبوبات بو داده با شیرینی خشک، نرمة آرد نخودچی که با خاکه قند و نبات مخلوط کنند، پست، سوی

جملاتی از کاربرد کلمه قاووت

از آن بنوشیدم. آن را آبی آمیخته با قاووت و شکر یافتم که تا آن زمان لذیذتر و خوش بوتر از آن ننوشیده بودم. پس از آن دیگر وی را ندیدم تا زمانی که به مکه شدیم و شبی وی را در کنار گنبد میزاب، نیمه شب دیدم که با گریه و ناله نماز همی خواند.
بوللو ، سودلو سورولر، دادلی قاووتماش لارین اولسون