قافی

معنی کلمه قافی در لغت نامه دهخدا

قافی. ( ع ص ) نعت فاعلی از قفو. ازپی رونده. پیرو. || خادم. خدمتکار. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه قافی در فرهنگ معین

[ ع . ] (اِفا. ) از پی رونده ، پیرو.

معنی کلمه قافی در فرهنگ فارسی

( اسم ) از پی رونده پیرو .

جملاتی از کاربرد کلمه قافی

بود وحشی که ز رخسار تو شد قافیه سنج یا نواساز گلی مرغ خوش الحانی بود
هر نوع که آید سخن عشق سرایم صبر و خرد قافیه اندیش ندارم
نوشته از ۲۷ بخش (بدون پیشگفتاور و پایان‌بخش) تشکیل شده‌است. ۵۰۰ پاراگراف کل این ۲۷ بخش را دربر می‌گیرد و هر پاراگراف از ۴ قطعه شعر تشکیل شده‌است. این شعر در عین حال قافیه‌بندی آسانی دارد به‌طوری‌که قطعهٔ اول و سوم بی‌قافیه و قطعه دوم و چهارم هم‌قافیه هستند.
در مطلعی که وصف دهانش بیان کنم غیر از میان چه قافیه آندهان کنم
قافیه: مجرد
اَلمُعْجَم فی مَعاییرِ أشعارِ العَجَم «مطالب روشن و منظم دربارهٔ قوانین اشعار فارسی»، کتابی است به فارسی نوشتهٔ شمس قیس رازی در سدهٔ ۷ ق که به علم عروض، قافیه و نقد شعر می‌پردازد. این کتاب سال‌ها مرجعی معتبر برای اهل ادب بود و هنوز نیز ارزش ادبیِ خود را تا حد زیادی حفظ کرده‌است.
درین محیط ز مضمون اعتبار مپرس حباب بست نفس بسکه دید قافیه تنگ
اقوالی از معایب شعر است اگرچه داد این ننگ خانه قافیه را رنگ موحشی
محمد بحرانی اِربِلی لقب‌گرفته به موفق‌الدین و کنیه‌گرفته به ابوعبدالله (؟، سرزمین بحرین - ۲۱ مه ۱۱۸۹، اربیل) زبان‌شناس، ادیب و شاعر عربی در سدهٔ ششم هجری/ دوازدهم میلادی بود که به فلسفه و هندسه نیز پرداخت. او را از پیشوایان پیشتاز در علوم عربی وصف کرده‌اند که بر گونه‌های شعر دانا، در عروض و قافیه هوشمند، در نقد شعر خوش‌گزین بود. رسائل پنج‌گانه‌ای از او مانده، همچنین مسائل کتاب اقلیدس را حل نمود.
قافیه: اختلاف نفاذ(کذا)
ادبیات دانمارکی به مجموعه آثار نوشته و خلق‌شده در زبان دانمارکی و زبان‌های لاتین اشاره دارد. در طول اتحاد طولانی دنمارک و نروژ دانمارکی زبان رسمی و پرکاربردترین راه ارتباطی ادبی در پادشاهی‌های آمیخته گشت. نخستین کارهای ادبی دانمارکی در قرون وسطی در کتیبه‌ها با الفبای رونی روی سنگ یا فلز حکاکی می‌شدند که اغلب گورنوشته جنگجویان، پادشاهان و کشیشان بودند که گهگاه اشعار کوتاه واج‌آراسته بدون قافیه با حس‌وحال وایکینگ‌ها داشتند.
بهانه جستم در شعر موزه قافیه کرد بدین بهانه فرست آن بهای موزه من
قافیه گو جعل باش جعل ز من درخورست حشمت من در سخن صد ره از آن برترست
قافیه : ذوقافتین مکرر
پس از شکست تجاری و هنری آلبوم بی‌نهایت اعتیاد به مواد مخدر و استفاده زیاد از الکل باعث شد تا امینم اقدام به خودکشی کند. ناامیدی امینم از آلبوم اول خود، اعتیاد به الکل و همچنین خودکشی نافرجام اش باعث شد تا او شخصیت اسلیم شیدی را بیافریند. امینم در رابطه با خلق این شخصیت می‌گوید: «یهویی بود. وقتی به این نام فکر می‌کردم می‌دیدم که خیلی راحت می تونم باهاش قافیه درست کنم.» شخصیت اسلیم شیدی تبدیل به صدایی برای امینم شد تا بتواند با آن از سختی‌ها و مشکلات خود سخن بگوید.