قانص

معنی کلمه قانص در لغت نامه دهخدا

قانص. [ ن ِ ] ( ع ص ) نخجیرگیر. ( مهذب الاسماء ) ( ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ). شکاری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شکارچی. صیاد. ( ناظم الاطباء ). ج ، قناص. ( مهذب الاسماء ).

معنی کلمه قانص در فرهنگ عمید

شکارچی، نخجیرگیر، صیاد.

معنی کلمه قانص در فرهنگ فارسی

نخجیر گیر شکاری

معنی کلمه قانص در ویکی واژه

شکارچی، صیاد.

جملاتی از کاربرد کلمه قانص

آقانصرالله معاون التجار از سیاستمداران ایرانی بود، که در دوره نخست بعنوان نماینده کرمان در مجلس شورای ملی حضور داشت.
افغان ز دور چرخ که آقانصیر را آخر مقام خانه تاریک گور شد
فتنه گرگی شده هم دغل و مکر او دام وی از وی کند قانص عیار من
مشتاق گفت از پی تاریخ رحلتش آقانصیر داخل دارالسرور شد