قارض

معنی کلمه قارض در لغت نامه دهخدا

قارض. [ رِ ]( ع ص ) خاینده و جاینده مانند موش. ( ناظم الاطباء ).
قارض. [ رِ ] ( اِخ ) شهرکی است به طخارستان علیا. ( از معجم البلدان چ سعادت مصر ج 7 ص 10 ).

معنی کلمه قارض در فرهنگ معین

(رِ ) [ ع . ] (اِفا. ) خاینده و جاونده مانند موش .

معنی کلمه قارض در فرهنگ فارسی

( اسم ) خاینده و جاونده مانند موش
شهرکی است بطخارستان علیا

جملاتی از کاربرد کلمه قارض

ز سنگ کوه وقارض اساس کرد درست قضا که طرح طربخانه جهان انداخت
آقارضایی شاخه‌ایی از ایل جودکی است که شامل ۸ طایفه مختلف می‌باشد.
به نوشته نوش آذر اسدی، آقارضاخان در جنگ ده نمک با ارشدالدوله دستگیر و سپس در امامزاده جعفر پیشوا زندانی می‌شود[].
افسانه در تالار رودکی بیشتر با ارکستر فرامرز پایور، سیمین آقارضی و افلیا پرتو همکاری داشته‌است.
سیمین آقارضی در اجراهای قبل از انقلاب و بیش‌ترین اجراهای سال‌های پس از انقلاب در انواع موسیقی، موسیقی فیلم، اجرای گروه‌های بزرگ و نام آشنا تا موسیقی‌های مردمی صدای ساز قانونی که شنیده می‌شود، محصول نوازندگی سیمین آقارضی است.
آب‌انبار حاج آقارضا مربوط به دوره صفوی است. این اثر در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۳۵۷ با شمارهٔ ثبت ۱۶۲۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
سیمین آقارضی با بسیاری از ارکسترهای بزرگ مانند ارکستر سمفونیک تهران، ارکستر خالقی به رهبری روح‌الله خالقی همکاری داشت و با بسیاری از اساتید همچون پرویز یاحقی، علی تجویدی، حبیب‌الله بدیعی، همایون خرم، حسین تهرانی، یوسف یوسف زاده و … همکاری و اجرا داشته‌است.
نزدیک به آن رسیده کارم کاین جان به مقارضان سپارم
1- در انتهای همین مقاله از استاد جلال‌الدین همایی نقل شده که اگرچه نام شیخ در جزو مدفونین تکیه‌ی آقارضی اصفهان نوشته‌اند، اما اثری از قبر او نیافته است.
وان گه کند تغافل و آید رسول من نوعی که از جفای مقارض فغان کند