قاضی
معنی کلمه قاضی در لغت نامه دهخدا

قاضی

معنی کلمه قاضی در لغت نامه دهخدا

قاضی. ( ع ص ) قاض. نعت فاعلی از قضاء. داور. ( فرهنگ نظام ). حکم کننده. ( آنندراج ). حَکَم. فقیهی که مرافعات را موافق قوانین کلی شرع فیصله میکند. ( فرهنگ نظام ). در اصطلاح فقه کسی است که میان مردم حکومت کند و در مورد اختلاف و نزاع ، فصل خصومت نماید. قاضی باید مکلف و مؤمن و عادل و عالم و مرد و حلال زاده و ضابط باشد. ( یعنی نیروی حافظه داشته و فراموشکار نباشد ). فتوای علماء برای قاضی کفایت نمیکند. ( بلکه باید خود دارای ملکه اجتهاد باشد ). و در زمان حضور امام ( ع ) چاره ای جز رخصت از او نیست و با غیبت امام حکم فقیه جامع الشرائط نافذ است. ( از تبصره علامه حلی در مبحث قضاء و شهادات فصل اول در صفات قاضی ) : نشست در مجلس عالی به حضور اولیاء دولت و دعوت و زعیمان و بزرگان پنهانیها و آشکارها و اعیان و قاضیان. ( تاریخ بیهقی ص 311 ). چون کار عهد قرار گیرد قاضی... از خان در خواهد تا آن شرحها و سوگندان را که در عهدنامه نبشته آمده است به تمامی بر زبان براند. ( تاریخ بیهقی ).
نه سخن خوب و نه پند و نه علم
کس نه مزکی و نه قاضیستی.ناصرخسرو.گفت کسانی که کار ملک بی ایشان راست نتواند بود چنان که تخت بی چهارپایه نایستد. یکی از ایشان قاضی... ( کلیله و دمنه ).فردا چون قاضی بیاید گواهی چنانکه رسم است بده. ( کلیله و دمنه ). قاضی را از این سخن شگفت آمد. ( کلیله ودمنه ).
این مسخره با زن بسگالید و برفتند
تا جایگه قاضی با بانگ و علالا.نجیبی.خواهی به میان خلق قاضی باشی
باقی مانی گهی که ماضی باشی
بر خلق خدا حکم چنان کن که اگر
آن بر تو کند کسی تو راضی باشی.مجدالدین نسفی.ز گلپایگان رفت شخصی به اردو
که قاضی شود صدر راضی نمیشد.میر عبدالحق.سوی قاضی شد وکیل با نمک
گفت با قاضی شکایت یک بیک.مولوی.نه قاضیم نه مدرس نه محتسب نه فقیه
مرا چه کار که منع شرابخواره کنم.حافظ.- امثال :
تنها به قاضی رفته راضی برمیگردد :
هر آن کس کو رود تنها به قاضی
ز قاضی خرم آید گشته راضی.عطار ( بلبل نامه ). در خانه قاضی گردو بسیار است اما بشمار است .
ریش قاضی احترام دیگر دارد.
زن راضی ، مرد راضی ، گور پدر قاضی .
شراب مفت را قاضی هم میخورد.

معنی کلمه قاضی در فرهنگ معین

[ ع . ] (اِفا. ) داور و حکم کننده . ،تنها به ~ رفتن کنایه از: به سخن و عقیدة مخالف توجه نکردن .

معنی کلمه قاضی در فرهنگ عمید

۱. (فقه، حقوق ) کسی که از طرف قوۀ قضائیه یا حاکم وظیفۀ رسیدگی و حل وفصل دعاوی مردم را دارد، حاکم شرع، دادرس.
۲. رواکنندۀ حاجت.
* قاضی فلک (چرخ ): (نجوم ) [مجاز] ستارۀ مشتری.

