قارعه

معنی کلمه قارعه در لغت نامه دهخدا

( قارعة ) قارعة. [ رِ ع َ ] ( ع اِ ) نامی است رستاخیز را. ( مهذب الاسماء ). قیامت. || سختی روزگار. ( منتهی الارب ). حادثه. سختی. ( آنندراج ). داهیة تفجوهم. ( منتهی الارب ). ج ، قوارع.
قارعة. [ رِ ع َ ] ( اِخ ) سریه ای است مر نبی را ( ص ). ( منتهی الارب ) : تصیبهم بما صنعوا قارعة. ( قرآن 31/13 ) ( منتهی الارب ).
قارعة. [ رِ ع َ ] ( اِخ ) ( الَ... ) نام سوره صدویکمین است از سوره های قرآن مشتمل بر هشت یا یازده آیه و در مکه نازل شده و پس از عادیات و پیش از تکاثر واقع است و آغاز آن چنین است : القارعة ما القارعة.

معنی کلمه قارعه در فرهنگ معین

(رِ عِ یا عَ ) [ ع . قارعة ] ۱ - (اِفا. ) مؤنث قارع . ۲ - سختی ، داهیه . ۳ - (اِ. ) رستاخیز، قیامت .

معنی کلمه قارعه در فرهنگ عمید

١. صد ویکمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۱۱ آیه.
٢. [جمع: قَوارِع] قیامت، رستاخیز.

معنی کلمه قارعه در فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) مونث قارع ۲ - سختی داهیه جمع : قوارع ۳ - رستاخیر قیامت .
نام سوره صد و یکمین است از سوره های قر آن مشتمل بر هشت یا یازده آیه و در مکه نازل شد .

معنی کلمه قارعه در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از فرهنگ قرآن است
قارعه به معنای شدّت و سختی است و آن از اسمای قیامت می باشد و چون (خداوند در آستانه قیامت) آسمان ها و زمین را با تبدیل کردن، کوهها را با به حرکت درآوردن، آفتاب را با در هم پیچیدن، ماه را با بی فروغ کردن، ستارگان و کواکب را با پراکنده ساختن، همه چیز را با قهر خود می کوبد و خرد می نماید. قارعه نامیده شده است.
این صفت در سوره الحاقه(69) آیه 4 و سوره قارعه(101) آیات 1-3 آمده است.
[ویکی الکتاب] معنی قَارِعَةُ: کوبنده - یکی از اسامی قیامت( بدین جهت قیامت را قارعه ( کوبنده )نامیده که آسمانها و زمین را به هم میکوبد ، و به آسمان و زمینی دیگر تبدیل میکند ، کوهها را به راه میاندازد ، خورشید را تیره و ماه را منخسف میکند ، ستارگان را میریزد و تمامی اشیا به قهر خدا...
معنی وَاقِعَةُ: وقوع یافته - اتفاق افتاده - قرار گرفته - فرود آمده- پدید آمده (وقوع حادثه عبارت است از حدوث و پدید آمدن آن ، و کلمه واقعه صفتی است که هر حادثهای را با آن توصیف میکنند و میگویند : واقعهای رخ داده ، یعنی حادثهای پدید شده و مراد از واقعه در آیه "إِذَا ...
ریشه کلمه:
قرع (۵ بار)
«قارِعِة» از مادّه «قرع» به معنای کوبیدن است; بنابراین «قارِعِة» یعنی کوبنده و در سوره «رعد» اشاره به اموری است که آدمی را می کوبد و هشدار می دهد و اگر آمادّه بیدار شدن باشد، بیدار می کند، در حقیقت «قارِعة» معنای وسیعی دارد که هر گونه مصیبت شخصی یا جمعی و مشکلات و حوادث دردناک را شامل می شود.
لذا بعضی از مفسران آن را به معنای جنگ ها و خشک سالی ها و کشته شدن و اسیر شدن دانسته اند، در حالی که بعضی دیگر آن را تنها اشاره به جنگ هایی گرفته اند که در صدر اسلام تحت عنوان «سَریّه» واقع می شد و آن جنگ هایی بود که پیامبر شخصاً در آن شرکت نداشت، بلکه مأموریت را به اصحاب و یاران خود می داد; ولی مسلّم است که «قارِعة» اختصاص به هیچ یک از این امور ندارد و همه را فرا می گیرد.
«قارعة» از مادّه «قرع» (بر وزن فرع) به معنای کوبیدن چیزی بر چیزی است، به گونه ای که صدای شدیدی از آن برخیزد، تازیانه و چکش را نیز به همین مناسبت «مِقْرَعَة» گویند، بلکه به هر حادثه مهم و سخت «قارعة» گفته می شود، (تاء تانیث در اینجا ممکن است اشاره به تأکید باشد). بسیاری از مفسران گفته اند: «قارعة» یکی از نام های قیامت است.
کوفتن چیزی بر چیزی. (راغب). قارِعَه: زننده و کوبنده . مراد از قارعه حادثه کوبنده و خرد کننده است یعنی پیوسته بر کفار در اثر اعمالشان واقعه کوبنده می‏رسد و هلاکشان می‏کند و یا در کنار ولایتشان نازل می‏شود و آنها را به وحشت می‏اندازد در این وضع خواهند بود تا مدتشان سرآید و وعده خدا انجام پذیرد. . قیامت از آن قارعه نامیده شده که کوبنده عجیبی است و همه چیز حتی زمین و کوهها را می‏کوبد . تامل کنید در سایر آیات وقوع قیامت در آیه . ظاهراً مراد بلائی است که هود و صلاح علیهماالسلام خبر می‏دادند و آنها انکار می‏کردند، بالاخره باد صرصر عاد را را و صاعقه ثمود را از بین برد بنابراین قارعه در آیه به معنی قیامت نیست.

معنی کلمه قارعه در ویکی واژه

قارعة
مؤنث قار
سختی، داهیه.
رستاخیز، قیامت.

جملاتی از کاربرد کلمه قارعه

کنت ثقیلا کسلا خففنی جذبته نمت علی قارعه عاصفنی سیل عرم