قارقار

معنی کلمه قارقار در لغت نامه دهخدا

قارقار. ( اِ صوت ) نعب. نعیب. حکایت صوت کلاغ. آوای کلاغ. اسم آواز کلاغ. || ( اِ ) در زبان کودکان کلاغ.

معنی کلمه قارقار در فرهنگ عمید

بانگ کلاغ، صدای کلاغ.
* قارقار کردن:
۱. بانگ کردن کلاغ.
۲. [عامیانه، مجاز] سروصدا کردن.

معنی کلمه قارقار در فرهنگ فارسی

نعب نعیب

جملاتی از کاربرد کلمه قارقار

قلعه آسکران نیز در ساحل راست و چپ رود قارقار وقع و از سنگ رودخانه ساخته شده است. قلعه ساحل راست دارای برج و دیوارهای دولایه است. ضخامت دیوار ۲ تا ۳ متر است.
قارقار، کمره کهریزی، سیکمر کهریزی، میان کهریز، کهک یا کالانا که خشک شده، ازنا و کهریزی