معنی کلمه قاضی در فرهنگ فارسی

حکم کننده، رواکننده حاجت ، حاکم شرع، دادرس
( اسم ) ۱ - حکم کننده ۲ - کسی که میان مردم حکومت کند و در مورد اختلاف ونزاع فصل خصومت نماید حاکم شرع داور جمع : قضات . توضیح داوری که در همه مسایل قضایی اعم از جنایی و مدنی بر طبق احکام شریعت رای می داد . بمرور دهور حل و فصل مسایل قضایی و ارجاع آنها بمحاکم شرع محدود گردید تا سرانجام کار بجایی رسید که فقط مسایل شخصی در آنها مطرح شد و بدعاوی دیگر محاکم عرفی رسیدگی میکردند . در آیین دادرسی صدور رای این محاکم بوسیله مقرراتی که محاکم شرعی وضع کرده بودند محدود نمی شد . یا قاضی چرخ . مشتری . یا قاضی عسکر . کسی که بامور شرعی سربازان رسیدگی کند قاضی نظامیان قاضی لشکر ( صفویه قاجاریه پهلوی ) یا قاضی فلک . مشتری . یا قاضی قضات . قاضی القضاه. یا قاضی لشکر و قاضی عسکر یا تنها به قاضی رفتن . مدعی شدن در غیاب مدعی علیه . یا کلاه خود را قاضی کردن . وجدان خود را حکم قرار دادن ۳ - بر آرنده حاجت روا کننده مراد . یا قاضی حاجات . بر آورنده حاجتها خدای تعالی
سهل بن احمد .

معنی کلمه قاضی در دانشنامه عمومی

قاضی، داور یا دادرس شخصی است که به تنهایی یا به عنوان عضوی از هیئت قضات، مدیریت یا ریاست دادگاه را بر عهده دارد و به قضاوت می پردازد و مسئولیت صدور حکم با اوست. قضاوت، یکی از مهمترین مشاغل و مقامات، در نظام حقوقی ایران، همچون سایر نظام های حقوقی، است.
چندین اصل از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، به جایگاه و مقام قاضی اختصاص یافته اند:
اصل ۱۶۳: صفات و شرایط قاضی طبق موازین فقهی به وسیله قانون معین می شود.
اصل ۱۶۴: قاضی را نمی توان از مقامی که شاغل آن است بدون محاکمه و ثبوت جرم یا تخلفی که موجب انفصال است به طور موقت یا دائم منفصل کرد یا بدون رضای او محل خدمت یا سمتش را تغییر داد مگر به اقتضای مصلحت جامعه با تصمیم رئیس قوه قضاییه پس از مشورت با رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل. نقل و انتقال دوره ای قضات بر طبق ضوابط کلی که قانون تعیین می کند صورت می گیرد.
اصل ۱۶۷: به عنوان مثال، در خصوص صدور حکم از جانب قاضی، در اصل ۱۶۷ قانون اساسی، این چنین مقرر شده است: " قاضی، موظف است کوشش کند، حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد، با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوای معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و نمی تواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه، از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد.
اصل ۱۷۰: قضات دادگاه ها مکلفند از اجرای تصویب نامه ها و آیین نامه های دولتی که مخالف با قوانین و مقررات اسلامی یا خارج از حدود اختیارات قوه مجریه است خودداری کنند و هر کس می تواند ابطال این گونه مقررات را از دیوان عدالت اداری تقاضا کند.
اصل ۱۷۱: هر گاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم بر مورد خاص، ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد، در صورت تقصیر، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران می شود، و در هر حال از متهم اعاده حیثیت می گردد.
قاضی (ترکمنستان). قاضی ( به لاتین: Kausy ) یک شهرک در شرق ترکمنستان است که در استان لب آب و در نزدیکی مرز با افغانستان واقع شده است.
قاضی (سملقان). قاضی، شهری در بخش سملقان شهرستان سملقان در استان خراسان شمالی ایران است. این شهر، مرکز بخش سملقان است.
در منابع قدیمی نام قاضی به صورت غازی نوشته شده است که معنی لغوی آن جنگجو یا مکان جنگجویان تعبیر می شود؛ خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی در صفحه ۲۰ کتاب تاریخ مبارک غازانی نوشته است: امیر نوروز از سرداران غازان خان در سال ۶۹۱ ه‍. ق در سملقان ( قاضی کنونی ) اردو زد و برآن شد تا با نوروزخان از مخالفان غازان خان که بخشی از خراسان شمالی را در اختیار داشت بجنگد.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت شهر قاضی برابر با ۲٬۴۲۸ نفر ( ۶۱۱ خانوار ) بوده است.
قاضی (فیلم ۱۹۸۶). قاضی ( به هندی: Dharm Adhikari ) یا مأمور مذهبی فیلمی محصول سال ۱۹۸۶ و به کارگردانی کی. راگاوندرا رائو است. در این فیلم بازیگرانی همچون دیلیپ کومار، روهینی هاتانگادی، جیتندرا، سری دوی، پران، قادرخان، شاکتی کاپور، آسرانی ایفای نقش کرده اند.
قاضی (فیلم ۱۹۹۹). قاضی ( به هندی: Nyaydaata ) فیلمی محصول سال ۱۹۹۹ و به کارگردانی ویکی راناوات است. در این فیلم بازیگرانی همچون درمندرا، جایا پرادا، آسرانی، تینو آناند، موکش ریشی، هریش پاتل ایفای نقش کرده اند.
قاضی (فیلم ۲۰۱۴). قاضی ( به انگلیسی: The Judge ) فیلم آمریکایی، در سبک درام - کمدی است که توسط دیوید دابکین کارگردانی شد و در اکتبر ۲۰۱۴ منتشر شد.
در این فیلم بازیگرانی همچون رابرت داونی جونیور، رابرت دووال، ویرا فارمیگا، وینسنت دن آفریو و دکس شپارد به ایفای نقش پرداخته اند.
وکیلی بسیار موفق برای خاکسپاری مادرش به شهرش برمی گردد. وی در پی کشف این این موضوع است که پدرش، قاضی شهر، متهم به انجام قتلی می شود وی با یکی از دوستان قدیمی اش نیز دیدار می کند و …
• رابرت داونی جونیور
• رابرت دووال
• ویرا فارمیگا
• وینسنت دن آفریو
• بیلی باب تورنتون
• دکس شپارد
• فرانک ال. ریدلی
قاضی (گرمخان). قاضی یک روستا در ایران است که در دهستان گرمخان شهرستان بجنورد واقع شده است. قاضی ۴۴۳ نفر جمعیت دارد.
معنی کلمه قاضی در فرهنگ معین

