قانونا

معنی کلمه قانونا در فرهنگ فارسی

طبق قانون مطابق قاعده : این امر قانونا انجام شده

جملاتی از کاربرد کلمه قانونا

او متهم به اخراج چاینا است که در ۲۰۰۱ کمپانی را ترک کرد. چاینا که قبلاً سال‌ها با تریپل اچ رابطه عاشقانه داشت، ادعا کرد رفتنش بخاطر حقوق نبوده بلکه مک‌من می‌خواسته او در کمپانی نباشد. او گفت در طول رابطه اش با تریپل اچ، مک‌من هم با تریپل چ رابطه داشته و او را از چاینا دزدیده. مک‌من و لوک در سال ۲۰۰۰ در طول عشق نمایشی خود باهم قرار می‌گذاشتند و در ولنتاین ۲۰۰۳ نامزد کردند. در مصاحبه رادیویی سال ۲۰۰۴، لوک گفت اندکی بعد از جدایی از چاینا با مک‌من قرار می‌گذاشت. این زوج در ۲۵ اکتبر ۲۰۰۳ با هم ازدواج کردند. بعد از عروسی، استفنی نام خانوادگی همسرش را گرفت و قانوناً نام میانی اش را به مک‌من تغییر داد.
آزادی دینی عملاً وجود ندارد. دولت آزادی دین را قانوناً به رسمیت نمی‌شناسد و از آن حفاظت نمی‌کند و در عمل این آزادی به شدت محدود شده‌است. به عنوان یک سیاست، دولت حق عبادت خصوصی را برای همه، از جمله غیرمسلمانانی که برای انجام اعمال مذهبی در خانه‌ها جمع می‌شوند، تضمین و از آن حفاظت می‌کند. اما در عمل به این حق احترام گذاشته نمی‌شود و در قانون تعریف نشده‌است.
نفوذ اندیشه‌های مسیحی در نهایت سقوط امپراتوری روم و کنار زدن رسم‌های هوادار همجنس‌گرایان را در پی داشت. اگرچه پس از این دوره همجنس‌گرایان تعقیب و مجازات می‌شدند، اما به نظر می‌رسد که کشیشان همجنس‌گرا درون خود کلیسا توانسته بودند روشی را برای ایجاد پیوند ازدواج در محیطی مسیحی بیابند. بررسی‌های جان بازول، تاریخ‌دان آمریکایی، نشان داده‌اند که ازدواج میان زوج‌های همجنس تحت عنوان پیمان برادری همانند ازدواج‌های دگرجنس‌گرایان صورت می‌گرفته و قانوناً به رسمیت شناخته می‌شدند. چنین ازدواج‌هایی مقدس شمرده می‌شدند و در طول سده‌های میانی اروپا از سده پنجم تا نوزدهم میلادی رواج داشته‌اند.
بخش ۲:کنگره حداقل یک بار درسال تشکیل جلسه می‌دهد ودر صورتی که قانوناً روز خاصی را تعیین ننماید، جلسه مزبور در ساعت ۱۲ روز سوم ژانویه تشکیل می‌گردد.
در نظام‌های تک حزبی، یک حزب سیاسی قانوناً مجاز است تا تمام قدرت اجرایی و مؤثر را در دست داشته باشد. گرچه ممکن است در این نظام‌ها به احزاب اقلیت هم سهمی در اداره امور داده شود؛ ولی در این صورت آن‌ها قطعاً ملزم به این هستند که رهبری حزب اصلی را قبول کرده و مطابق با دیدگاه‌های وی عمل کنند. در این نظام‌ها ممکن است چنین حزبی فقط کسب مناصب دولتی را در نظر نداشته باشد چرا که در بعضی مواقع موقعیت‌ها و مناصبی که در داخل خود حزب هستند اهمیت بسیار بیشتری از مناصب دولتی دارند. کره شمالی و چین مثال‌هایی از این دست هستند، مثال‌های دیگر این چنینی را می‌توان در دولت‌های فاشیست یافت، دولت‌های نظیر آلمان نازی در سال‌های بین ۱۹۳۴ تا ۱۹۴۵. نظام‌های تک حزبی معمولاً با دیکتاتوری و استبداد همراه و ملازم هستند.
قدرت پاپ در قانون قطعی چنین تعریف شده‌است: " او قاضی اعظم مومنین است، و تمامی موارد خاص باید تحت نظر او قضاوت شوند " و " هیچ قدرتی بالاتر از او نیست و هیچ‌کس نمی‌تواند قانوناً بر او پیشی بگیرد." (پاپ قدرت برتر و کامل و قاطع و جهانی کلیسا است و او آزادانه از نیرویش استفاده می‌کند)