قابل دار

معنی کلمه قابل دار در فرهنگ معین

( ~ . ) [ ع - فا. ] (ص مر. ) باارزش ، شایسته . (?(قابلمه (بْ لَ مِ ) [ تر. ] (اِ. ) دیگ ، دیگ در دار فلزی برای پختن غذا.

معنی کلمه قابل دار در ویکی واژه

باارزش، شایسته. (? (قابلمه (بْ لَ مِ)
دیگ، دیگ در دار فلزی برای پختن غذا.

جملاتی از کاربرد کلمه قابل دار

اطلاعات متقابل نقطه ای روابط مشابه بسیاری با اطلاعات متقابل دارد. به خصوص،
امین‌السلطان چون نتوانست از انگلیس‌ها وام دریافت کند، متوجه کشورهای آلمان، فرانسه و بلژیک شد، ولی سرانجام از دولت روسیه وامی به مبلغ ۲۲ میلیون منات طلا، با گرو گذاشتن «گمرکات شمال» دریافت نمود. در این زمان امتیاز دارسی، که برای بهره‌برداری از نفت جنوب بود، به مدت ۶۰ سال، به ویلیام ناکس دارسی اعطا گردید و در مقابل دارسی متعهد شد، معادل ۲۰ هزار لیره وجه نقد، هر سال و معادل همین مبلغ، سهام شرکت و ۱۶ درصد از منافع خالص سالیانه را، به دولت ایران بپردازد.
علاج دیدهٔ بی‌آب جستم از خرد، گفتا مقابل دار با خورشیدروئی چشم بی‌نم را
درونمایه‌های اصلی اشتعال عبارتند از: بقا، جان‌فشانی و تعارض میان وابستگی متقابل و استقلال. مارگو دیل[ط] در بررسی کتاب می‌گوید: «در [اشتعال] کتنیس و پیتا قطعاً وابستگی متقابل دارند. آن‌ها هر دو برای بقا به یکدیگر کمک می‌کنند. در واقع آن‌ها زنده ماندن دیگری را بر خویش ترجیح می‌دهند.» دیل در ادامه توضیح می‌دهد که چگونه این عمل موجب افزایش احتمال مرگ هر یک از آنان می‌گردد.
مرگ و مردن برابر دل دار یاد گور و لحد مقابل دار
آب از دیده آیینه روان می گردد گر به رخسار خود آیینه مقابل داری