معنی کلمه قاضی در دانشنامه آزاد فارسی

قاضی (تاریخ). از مناصب حکومتی ایران. از وظایف اولیۀ قاضی در همه ادوار تاریخ ایران، حل وفصل اختلافات و دعاوی مردم در امور شرعی، مدنی و عرفی بود. در دورۀ آل بویه حدود وظایف قضات، محدود به موارد مذکور بود. اما در عصر غزنویان اختیارات قاضی از سوی سلطان به وی تفویض می شد و ازجمله شرایط وی مسلمانی، استقلال، و تبحر در فقه بود. در زمان سلجوقیان قاضی به مثابۀ حلقۀ ارتباط میان نهاد سیاسی و مذهبی، و سلطان و رعایایش، نقش بسیار خطیری در حیات حکومت ایفا می کرد. در این دوره بر کارگزاران دولتی واجب بود که احکام و فتاوای قاضی را به اجرا درآورند. البته قاضی مانند سایر دست اندرکاران امور دینی با ورود به سلسله مراتب اداری نظیر دیگر مستخدمان دولت مستمری می گرفت و اداره نظارت اوقاف نیز با آنان بود. اکثر قضات مفتی نیز بودند و در مسائل کلامی و فقهی فتوا صادر می کردند. در زمان خوارزمشاهیان، قاضی علاوه بر قضاوت در امور مذهبی، صدور احکام شرعی رسیدگی به امور ارث و ازدواج گاهی نیز نقش خطیب می یافت. در عصر مغولان، قاضیان که ادارۀ املاک موقوفه را نیز برعهده داشتند، حاکمان ولایات نیز بودند و منصب شان اغلب موروثی بود. تیموریان دو منصب قاضی به وجود آوردند: قاضی اسلام، که عهده دار حل وفصل مسائل شرعی و امور حقوقی مربوط به آن و رسیدگی به دعاوی مختلف شرعی بود، و قاضی احداث، که بیشتر بر مسائل عرفی نظارت می کرد و در مواقع لزوم آن را به اطلاع سلطان نیز می رساند. در عهد صفویه قاضی پایتخت از مقام خاصی برخوردار بود و معمولاً به امور وصایا، ازدواج و طلاق و حفظ اموال غایبین و ایتام و سایر مسائل شرعی می پرداخت. در دورۀ افشاریان، هر شهر قاضی معیّنی داشت و وظایفش همانند گذشته بود. در دورۀ قاجار، قضاوت بر عهده حکام شرع بود که از مجتهدان معروف و معتبر شهرها بودند. آنان غالباً از سوی مردم انتخاب می شدند و گاه توأمان به تدریس و امامت جماعت نیز می پرداختند و دارای نفوذ مذهبی و سیاسی فراوانی بودند. برخی از این قضات در ولایات با والیان و حُکام ولایات درگیری داشتند و خانه های آن ها، محل بست نشستن مظلومان و ستمدیدگان و نیز افراد تحت تعقیب مأموران دولتی بود. در دورۀ سلطنت رضاشاه پهلوی (۱۳۰۴ـ۱۳۲۰ش)، منصب قضات جزئی از تشکیلات جدید دولتی دادگستری شد و از نهاد مذهبی جدا و به نهادی عرفی تبدیل گردید. از آن پس قضات نه براساس استنباط خود از احکام شرع بلکه براساس قوانین مدون و یکسان ـ که آمیزه ای از احکام شرعی و عرفی بود ـ به صدور حکم می پرداختند.
قاضی (حقوق). (یا: دادرس) شخصی با اختیار استماع (رسیدگی) و تصمیم گیری دربارۀ اختلافات و دعاوی قانونی. در همۀ کشورها متصدیان امر قضاوت اشخاص برجسته و باتجربه ای هستند که مراحل زیادی را پشت سر گذاشته اند. به موجب اصل ۱۵۶ قانون اساسی ایران، استخدام قضاتِ عادل و شایسته، که باید از میان مردان واجد شرایط انتخاب شوند، عزل و نصب آن ها و دیگر امور اداری مربوط به آن ها، برعهدۀ رئیس قوۀ قضائیه است. طبق اصل ۱۶۳ قانون اساسی، صفات و شرایط قاضی براساس موازین فقهی به وسیلۀ قانون معیّن می شود. اصل ۱۶۷ قانون اساسی قضات را موظف نموده است که حکمِ هر دعوی را در قوانین مدونه بیابند و اگر نیافتند، با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر حکمِ قضیه را صادر کنند، و نمی توانند به بهانۀ سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزند. اصل ۱۷۱ قانون اساسی نیز در ادامه مقرر نموده است که چنانچه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا تطبیق حکم بر مورد خاص، ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی شود، طبق موازین اسلامی عمل شود. در اصطلاح به دادیار، بازپرس و دادستان که قاضی مأمور کشف و تعقیب جرایم هستند و از دادگاه درخواست اجرای قانون را دارند، قاضی ایستاده می گویند. قاضی نشسته به کسی می گویند که قاضی مطلق و یا دادرسِ رسیدگی به جرایم، دعاوی حقوقی و امور حسبی است. قاضی تحکیم نیز کسی است از مردم عادی، که طرفین دعوی یا طرفین قرارداد با رضایت یکدیگر به عنوان داور جهت رفع اختلافات انتخاب می کنند.

