قازی
معنی کلمه قازی در دانشنامه عمومی

قازی

معنی کلمه قازی در دانشنامه عمومی

قازی (غذا). قازی یا سوسیس اسب، یک غذای سنتی سوسیس مانند است که توسط قزاق ها، تاتارها، قرقیزها، ازبک ها و سایر گروه های قومی عمدتاً در آسیای میانه، به ویژه غذاهای ترکی مورد استفاده قرار می گیرد. قازی یک عنصر مشترک و اصلی در تزئین دسترخوان ها می باشد. همچنین قازی یکی از غذاهای مرسوم قزاقستان و قرقیزستان است که از گوشت رنده ای اسب تهیه شده و با استفاده از روده حیوانات به شکل سوسیس تهیه می گردد. از ویژگی های این غذا این است که گوشت ها چرخ نمی شوند، بلکه به صورت رنده شده به شکل سوسیس درخواهند آمد. انواع مختلف این سوسیس می توان به سه صورت دودی خام، آب پز شده و خشک شده تهیه و استفاده کرد. در شمال قزاقستان، قازی تهیه شده از گوشت اسب را بیکنون می نامند.
در قرقیزستان این غذا را به شکل زیر تهیه می کنند: دنده های اسب به همراه گوشت برداشته می شوند و ۵ الی ۷ ساعت آویزان خواهند بود تا خون باقیمانده تخلیه شود. در این لحظه روده ها برداشته شده و کاملاً شسته می شوند و به مدت ۱ الی ۲ ساعت آبکشی می شوند. گوشت های آماده، مزه دار شده، سپس روده ها با گوشت پر خواهند شد و دو انتهای آن گره خورده می شود. پس از این آماده سازی، قازی را در دمای ۵۰–۶۰ درجه به مدت ۱۲–۱۸ ساعت دود داده می شوند یا به مدت یک هفته در مکانی در معرض آفتاب و هوای آزاد خشک می شوند. پس از تهیه شدن قازی اولیه و قبل از سرو، سوسیس ها به مدت دو ساعت در آب جوش پخته می شوند. این غذا با سبزیجات فصلی سرو می شود. تاتارها نیز شیوه خاص خود را در تهیه این غذا دارند. ازبک ها از قاضی به عنوان خورشتی برای پلو استفاده می کنند به این قضا در زبان محلی قازیلی پلوف می گویند.
قزاق ها به طور معمول، قازی را فقط به صورت آب پز استفاده می کنند و در مقابل تاتارها به شکل خشک و دودی. این غذا جایگاه مهمی را در میز جشن ها و مراسمات خاص در میان اقوام نزدیک عشایری ترک داراست، از جمله این اقوام می توان به باشکرها، قزاقها، کاراکالپاکس، قرقیزها، نوگایی ها، تاتارها اشاره کرد. قازی بخشی جدایی ناپذیر از غذاهای ملی ازبک های واحه تاشکند است، زیرا در این منطقه تعداد زیادی از فرزندان ازبک های عشایر و همچنین بسیاری از گله داران قزاق وجود دارند.
در انتخاب اسب و ویژگی آن هم دقت ها و شرایطی وجود دارد و همه اسب ها به قازی تبدیل نمی شوند. قبل از تهیه قازی باید اسب چاق شود و در نزدیک به زمستان این آماده سازی رخ می دهد.
جملاتی از کاربرد کلمه قازی

