فورا
معنی کلمه فورا در فرهنگ عمید
معنی کلمه فورا در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه فورا
هیونی برافگند بر سان باد بیامد بر فور فوران نژاد
کارهای روزگار ما همه نو و تازه است و مایة حیرت و تعجب بی اندازه. جناب میرزا محمد جعفر حکم و فتوی نوشته و در حضرت اعلی بعز امضا مقرون گشته است که هر کجا خسته و رنجور است در موکب منصور نماند، تا علت و با در موقف والا نیفتد. منهیان خبیر و آگاه از قواد حریم درگاه باین کار معین و موکلند که هر که را عارضه و زحمتی رسد فورا خبر کنند، سبحان الله! پس چرا باین شدت از دل من غافلند که خود فی نفسه مایة وبا و طاعون است و عاجز کن ارسطو و افلاطون.
بردار ز تیغ عشق، زخمی کآرد به فغان، لب رفورا
کوه را که کن به استغفار و خوش جام مغفوران بگیر و خوش بکش
آخرین فوران آلمولونگا در سال ۱۸۱۸ روی داده است.
کنندش دوره فورا چند ولگرد به فکر اینکه باید ضایعش کرد
قوله صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «ان اللَّه بعثنی رحمة و هدی للعالمین و اقسم ربی بعزته لا یشرب عبد من عبیدی جرعة من خمر الّا سقیته مکانه من حمیم جهنم، معذبا کان او مغفورا له، و لا یسقیها صبیا صغیرا الا سقیته مکانه من حمیم جهنم، معذبا کان او مغفورا له. و لا یدعها عبد من عبیدی من مخافتی الا سقیتها ایاه فی حظیرة القدس.
و عن ابی هریرة قال قال رسول اللَّه (ص): من قرأ سورة یس فی لیلة اصبح مغفورا له.
نیز اسم مفعول در سه جا به معنی فاعل آمده است: یک، این آیه «حجابا مستورا» یعنی ساترا. دوم «و کان وعده ماینا» یعنی آیتا و سوم «جزاء موفورا» یعنی وافرا.
قال النّبی (ص): «من حجّ حجّة الاسلام یرجع مغفورا له».
از تنش هر گه بری سر فورا آرد جان پدید در تن خون جان عالم رامگر بگرفته است