معنی کلمه قاضی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در اسلام نسبت به شرایط قاضی بسیار سخت گیری شده و این امر نشانگر اهمیتی است که اسلام برای قضاوت قائل است.
امیر مؤمنان علیه السلام در عهدنامه جاوید خود به مالک اشتر ویژگی های یک قاضی خوب را چنین بیان می فرماید:برای قضاوت در میان مردم بهترین را برگزین؛ کسی که از عهده قضاوت برآید و اصحاب دعوا نتوانند نظر خود را بر او تحمیل کنند و چون به خطای خود آگاه شود از آن بازگردد، نه آنکه بر اشتباه خود پافشاری نماید، طمع کار نباشد و در مواضع شک درنگ کند تا حقیقت برایش کشف شود، حجت و دلیل را بیش از همه فراگیرد و در کشف حقیقت از همه بردبارتر باشد و وقتی که حقیقت روشن شد از همه قاطع تر باشد. همین که موضوع را تشخیص داد در صدور حکم تأخیر نورزد و از ستایش دیگران گمراه نگردد. عده این گونه افراد اندک است.
صفات قاضی از نظر امام خمینی
امام خمینی قدس سره درباره صفات قاضی می فرماید:صفات قاضی عبارتند از: بلوغ، عقل، ایمان، عدالت، اجتهاد مطلق، مرد بودن(در حال حاضر در مورد وضعیت زنان برای امر قضا در قانون مقرّر شده است:« بانوانِ دارنده پایه قضایی واجد شرایط... می توانند در دادگاه های مدنی خاص و اداره سرپرستی صغار به عنوان مشاور خدمت نمایند و پایه قضایی خود را داشته باشند.» حلال زادگی، اعلمیت (نسبت به افراد شهر و محل خود) به احتیاط واجب و داشتن حافظه قابل اعتماد به احتیاط واجب.
شرایط قاضی طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی
گفتنی است نخستین قانونی که بعد از حاکمیت قانون اساسی جمهوری اسلامی در خصوص شرایط قاضی تصویب شد ماده واحده و یک تبصره در اردیبهشت ۱۳۶۱ بود که به موجب آن قضات از میان مردان واجد شرایط ذیل انتخاب می شوند:۱- ایمان و عدالت و تعهد عملی نسبت به موازین اسلامی و وفاداری به نظام جمهوری اسلامی ایران.(گفتنی است که در عبارت قانون، شرط« بلوغ و عقل» به علت روشن بودن ذکر نشده است. از طرفی مفهوم« عدالت» متضمن تعهد عملی به موازین اسلامی و وفاداری به نظام هم هست و عدالت نمی تواند از این مفاهیم تفکیک شود. با وجود این، به دلیل آن که در نصب قاضی جهات ملموسی باشد که شورای عالی قضایی دچار تردید و شک نشود به آن اشاره شده است.)۲- طهارت مولد (حلال زادگی ).۳- تابعیت ایران و انجام خدمت وظیفه یا دارا بودن معافیت قانونی.۴- صحت مزاج و توانایی انجام کار و عدم اعتیاد به مواد مخدّر.۵- دارا بودن اجتهاد به تشخیص شورای عالی قضایی یا اجازه قضا از جانب شورای عالی قضایی.
[ویکی فقه] قاضی (ابهام زدایی).
...
[ویکی اهل البیت] قاضی (اسم الله). این صفحه مدخلی از فرهنگ قرآن است
