فی الجمله
معنی کلمه فی الجمله در فرهنگ عمید
۲. کمی، قدری، اندکی.
معنی کلمه فی الجمله در فرهنگ فارسی
معنی کلمه فی الجمله در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه فی الجمله
خلق را فی الجمله در شادی و غم مقتدایی بود در عالم علم
ز شه در خط نیم زیرا که خطی دارد از گردون که این حسان سخن فی الجمله احسان را نمی شاید
فی الجمله، یکی جست و برون شد ز میانه والقصه، یکی از در زنهار در آمد
فی الجمله مرا لطف تو در کار آورد ورنه من بیچاره کجا مرد توَم
گردون علو رطبت از در گه تو دارد فی الجمله بنده یتوست گر عالیست گردون
آرامگاه محمد محروق از سوی امام رضا در تابستان ۲۰۰ هجری زیارت شدهاست. در تاریخ نیشابور نوشته شده که علی ابن موسی الرضا روزی در نیشابور سخنی میگوید که «فی الجمله حکایتِ آن این است: مخدومِ ما اینجا مدفون است، به زیارتِ ایشان رویم.» سپس محمدحسین خلیفه نیشابوری (نسخهنویس آن اثر در سده هشتم هجری) ذکر میکند که نسب هر دو، مساوات دارد: «حال آنک سلطان محمد محروق در مرتبهٔ نسب با والدِ حضرت سلطان [رضا]... مساوات دارند؛ و بیانِ هر دو نسب چنین ثابت محقق است: موسی بن جعفر بن محمد بن زینالعابدین علی بن حسین بن علی بن ابیطالب؛ و نسب دوم: محمد بن محمد بن زید بن زینالعابدین علی بن حسین بن علی بن ابیطالب».
احوال برادرم شنیدی فی الجمله تو را خبر نباشد
فی الجمله، به کنه تو که کس را ره نیست نه هیچ کسی رسید و هرگز نرسد
چنین رویی که می گویند می خواهم که بنمایی عجب دارم من این معجز مگر فی الجمله آن داری
فی الجمله مرا زیر و زبر خواهد کرد این میدانم تا چه دگر خواهد کرد
فی الجمله حدیث مطلق از من بشنو آزار مجوی تا نیازارندت