قاتی
معنی کلمه قاتی در فرهنگ معین
معنی کلمه قاتی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه قاتی در ویکی واژه
مجازاً خیلی صمیمی، دوستان خیلی نزدیک.
جملاتی از کاربرد کلمه قاتی
مرا با دوست می افتد به هر وقتی و هر حالی ملاقاتی نمی گویم به هر ماهی و هر سالی
برق دامن می کشد از خرمن امید ما حیف اوقاتی که در تحصیل این حاصل گذشت
هنوز امّید میدارم به عونالله ملاقاتی سری بر قلّه ی کوهی و دستی بر مناجاتی
آنچه من در بیخودیّ و می پرستی یافتم حیف از اوقاتی که شد ضایع به هشیاری مرا
در مقطع کارشناسی با لینوس پاولینگ به روی پروژه تحقیقاتی اش کار میکرد. و در سال ۱۹۲۹ موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد خود از موسسه فناوری کالیفرنیا شد
حیف اوقاتی که صرف کار دیگر میشود فکر فکر میپرستی، کار کار عاشقیست
بمناجات نشاید شدن اندر ره عشق موسی جان مرا وعده میقاتی نیست
همچنان آن شب سخن گوی الست با نبی عقد مساقاتی ببست
این گشایشها که در بیگانگی من دیده ام حیف از اوقاتی که صرف آشنایی می شود
ملاقاتی که رویت باز بینم همین میخواهم از مولا به زاری
دلی در دوست پیوستیم و ببریدیم از غیرش کنون بیهوده حاجت نیست با هر کس ملاقاتی