قاضی از «قضا» و قضا به معنای حکم کردن، امر نمودن، اعلام کردن، ایجاد ابداعی و فارغ شدن از کاری، الزام نمودن و حتم است و آن از اسما و صفات الهیبوده، از آیات ذیل با توجه به معانی ذکر شده قابل استفاده است:
این صفت الهی به صورت اسمی نیز در ادعیه آمده است.
فرهنگ قرآن، جلد 22، صفحه 355.
[ویکی فقه] قاضی (فقه). در اسلام نسبت به شرایط قاضی بسیار سخت گیری شده و این امر نشانگر اهمیتی است که اسلام برای قضاوت قائل است.
امیر مؤمنان علیه السلام در عهدنامه جاوید خود به مالک اشتر ویژگی های یک قاضی خوب را چنین بیان می فرماید:برای قضاوت در میان مردم بهترین را برگزین؛ کسی که از عهده قضاوت برآید و اصحاب دعوا نتوانند نظر خود را بر او تحمیل کنند و چون به خطای خود آگاه شود از آن بازگردد، نه آنکه بر اشتباه خود پافشاری نماید، طمع کار نباشد و در مواضع شک درنگ کند تا حقیقت برایش کشف شود، حجت و دلیل را بیش از همه فراگیرد و در کشف حقیقت از همه بردبارتر باشد و وقتی که حقیقت روشن شد از همه قاطع تر باشد. همین که موضوع را تشخیص داد در صدور حکم تأخیر نورزد و از ستایش دیگران گمراه نگردد. عده این گونه افراد اندک است.
نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامه ۵۳، ص ۱۰۰۹- ۱۰۱۰.
امام خمینی قدس سره درباره صفات قاضی می فرماید:صفات قاضی عبارتند از: بلوغ، عقل، ایمان، عدالت، اجتهاد مطلق، مرد بودن(در حال حاضر در مورد وضعیت زنان برای امر قضا در قانون مقرّر شده است:« بانوانِ دارنده پایه قضایی واجد شرایط... می توانند در دادگاه های مدنی خاص و اداره سرپرستی صغار به عنوان مشاور خدمت نمایند و پایه قضایی خود را داشته باشند.»
حقوق اساسی در جمهوری اسلامی ایران، ج۶، ص۲۷۶.
گفتنی است نخستین قانونی که بعد از حاکمیت قانون اساسی جمهوری اسلامی در خصوص شرایط قاضی تصویب شد ماده واحده و یک تبصره در اردیبهشت ۱۳۶۱ بود که به موجب آن قضات از میان مردان واجد شرایط ذیل انتخاب می شوند:۱- ایمان و عدالت و تعهد عملی نسبت به موازین اسلامی و وفاداری به نظام جمهوری اسلامی ایران.(گفتنی است که در عبارت قانون، شرط« بلوغ و عقل» به علت روشن بودن ذکر نشده است. از طرفی مفهوم« عدالت» متضمن تعهد عملی به موازین اسلامی و وفاداری به نظام هم هست و عدالت نمی تواند از این مفاهیم تفکیک شود. با وجود این، به دلیل آن که در نصب قاضی جهات ملموسی باشد که شورای عالی قضایی دچار تردید و شک نشود به آن اشاره شده است.)۲- طهارت مولد (حلال زادگی ).۳- تابعیت ایران و انجام خدمت وظیفه یا دارا بودن معافیت قانونی.۴- صحت مزاج و توانایی انجام کار و عدم اعتیاد به مواد مخدّر.۵- دارا بودن اجتهاد به تشخیص شورای عالی قضایی یا اجازه قضا از جانب شورای عالی قضایی.
حقوق اساسی در جمهوری اسلامی ایران، ج۶، ص۲۷۶- ۲۷۷.
...