جملاتی از کاربرد کلمه قازی

در منابع قرون ۱۶ تا ۱۷ میلادی، آذربایجانی‌ها همراه با سایر مردمان دولت صفوی با اصطلاح «قزلباش» نامیده می‌شدند که در اصل برای اتحاد قبایل عشایری ترک به کار می‌رفت، در همان دوره ترک‌های عثمانی آذری‌ها به همراه فارسی‌زبانان شیعه را عجم می‌نامیدند. در آغاز قرن نوزدهم روس‌ها آذربایجانی‌ها را تاتار یا تاتارهای قفقازی نامیدند، این اصطلاحی بود که روس‌ها برای اشاره به اقوام ترک‌زبان استفاده می‌کردند.
از نظر جغرافیایی گیاهی ارسباران محل برخورد سه اقلیم مختلف خزری، قفقازی و مدیترانه‌ای است. شکل ظاهری و توزیع پوشش گیاهی ارسباران قانونمندی خاصی دارد، بدین ترتیب که دامنه‌های جنوبی اصولاً پوشیده از مرتع است و جنگل عمدتاً در دامنه‌های شمالی و بین ارتفاعات ۸۰۰ متر تا حدود ۲۲۰ متر مشاهده می‌شود و مناطقی با ارتفاع بیشتر از ۲۲۰۰ متر و کمتر از ۸۰۰ متر مرتعی است.
بیشتر مردم این شهر از قوم لر می‌باشند. و بخشی از اقوام چرکسی و قفقازی هستند
کردها از منظر دنای میتوکندریایی(نسب مادری) به اروپاییان و از منظر دنای کروموزوم وای(نسب پدری) به مردمان قفقازی نزدیک هستند و بطور کلی، به مردمان آسیای غربی نزدیک و از مردمان آسیای مرکزی دور هستند.
آلان‌ها (آلانی‌ها) قومی ایرانی زبان از سرمتیان بودند و با حمله هون‌ها به دو بخش اروپایی و قفقازی تقسیم شدند. آلان‌های قفقاز بخشی از دشت قفقاز شمالی و دامنه‌های رشته کوه اصلی از سرچشمه رودخانه کوبان در غرب تا تنگه دارال در شرق را اشغال کردند.
ما را به فسون سازی جانا چه دهی بازی تو کودک قفقازی‌، من رند خراسانی
ماسون (۱۹۸۸) فرهنگ این تمدن را دارای منشأ دراویدی می‌داند. همچنین، ساریانیدی این تمدن را وابسته به تمدن هندی-ایرانی می‌داند. از نظر مردم‌شناسی، مردمان این تمدن، قفقازی و از نژاد مدیترانه‌ای بوده‌اند. زبان مردمان این تمدن نیز دارای منشأ دراویدی دانسته شده‌است.
محلات معروف این شهر عبارتند از: صادق بیک، مازری، باغچه حلاری، آقازیارت، میدان امین نظاره، محنت آباد، باقرآباد، بازار، دشت، گلشن، حسن‌آباد، شهرک سجادیه، شهرک جوادیه، لاقه وکله پشته..
میخائیل گراسیموف، انسان‌شناس اهل شوروی، پس از نبش قبر الغ‌بیگ، چهرهٔ او را بازسازی کرد. چهرهٔ او مانند پدربزرگش تیمور نزدیک به نژاد مغولی با اندکی از ویژگی‌های اروپایی بود. چهرهٔ پدر او، شاهرخ اما دارای ویژگی‌های نژاد قفقازی و بدون هیچ ویژگی مغولی آشکار بود.
دل و جانی که دربردم من از ترکان قفقازی به شوخی می‌برند از من سیه‌چشمان شیرازی
مردمان قفقاز نامی ست که برای قومیت‌های ساکن در منطقه قفقاز به کار می‌رود. بجز اقوام قفقازی تبار اقوام دیگری مانند هندواروپایی زبانان و ترک زبانان در منطقه قفقاز زندگی می کنند. بیشتر از ۵۰ گروه قومی در این منطقه زندگی می‌کنند.
گفت ای موشِ لوس یک قازی با دُمِ شیر می‌کنی بازی؟
تا که بقای بقازیب تن آدمی است دامن آخر زمان وصل قبای تو باد
جمعیت کل این قوم ۱۲۰۰ نفر است و به همین تعداد نیز به زبان قومی خود یعنی زبان آرچی سخن می‌گویند. زبان آرچی از زبان‌های قفقازی شمال شرقی است و در شاخه لِزگی جای می‌گیرد.