معنی کلمه قاضی در ویکی واژه

magistrato
giudice
داور و حکم کننده. ؛تنها به ~ رفتن کنایه از: به سخن و عقیدة مخالف توجه نکردن. واژه غاز معادل ابجد 1008 تعداد حروف 3 تلفظ qāz نقش دستوری اسم ترکیب (اسم) [معرب، مٲخوذ از فرانسوی] [قدیمی] مختصات (اِ.) آواشناسی qAz الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 منبع لغت‌نامه دهخدا فرهنگ فارسی معین

جملاتی از کاربرد کلمه قاضی

ز دین بود اگر قاضی این داد داد که لعنت برین دین و این داد باد
فأجابه القاضی فی الوقت‌
مرا کعبه خرابات است امروز حریفم قاضی و ساقی امام است
بی تیغ شدی کشته چو قاضی گشتی خواهم پس ازین کشته به تیغت بینم
قاضیه خواهر بزرگ من است گوسفند است اگر چه گرگ من است
رگ آوری را عین الکمال بیمراوست معصفری را قاضی جمال بیمر او
گفت این اوباش رایی می‌زنند تا درین شهر خودم قاضی کنند
این روستا در دهستان کوشک قاضی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده‌است.
گفت: کامی بران و راضی شو بتو کی گفت: مرد قاضی شو؟
گفت قاضی آری آری راست‌ست او زمن سنگ آسیایی خواست‌ست
چه زن بین دو زیان مخیر می شود و آن را که کمتر است می پذیرد. بلی قاضی این جهانی، بر دل آگاهی ندارد و اکراه باطنی که اشخاص بر آن واقف نشوند، هنگام قضاوت، اکراه به حساب نمی آید.